به گزارش جام جم، ظهر دهم دی امسال کارگری افغان با پلیس شهریار تماس گرفت و از کشف جسد مردی در یکی از کوچه‌باغ‌های آنجا خبر داد.
ماموران با حضور در کوچه‌باغ، جسد مردی میانسال را داخل کیسه‌ای پلاستیکی پیدا کردند که بر اثر ضربه‌هایی به سرش فوت کرده بود.
با گزارش کشف این جسد به قاضی مهدی سلیمانی، کشیک قتل دادسرای شهریار، او همراه تیمی از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی ویژه غرب استان تهران و تیم بررسی صحنه جرم در محل مورد نظر حاضر شدند.
بررسی‌ها نشان می‌داد چند روزی از مرگ او می‌گذرد و از مکان دیگری به آنجا منتقل شده است.
جسد مرد میانسال به عنوان مجهول‌الهویه به پزشکی قانونی منتقل شد. همزمان با تشکیل پرونده قضایی در شعبه دوم دادسرای شهریار، کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی ویژه غرب استان تهران برای یافتن هویت مقتول به بررسی پرونده‌های افراد گمشده در پلیس آگاهی پرداختند که بی‌نتیجه ماند.
در این مرحله به استعلام از دیگر اداره‌های پلیس پرداخته و متوجه شدند مشخصات مقتول با مردی ۴۵ ساله شباهت دارد که خانواده‌اش ۶ دی امسال گم شدن او را به پلیس آگاهی شهرستان قدس اطلاع داده‌اند.
با تائید هویت مقتول، همسرش به پلیس آگاهی ویژه غرب استان تهران منتقل شد و به افسر تحقیق گفت: یک روز قبل از ناپدید شدن شوهرم، من و مادرم به خانه خواهرم در تاکستان قزوین رفته بودیم و شب را آنجا ماندیم. روز بعد دخترم با من تماس گرفت و خبر داد پدرش گم شده و من هم به خانه بازگشتم و موضوع را به پلیس خبر دادیم.
با گذشت دو ماه از این جنایت، کارآگاهان سرنخ‌هایی به دست آوردند که نشان می‌داد همسر مقتول در جنایت نقش دارد. او روزهای پایانی هفته گذشته با دستور قضایی بازداشت و در تحقیقات منکر جنایت شد، اما سرانجام اعتراف کرد.
متهم زن به افسر تحقیق گفت: مدتی بود که من و شوهرم با هم اختلاف داشتیم و او حاضر نبود جدا شویم. پسرم پیش از سربازی در یک مغازه تاسیساتی با مردی کار می‌کرد. در جریان رفت و آمد به آنجا و غذا بردن برای پسرم ارتباطم با صاحبکارش شکل گرفت. متوجه شدم او نیز با همسرش اختلاف دارد و حتی همسرش مهریه خود را به اجرا گذاشته است. به هم علاقه‌مند شدیم و تصمیم داشتیم بعد از جدایی از همسرانمان با هم ازدواج کنیم، اما شوهرم سد راهمان بود.
وی ادامه داد: نقشه قتل را من طراحی کردم و مرد موردعلاقه‌ام آن را اجرا کرد. این مرد روز جنایت من و مادرم را به خانه خواهرم برد. بعد خودش بازگشت. زمانی که شوهرم را کشت، از من خواست بازگردم. حتی محل رها کردن جسد شوهرم را به من نشان داد. بعد هم کیف شوهرم را به من داد. من هم با صحنه‌سازی ادعا کردم شوهرم گمشده است.
با اعتراف تکان‌دهنده این زن، عامل جنایت هم بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد و به افسر تحقیق گفت: شب جنایت با مقتول تماس گرفتم و به دروغ وانمود کردم به باغی برای کار بیاید. با این ترفند او را برای کار به آن باغ کشاندم. هنوز دقایقی از حضورمان نگذشته بود که با برداشتن چکش به او حمله کرده و با زدن ضربه‌هایی به سرش او را کشتم.
وی افزود: سیمکارتش را شکسته و دور انداختم. جسد را داخل کیسه پلاستیکی گذاشته و چند محله پایین‌تر از محل جنایت رها کردم. همسر مقتول که آمد جسد را به او نشان دادم و کیف پول شوهرش را تحویلش دادم. قرار بود بعد از چند ماه با هم ازدواج کنیم و از شهرمان برویم که جنایت لو رفت و هردو بازداشت شدیم.
عامل جنایت و همسر مقتول با صدور قرار قانونی روانه زندان شدند تا بزودی صحنه جنایت را بازسازی کنند.
- 14
- 1
