شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳
۱۰:۲۵ - ۲۰ شهریور ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۶۰۵۶۵۸
جرم و جنایت

اعترافات تکان‌دهنده«دم اسبی» پس از جنایت هولناک

قاتل,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,جرم و جنایت

جوان ۳۰ ساله معروف به «دم اسبی» که در یک جنایت هولناک، مرد قصابی را با همدستی همسر وی به قتل رسانده و جسد او را در حمام منزل مسکونی به آتش کشیده بودند، روز گذشته در اولین جلسه بازپرسی مقابل میز عدالت ایستاد و ناگفته های این جنایت وحشتناک را در حضور قاضی ویژه قتل عمد تشریح کرد. 

 

این جوان ۳۰ساله که بهروز نام دارد و گاهی خود را به نام «ایمان» معرفی می کرد  درباره چگونگی وقوع این جنایت و نحوه آشنایی خود با «ف» متهم ردیف دوم پرونده گفت: حدود سه ماه قبل من با «ف» در یکی از پارک های مشهد آشنا شدم و از آن روز به بعد ارتباط شیطانی بین ما شکل گرفت به طوری که «ف» بسیاری از شب ها را در خانه مجردی من می ماند و با سیم کارت مخفی که داشت با همسرش تماس می گرفت و چنین وانمود می کرد که مثلا همسر یکی از دوستانش نیست و او به ناچار باید نزد دوستش بماند تا او از تنهایی نترسد! 

 

متهم این پرونده جنایی همچنین درباره چگونگی تصمیم به قتل مرد قصاب نیز گفت: «ف» که ۲۴ سال سن دارد همواره با شوهرش اختلاف داشت حتی زمانی که شوهرش در مرکز ترک اعتیاد بود، او نزد من می آمد و از وضعیت زندگی اش گلایه می کرد من هم به  درد دل های او گوش می دادم! تا این که روزی ماجرای عجیبی را مطرح کرد. او گفت: برای آن که بتوانیم با هم ازدواج کنیم باید شوهرم را از بین ببریم! او گفت: هیچ کس به ما مشکوک نمی شود کسی چه می داند تو شوهر مرا کشته ای! و بعد نقشه ای را که کشیده بود چنین توضیح داد: شوهرم کبوترباز است و کبوتران زیادی دارد تو به عنوان خریدار کبوتر اورا به مکان خلوتی بکشان و به قتل برسان! 

 

جوان ۳۰ ساله در ادامه اعترافات هولناک خود گفت: اما باز «ف» نقشه خودش را رد کرد و گفت: نه! این طوری نمی شود و سپس نقشه دیگری کشید و ادامه داد: شوهرم قصاب است تو به عنوان فردی که می خواهد گوسفند بکشد او را به بیابان های اطراف بکش و کارش را بساز! من هم  این نقشه را بیشتر پسندیدم. «ف» مغز مرا شست و شو داده بود. او می گفت: پدر شوهرم خیلی مرا دوست دارد وقتی پسرش کشته شود من پول فروش خانه را برمی‌دارم، مهریه ام را از پدرشوهرم می گیرم و بچه هایم را نیز به آن‌ها می سپارم. آن زمان با یکدیگر به تهران یا شهر دیگری می رویم وزندگی می کنیم هیچ کس هم از این ماجرا بویی نمی برد! 

 

بهروز در ادامه اظهاراتش درباره اجرای این نقشه شوم گفت: یک شب تلفنی با شوهر «ف» تماس گرفتم و با او در انتهای یکی از خیابان های شهرک مهرگان که به زمین‌های کشاورزی می رسید قرار گذاشتم تا گوسفندی را برایم بکشد! او هم شب راهی زمین های کشاورزی شده بود ولی من تردید داشتم و به همین دلیل سر قرار نرفتم! با وجود این، وسوسه های شیطانی «ف» مرا رها نمی کرد و او مدام روی مخم راه می رفت که باید شوهرش را بکشم! این گونه بود که تصمیم نهایی را گرفتم و روز بعد به در منزل مرد قصاب رفتم و از او خواستم تا برای کشتن دو گوسفند همراهم بیاید. 

 

یکی از بستگان او که سخنان ما را می شنید اصرار می کرد که همراه ما بیاید! ولی «ف» به او نهیب زد که کجا می خواهد برود! مرد قصاب هم به او گفت: نه من تنها می روم احتمال دارد کارم طول بکشد! 

 

دقایقی بعد من و مرد قصاب وارد خانه مجردی شدیم او که گوسفندی را آن جا نمی دید مشکوک شد و گفت: پس گوسفند کو! گفتم دوستم برای خرید گوسفند رفته و به زودی گوسفندان را می آورد! بعد او را به داخل خانه دعوت کردم. خودم سیگار «بنگ» کشیدم و به او مشروب تعارف کردم! از قبل داخل مشروب قرص های خواب آور ریخته بودم!وقتی مشروبات الکلی را خورد دیگر خوابش گرفت می گفت چرا خودت نمی خوری؟ گفتم من این نوع مشروب را دوست ندارم و برای آن که بیشتر شک نکند مقدار دیگری مشروب را که جای دیگر گذاشته بودم  کنارش قرار دادم و مقداری از آن را خوردم.

 

به او (مرد قصاب) گفتم تو کمی بخواب! وقتی دوستم گوسفندان را آورد  تو را بیدار می کنم! او در حالت نیمه بی‌هوشی بود که من باز دچار تردید شدم و به منزل «ف» رفتم به او گفتم بیا زهر چشمی   از او بگیریم و از قتلش بگذریم! ولی او باز مرا وسوسه کرد که حالا کار را تمام کن! به همین دلیل دوباره به خانه بازگشتم.

 

از داخل کوچه بلوکه سیمانی را برداشتم و در حالت خواب ضربه ای به سرش زدم سپس با تیغ موکت بری که برای همین کار خریده بودم رگ گردن و سپس رگ دستش را زدم! خون روی فرش منزل فواره زد. من بیرون آمدم و به منزل «ف» رفتم به او گفتم بیا کارش را ساختم! پس از آن در فکر نابود کردن جسد بودیم در بین راه مقداری بنزین از یک دست فروش خریدیم و به خانه آمدیم! ابتدا تصمیم گرفتیم او را در حیاط منزل دفن کنیم ولی بیل و کلنگ پیدا نکردیم این گونه بود که به سوزاندن جسد فکر کردیم.

 

«ف» می گفت: من داخل نمی آیم تو ابتدا با گوشی تلفن من چند عکس از جسد شوهرم بگیر! تا من ببینم! من هم عکس ها را برایش گرفتم اما او بعد از سوزاندن جسد به من کمک کرد. جسد مرد قصاب ۳۱ ساله را به داخل حمام بردیم و آتش زدیم اما دود و بوی سوختن فضا را آغشته کرد به همین دلیل شعله های آتش را خاموش کردیم. جسد همان جا ماند و ما به خانه «ف» رفتیم چرا که کسی از همسایگان به ما فرغون نداد تا جسد را از خانه بیرون ببریم. صبح روز بعد او تلفن همراهش را کوک کرده بود که ساعت ۵ مرا از خواب بیدار کند.

 

من و «ف» به خانه خودم رفتیم و جسد را روی پرده منزل گذاشتیم و کشان کشان، در محل کشف رها کردیم. از آن روز به بعد نیز «ف» به منزل یکی از بستگانش رفت ولی من از او خبر داشتم تا این که به پلیس آگاهی احضار شد. فهمیدم که او در برابر بازجویی‌های پلیس دوام نمی آورد. به همین دلیل فرار کردم تا این که چند روز بعد توسط کارآگاهان اداره جنایی غافلگیر و دستگیر شدم!

 

گزارش حاکی است، در پی اعترافات صریح متهم معروف به «دم اسبی» وی با صدور قرار بازداشت موقت از سوی قاضی «کاظم میرزایی» روانه زندان شد اما باز هم بنا به نظر مقام قضایی، تناقض هایی در اعترافات وی دیده می شود که باید طی روزهای آینده، دو متهم این پرونده جنایی با یکدیگر مواجهه حضوری شوند.

 

   سابقه خبر

گزارش حاکی است، صبح روز هشتم شهریور، جسد سوخته مردی در شهرک مهرگان کشف شد و با حضور قاضی میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد) در محل، تحقیقات در این باره ادامه یافت. بررسی های کارآگاهان اداره جنایی که با راهنمایی های قاضی شعبه ۲۱۱ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد همراه بود، نشان داد که مقتول مرد قصابی است که از روز ششم شهریور گم شده است. بررسی های دقیق کارآگاهان با نظارت مستقیم سرهنگ حسین بیات مختاری (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) آغاز شد و کارآگاهان موفق شدند عامل این جنایت هولناک را که جوان ۳۰ ساله ای معروف به «دم اسبی» بود به همراه همسر مقتول دستگیر کنند. در بازجویی ها مشخص شد: «دم اسبی» پس از ارتباط شیطانی با همسر مرد قصاب و با دسیسه ای وحشتناک، مرد ۳۱ ساله را به قتل رسانده اند.

 

 

khorasannews.com
  • 21
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
ندا قاسمی بیوگرافی ندا قاسمی؛ بازیگر تازه کار و خوش چهره تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی ندا قاسمی

نام کامل: ندا قاسمی

تاریخ تولد: ۳۰ خرداد ۱۳۶۰

محل تولد: کرمانشاه

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون و تئاتر، مجری و صداپیشه

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

تحصیلات: دکترای شیمی آلی

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
زندگینامه امامزاده داوود زندگینامه امامزاده داوود در تهران

عنوان شده است که ایشان همراه با برخی از بستگان خود در همراه با امام رضا به ایران می آیند اما در منطقه شمال غربی تهران به شهادت رسیدند. مرقد ایشان در زمان صفویه ساخته شد و سپس در زمان فتحعلی شاه گسترش پیدا کرد. 

دلیل مرگ این امامزاده را به صورت دقیق نمی دانند اما براساس روایات بومیان آن منطقه مشخص می شود که وی همزمان با بستگان خود به همراه امام رضا به ایران می آیند که همزمان با امام ایشان نیز به شهادت رسیدند و سال شهادت را نیز به سال ۴۸۰ هجری قمری نسبت داده اند، البته باز هم باید اشاره کرد که این تاریخ دقیق نیست و تنها براساس شواهد محاسبه شده است. 

براساس آنچه مردم محلی می گویند، امامزاده داوود در آبادی کیگا که در نزدیکی روستای کن قرار دارد، شهید شده، همجنین برخی می گویند وی با همدستی فردی به اسم نجیم گبر و یکی از درویش های روستا به شهادت رسیده است. ز منظر دیگر قاتل این حضرت شخصی به نام محمود فرح‌زادی می باشد.

ادامه
کاظم نوربخش بیوگرافی کاظم نوربخش بازیگر کمدین ایرانی

تاریخ تولد: ۱ مهر ۱۳۵۵

محل تولد: بیجار، کردستان، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۰ تاکنون

تحصیلات: دیپلم انسانی

ادامه
جیمی ولز بیوگرافی جیمی ولز نابغه پشت ویکی پدیا

تاریخ تولد: ۷ اوت ۱۹۶۶

محل تولد: هانتسویل، آلاباما، ایالات متحده آمریکا

ملیت: آمریکایی، بریتانیایی

حرفه: موسس بنیاد ویکی مدیا

ثروت: ۱/۵ میلیون دلار

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
ویژه سرپوش