شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳
۰۸:۱۹ - ۱۷ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۴۲۶۲
سایر اخبار حوادث

زن ۶۰ ساله‌ای که شوهر دومش را زنده زنده سوزاند

به گزارش رکنا، زن ۶۰ ساله که مثل خیلی از زن‌ها کنار خانواده‌اش زندگی می‌کرد و نوه‌هایش را در آغوش می‌گرفت. به امور خانه‌اش می‌رسید و به شوهر ۱۰۷ ساله‌اش در مزرعه کمک می‌کرد، اما یک خشم آنی و عصبانیت باعث شد ناخواسته جان شوهرش را بگیرد و مهر قاتل بر پیشانی‌اش حک شود.

 

او باورش نمی‌شود که این حادثه را او مرتکب شده و مدت‌ها باید در ندامتگاه کرج و میان زندانیان باشد و دور از فرزندان و نوه‌هایش صبح را شب و شب را صبح کند. باورش نمی‌شود در یک چشم برهم زدن زندگی‌اش این چنین ورق خورده است.

 

زن سالخورده از انگیزه‌اش برای قتل شوهر دومش و داستان زندگی‌اش می‌گوید.

 

چطور با مقتول آشنا شدی؟

ماجرای آشنایی و ازدواجمان به ۲۰ سال پیش بازمی‌گردد. سال‌ها قبل شوهرم فوت کرده و با هزاران سختی ۴ پسر و دو دخترم را بزرگ می‌کردم. بچه‌ها کم‌کم بزرگ می‌شدند و باید به آینده شان هم فکر می‌کردم. نمی‌خواستم حالا که آنها بزرگ شده و می‌خواستند زندگی جدیدی برای خودشان رقم بزنند، سربارشان باشم. برادرم که اکنون فوت کرده، با یکی از پسران مقتول به عنوان راننده در شرکتی کار می‌کردند. آشنایی آنها باعث آشنایی من و همسر دومم ـ مقتول ـ شد.

 

بعد چه شد؟

برادرم با توجه به این که من شوهرم فوت شده بود، به دوستش پیشنهاد داد که برای پدرش به خواستگاری من بیاید.او پذیرفت. برادرم هم ماجرا را با من در میان گذاشت که من هم قبول کردم با آن مرد که بیش از ۴۵ سال از من بزرگ‌تر بود، ازدواج کنم. موضوع این خواستگاری را برای فرزندانم تعریف کردم که همگی مخالفت کردند، اما در ادامه با دلخوری با این وصلت موافقت کردند. مقتول ۵۰ متر از خانه روستایی اش را مهر من کردو مرا به عقد موقت ۹۹ ساله‌اش در آورد و بعد از برگزاری جشنی مختصر به خانه او در روستایی در اطراف کرج پا گذاشتم.

 

از چه زمانی اختلاف‌هایتان شروع شد؟

سال‌های اول زندگی زیاد با هم مشکل نداشتیم، اما بعد از چند سال رفتارش تغییر کرد. بداخلاقی، بدرفتاری و سختگیری‌هایش بیشتر شد. مدام سعی می‌کردم در برابر این مشکلات کوتاه بیایم. او هر بار که دعوایمان می‌شد بنای ناسازگاری می‌گذاشت و بد و بیراه می‌گفت، اما به دلیل علاقه‌ای که این همه سال نسبت به فرزندانش داشتم، شکایتی نمی‌کردم. البته موضوع را چند بار به فرزندانم گفتم که آنها خواستند از او جدا شوم و نزد آنها بازگردم، اما سن خودم و شوهرم بالا رفته بود و درست نبود او را تنها بگذارم و از او طلاق بگیرم. از طلاق و حرف و حدیث مردم خجالت می‌‌کشیدم. بنابراین به این زندگی با همه تلخی و ناراحتی‌اش ادامه دادم به امید این‌که شوهرم روزی از این بدرفتاری‌هایش دست بردارد.

 

هم کارهای خانه را انجام می‌دادم. هم به کارهای مزرعه رسیدگی می‌کردم. همچنان امید داشتم که شرایط بهتر شود که نشد.

 

چرا او را کشتی؟

هنوز هم با یادآوری آن روز تلخ، وحشت زده می‌شوم. می‌خواهم بچه‌هایم و فرزندان مقتول هم باور کنند که من آنها را دوست دارم و نمی‌خواستم پدرشان را بکشم. همه چیز در یک لحظه اتفاق افتاد. خیلی سعی کردم زنده بماند، اما نشد.

 

آن روز صبح زود از خواب بیدار شدم و سماور را روشن کردم. خسته بودم کمی خوابیدم تا ساعتی بعد صبحانه را آماده کنم. شوهرم بیدار شد و سراغم آمد و با عصا چند ضربه به من زد و خواست که بیدار شوم تا برایش صبحانه را آماده کنم. هرچه به او گفتم سماور را روشن کرده‌ام. بگذار آب جوش بیاید، بعد صبحانه را درست می‌کنم، بی‌فایده بود. او دوباره با عصا ضربه‌هایی به من زد. بعد از آن با او جر و بحث کردم و توجهی به حرف‌هایش نکردم. آن موقع به سمتم آمد و ازروی خشمی که در وجودش بود، می‌خواست مرا خفه کند که موفق نشد. به سختی او را به کناری انداختم و از دستش فرار کردم.

 

بعد چه شد؟

عصبانی شدم و نمی‌فهمیدم چه کار می‌کنم. به آشپزخانه رفتم و ظرف نفت را برداشتم. شوهرم در اتاق نشیمن نشسته بود. روی او نفت ریختم. عصبانی شد و به من فحاشی کرد. دوباره به آشپزخانه رفتم و این بار کبریتی آوردم.آن ر ا روشن کرده و روی لباسش انداختم. شعله‌های آتش یک دفعه کل بدنش را گرفت. شوکه شده بودم.

 

سراسیمه به سمت اتاق دیگر رفتم. پتو آوردم و روی او انداختم که شعله‌های آتش خاموش شود، اما نشد. شوهرم را که در حال سوختن بود به سمت آشپزخانه کشاندم. آنجا آب بر رویش پاشیدم که شعله‌های آتش خاموش شد.بعد هم وی را به حمام برده و زیر دوش آب سرد گذاشتم. بعد لباس‌های تمیز تنش کردم و با انتقال به اتاقش با یکی از پسرانش تماس گرفتم و ماجرا را اطلاع دادم.

 

شوهرت در خانه فوت کرد ؟

نه. در بیمارستان. بعد از حادثه پسرش به خانه‌مان آمد و با دیدن بدن سوخته پدرش و ناله‌های شدید او، اصل ماجرا را پرسید که سیر تا پیاز ماجرا را برایش تعریف کردم. از دستم عصبانی شده بود با اورژانس و پلیس تماس گرفت. خواهر و برادرانش هم سر رسیدند. مرا به کلانتری بردند و شوهرم را هم به بیمارستان منتقل کردند. بعد از بازجویی اولیه مرا به طور موقت آزاد کردند. چند بار به ملاقات شوهرم رفتم و حتی تلفنی از فرزندانش حال و روزش را جویا می‌شدم. بعد از یک هفته شوهرم به دلیل شدت سوختگی فوت کرد. ماموران به خانه‌ام آمدند و مرا به اتهام قتل بازداشت کردند. باورم نمی‌شود که از روی خشم و عصبانیت یک لحظه‌ای این چنین شرایط زندگی‌ام عوض شد.

 

واکنش فرزندانت چه بود؟

فرزندانم شوکه شده بودند. باورشان نمی‌شد که من در سن ۶۲ سالگی به اتهام قتل بازداشت شده‌ام. مدام می‌گفتند چقدر به تو گفتیم که به دلیل بدرفتاری‌های پیرمرد از او جدا شو، اما این کار را نکردی.

 

نمی‌دانم چرا این طوری شد. من نمی‌خواستم شوهرم را به قتل برسانم. آن روز از دست او عصبانی شدم و فقط می‌خواستم شوهرم را بترسانم تا دست از رفتارش بردارد و کمتر مرا تحقیر و اذیت کند . باور کنید قصد قتل او را نداشتم و همه ماجرا فقط یک اتفاق بود و براثر یک لحظه خشم و عصبانیت رخ داد.

 

حرف آخر؟

از مرگ شوهرم پشیمانم و لحظه‌ای آرام و قرار ندارم. می‌خواهم به فرزندان شوهرم بگویم که باور کنند همان طور که آنها را دوست داشتم، پدرشان را هم با همه بدرفتاری‌هایش دوست داشتم. باز هم به او احترام می‌گذاشتم. او شوهرم بود و سعی می‌کردم به خاطر فرزندان خودم و فرزندان او کوتاه بیایم و ناراحتی به خود راه ندهم. آن روز انگار به من جنون دست داده بود کنترل اعمال و رفتارم را نداشتم. از مرگ شوهرم ناراحتم و عذاب می‌کشم. نمی‌خواستم فرزندانش را داغدار کنم. به آنها تسلیت می‌گویم و در خواست بخشش دارم. می‌خواهم آنها باور کنند که قصد کشتن پدرشان را نداشتم.

 

 

  • 17
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
ندا قاسمی بیوگرافی ندا قاسمی؛ بازیگر تازه کار و خوش چهره تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی ندا قاسمی

نام کامل: ندا قاسمی

تاریخ تولد: ۳۰ خرداد ۱۳۶۰

محل تولد: کرمانشاه

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر، مجری و صداپیشه

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

تحصیلات: دکترای شیمی آلی

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
زندگینامه امامزاده داوود زندگینامه امامزاده داوود در تهران

عنوان شده است که ایشان همراه با برخی از بستگان خود در همراه با امام رضا به ایران می آیند اما در منطقه شمال غربی تهران به شهادت رسیدند. مرقد ایشان در زمان صفویه ساخته شد و سپس در زمان فتحعلی شاه گسترش پیدا کرد. 

دلیل مرگ این امامزاده را به صورت دقیق نمی دانند اما براساس روایات بومیان آن منطقه مشخص می شود که وی همزمان با بستگان خود به همراه امام رضا به ایران می آیند که همزمان با امام ایشان نیز به شهادت رسیدند و سال شهادت را نیز به سال ۴۸۰ هجری قمری نسبت داده اند، البته باز هم باید اشاره کرد که این تاریخ دقیق نیست و تنها براساس شواهد محاسبه شده است. 

براساس آنچه مردم محلی می گویند، امامزاده داوود در آبادی کیگا که در نزدیکی روستای کن قرار دارد، شهید شده، همجنین برخی می گویند وی با همدستی فردی به اسم نجیم گبر و یکی از درویش های روستا به شهادت رسیده است. ز منظر دیگر قاتل این حضرت شخصی به نام محمود فرح‌زادی می باشد.

ادامه
کاظم نوربخش بیوگرافی کاظم نوربخش بازیگر کمدین ایرانی

تاریخ تولد: ۱ مهر ۱۳۵۵

محل تولد: بیجار، کردستان، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۰ تاکنون

تحصیلات: دیپلم انسانی

ادامه
جیمی ولز بیوگرافی جیمی ولز نابغه پشت ویکی پدیا

تاریخ تولد: ۷ اوت ۱۹۶۶

محل تولد: هانتسویل، آلاباما، ایالات متحده آمریکا

ملیت: آمریکایی، بریتانیایی

حرفه: موسس بنیاد ویکی مدیا

ثروت: ۱/۵ میلیون دلار

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
ویژه سرپوش