شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴
۰۸:۴۲ - ۱۶ شهریور ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۶۰۳۷۹۴
چهره ها در سینما و تلویزیون

ناگفته ها از مراسم ازدواج پرحاشیه بهاره رهنما

ازدواج بهاره رهنما,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
حدود یک هفته ای از مراسم عروسی جنجالی بهاره رهنما می گذرد و فضای مجازی، هنوز متاثر از این اتفاق است.

واکنش ها آنقدر زیاد بود و آنقدر عکس های این مراسم، دست به دست شد که آن را به یکی از مهم ترین حاشیه های سینمایی سال ۹۶ تبدیل کرد. بهاره رهنما و همسرش سه روز پیش و در گفت و گویی مفصل با یک رسانه اینترنتی، بسیاری از ناگفته های این مراسم پرحاشیه را توضیح دادند.۱۰ فراز از مهم ترین حرف های آن ها را می خوانید:

 

۱- تصور این حجم از واکنش ها را نداشتیم

عباسی: از زمانی که این ازدواج شکل گرفت، صبح که از خواب بلند شدیم، دیدیم کلی میس کال داریم! همه زنگ زدند و پرسیدند آقا چه اتفاقی افتاده؟ ! ظاهرا ساعت ۲یا ۳شب بود که این عکس ها منتشر شدند. بعدش هم خودمان تصمیم گرفتیم ۲تا عکس بگذاریم و جلوی بسیاری از حرف های ادامه دار را سد کنیم.

 

رهنما: این طور نبود که قرار باشد عکس ها منتشر نشود و چیزی پنهان شود. برای این که تقریبا تمام اقوام و دوستان ما، خبر داشتند. ولی واقعا تصور این حجم گسترده انتشار عکس ها را نداشتیم.

 

۲- چرا بهتون میگن حاجی؟ پولدارید؟

عباسی: عمدتا مردم ما ندیده تفسیر می کنند. راجع به همه چیز، همه کارشناس اند. توی همه چیز هم نظر می دهند. شخص را می بینند و سریع برایش کامنت می گذارند.

 

رهنما: مگه نخواندید؟ «حلقه ۲۰۰ میلیونی بهاره رهنما» ! من نمی دانم چطور چنین حلقه ساده ای، ۲۰۰ میلیون می شود؟ ... برای من قطعا مهم بود که اگر می خواهم ازدواج کنم، همسرم به لحاظ مالی آدم موفقی باشد، محکم باشد و بتواند آینده خوبی برای خودش و همراهش رقم بزند. ولی واقعا چیز های افسانه ای را که (در کامنت ها) می نویسند، ما که هنوز ندیده ایم!

 

۳- اسپانسر عروسی برای سلبریتی طبیعی است

مجری: نوشته بودند چقدر مراسم عروسی شما اسپانسر داشته و چقدر داماد خوشبخت بوده که هیچ هزینه ای متقبل نشده!

 

رهنما: هیچ کس باور نمی کند که این عکس ها مربوط به یک جمع ۲۵-۲۶ نفره بوده... ما طبیعتا از آشناهایمان خرید کردیم، آن ها هم محبت کردند و هدیه عروسی دادند یا روی خریدمان تخفیف خوبی دادند. هرکجای دنیا هم یک سلبریتی ازدواج کند، از هر برندی خرید کند، هم صاحب همان برند دوست دارد برندش را معرفی کند و هم این که قطعا تخفیف می دهد اما درباره اسپانسر من اصلا متوجه این کنایه مردم نشدم، خیلی اتفاق بدیهی بود.

 

۴- تلفنی خواستگاری کرد!

رهنما: من تقریبا بیش از ۷-۸ سال است که مدل صورت برای میکاپ و جواهرات هستم. یکی از مواردی که با من تماس گرفتند و اتفاقا در شلوغی کارم بود، آقای عباسی بود که سه سال پیش به من زنگ زدند و گفتند که برای تبلیغ لوازم آرایشی و بهداشتی، مدل می خواهیم.

 

من هم ظاهرا خیلی بی حوصله حرف زده بودم و گفته بودم که مدیر برنامه دارم. آقای عباسی می گفت خیلی خوشش نیامده بود و گفته بود چقدر این بازیگر ها جلوی دوربین خندان و خوش اخلاقند ولی غیر از آن نه.

 

مدتی بعد فردی به نام سروش لاچینی به من زنگ زد. من نمی دانستم این دو تماس، به هم مربوط اند. سفارشی برای تبلیغ شان داشتند. فیلم برداری هم کردند ولی مجوز پخش از صداوسیما نگرفت. بعد ها که شروع به کاهش وزن کردم، از کرم های این شرکت استفاده کردم ولی ارتباط شان را با آقای عباسی نمی دانستم. حدود ۳ماه پیش به طور اتفاقی ایشان را در فرودگاه دیدم و آقای لاچینی هم که حضور داشتند، ما را به هم معرفی کردند. شماره من را برای تولید تیزر های تبلیغاتی گرفتند ولی فردای آن روز به من زنگ زدند و گفتند کاری مهم تر از تیزر های تبلیغاتی دارم و تلفنی از من خواستگاری کردند!

 

۵- تنها شرط امیر، نماز به موقع بود

رهنما: روز تولد امام رضا(ع) وسط حرم و بین مردم عقد کردیم ولی حتی یک نفر هم مرا نشناخت در حالی که تمام حرم، پر از زائر بود! عاقد هم خیلی تعجب کرده بود! شاید امیر دوست نداشته باشد که بگویم ولی باید بگویم که امیر، محب اهل بیت(ع) است و نمازش قضا نمی شود. تنها شرطی هم که برای ازدواج با من گذاشت، این بود که نمازم را به موقع بخوانم. یعنی هیچ چیز دیگری از من نخواست. چیزی که من را غافلگیر کرد، این بود که به من گفت اگر تو کنار خیابان گردو هم می فروختی، من دور می زدم و از تو خواستگاری می کردم!

 

۶- شقایق دهقان تبریک گفت

رهنما: من کلی تبریک توی صفحه ام از خانواده همسر سابقم داشتم. شقایق جان زنگ زدند، خود آقای قاسم خانی (مهراب) چند شب پیش برای ما آرزوی خیر و برکت کردند اما آدم های خیلی نزدیک تری بودند که هیچ واکنشی نشان ندادند، کسانی که من نمی خواهم اسم ببرم و از دوستان نزدیک خود من هستند و من در سختی ها و هجمه های اجتماعی کنارشان بودم ولی حتی یک تبریک هم نگفتند. دلیل آن هم این بود که مورد ما (من و پیمان) یک مورد خاص بود، یعنی فقط دو دوست بودیم که مسیرمان جدا شد. پیش همسرم امیرخسرو خیلی افتخارآمیز بود که یکی از اقوام درجه یک قاسم خانی ها تماس گرفتند و برای ازدواج به من تبریک گفتند.

 

۷- شرطم این بود که حق ندارد بازیگر شود!

شرطم برای ازدواج با امیرخسرو، این بود که چون خیلی خوش قیافه است، حق ندارد بازیگر شود. ممنوع التصویر هستند! (با خنده) من تقریبا مهریه ای نداشتم. ما در حد هدیه ای بین خودمان صحبت کردیم. آقای عباسی با این که روحیه کاملا مذهبی دارد، نگاهش به زن نگاه خیلی روشنفکرانه ای است و تمام حقوق مسکن، طلاق، حضانت و... را به من داد. می گفتند زنی که مهریه ندارد، حقش است که این حقوق را داشته باشد. راجع به مهریه اصلا صحبتی هم نکرده بودیم. برای این که سن ما طوری نیست که کسی بخواهد مهریه ای بگیرد یا بدهد. می خواهیم در آرامش زندگی کنیم و این اندازه هم که درباره اش حرف می زنیم، تکرار نخواهیم کرد.

 

۸- گفتند بالاخره به مراد دلت رسیدی

عباسی: زمانی که این خبر منتشر شد، دوستان دوره نوجوانی من زنگ زدند و گفتند واقعا این اتفاق افتاد. گفتند بالاخره بعد از ۵بار یا ۱۰ بار دیدن فیلم «افعی» در سینما، به مراد دلت رسیدی! ساعت ۱۰ صبح فردای عروسی هم اولین جوک منتشر شد. من در اوج عصبانیت از برخی جوک هایی که منتشر شده بود، خندیدم.

 

۹- نمی خواستیم کسی را ناراحت کنیم

رهنما: همان روز صبح امیرخسرو گفت اگر قرار است عکسی از طرف خودمان منتشر شود، به تمام آدم هایی که ممکن است خدای ناکرده از این موضوع مکدر بشوند، فکر کنیم. چون پریا داشت از ایران می رفت، با او صحبت کردم و خواستم با پدرش صحبت کند. پرسیدم برای شما مشکلی نیست که ما می خواهیم یکی دو عکس از مراسم مان منتشر کنیم و اعلام کنیم که ازدواج کرده ایم.

 

ما تا این حد به همه چیز فکر کردیم و سعی کردیم که کسی ناراحت و مکدر نشود و مسیرمان، مسیر درست و دوستانه ای باشد. اگر برعکس این ماجرا هم اتفاق بیفتد، اصلا ناراحت نمی شوم. بسیار برای ایشان (پیمان قاسم خانی) احترام قائلم و برایم مثل بزرگ تر هستند، چون ۷-۸ سال هم از من بزرگتر اند. (رو به امیرخسرو عباسی) من در حرم حضرت شاهچراغ(ع) برای چه چیزی نماز خواندم؟

 

عباسی: برای آرامش و خوشبختی پیمان.

 

۱۰- تئاتر عاشورایی در راه داریم

 

عباسی: پیشنهادی به ایشان دادم. چون خودشان به امام حسین(ع) ارادت بسیاری دارند، پیشنهاد دادم درباره واقعه کربلا، تئاتری بنویسند و تهیه کنندگی اش را هم خودم انجام می دهم. درباره بانوان کربلا مانند حضرت زینب(س) و حضرت ام البنین(س) که دور از کربلا بودند و حضرت رباب(س)  متنی نوشته اند که ان شاءا... از چهاردهم محرم تا دو روز مانده به اربعین در تالار شهرزاد روی صحنه می رود. زمانی که تیم نویسنده ها داشتند می نوشتند و چند نفر از دوستان دیگر، کارشناس بودند، متن را که داشتند می خواندند، تبدیل به مجلس روضه شده بود. من به ایشان گفتم در این تئاتر، کسانی می آیند که اهل دل باشند و همه هم گریه خواهند کرد. بنابراین بهتر است که از میکروفن استفاده کنید.

 

رهنما: درباره خانم های کربلا، کار نمایشی و سینمایی کم داشتیم. جالب است که متن نمایشنامه، دقیقا در روز عرفه به پایان رسید! امیرخسرو هم تهیه کننده است. امسال در ایام عزاداری تاسوعا و عاشورا، به یکی از آرزو های مهمم می رسم و به کربلا می روم. یکی از قول هایی که امیرخسرو داده بود، سفر کربلا بود.

 

 

 

 

khorasannews.com
  • 20
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱۵
در انتظار بررسی: ۲۶
غیر قابل انتشار: ۲۷
جدیدترین
قدیمی ترین
آبروی محب اهل بیت و نبر داداش
بنظرمنوهم نیازی نیست برای نشون دادن میزان علاقه به همسر ازین عکسها تو فضای مجازی منتشر کنیم..
ما فضول نیستیم ناشناس خودشون امورات زندگیشان را با ما در میان میگذارن محب اهل بیت ومدل جالبه اگه اینطوری که اینا وتو نظرته بپسندیم جهان اولیم ولی اگه راه قران وحرف قران واهل بیت را قبول کنیم سوم قطعا با حجاب این هنرمند دل بانو زینب بدرد میاد چه برسه بخواد تئاتر عاشورایی درس کنه
محب اهل بیت واین همه خود آرایی زن
مرفهین بی درد
چه حرفامیزنیداچه ربطی داره کسی که مذهبیه حتمابایدهمسرباحجاب باسه حتماحق انتخاب بعهده خودخانم رهنماگذاسته ادم بایدبدل خودس باحجاب باسه نه باحرف یکی دیگه
به جای اینکه به فکر مردم مظلوم وبی پناه میانمار باشیم ودعا به حال زار آنها کنیم ازدواج چنین افراد از همه جا وهمه چیز بی خبر،شده خبر رسانه و...خدا به کشور ما رحم کنه با این بازیگراش ...که نماز وکربلا و امام حسین و...بازیچه وابزار کارخودشون کردن
چرا هی تو بغل مردها عکس میندازی بعد میدی تو آلبوم مردم بعد مگی مردم حسودن
انشا الله خوشبخت بشن. ولی آخه محب اهل بیت نباید خانومش باحجاب باشه؟! خیلی عجیبه! اصلا یک محب اهل بیت میره از زیبایی یک خانم برای تبلیغ محصولاتش استفاده می کن یعنی استفاده ابزاری از زن. فکر میکم نظر اهل بیت غیر ازین باشه.
متاسفم چرا باید چنین افرادی اصلا برای ملت مهم باشند که سوژه بحث شوند واقعا اینقدر لیاقت دارن؟
ان شاالله خانم رهنما هرچه زودتر متحول بشن برای آقا پیمان هم آرزوی خوشبختی میکنیم
مگه نه آقای عباسی مذهبی هستن پ چراخانم رهنمااینطوری هستن توی عکس ومنتشرشده پ حجابش کو؟
مگه نه آقای عباسی مذ...
منم موافقم با حرفت ایشون اگه مذهبی هستن یکم باید رو حجاب خانومشون حساسیت نشون بدن
به ما چه مگه فضولیم ؟؟!!! زندگی حق همه هست حالا مرد چهار تا زن بگیره عادیه بیخود نیست میگن ما جهان سومی
به ما چه مگه فضولیم ...
مردم ما ندیده و نادیده نیستند آقایی عباسی!شما به نمازت برس
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش