پنجشنبه ۰۸ آذر ۱۴۰۳
۲۰:۱۴ - ۲۹ دي ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۰۰۷۸۶۳
چهره ها در سینما و تلویزیون

رویا جاوید نیا:مردم به کاراکترم در «سایه بان» بد و بیراه می گویند!

سایه بان,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
سریال «سایه بان» یکی از کارهای پرمخاطب شبکه دو به کارگردانی برادران محمودی است که به قسمت های پایانی خود نزدیک می شود.

بانی فیلم رویا جاویدنیا یکی از بازیگران این مجموعه است که ایفاگر نقش مهشید و مادر آرمان است. نقشی که شاید در نگاه نخست به نظر برخی از مخاطبان این سریال، نقش منفی و خودخواه و مستبد و بی احساسی به نظر بیاید. اما مهشید هم با همه رفتارها و طرز تفکری که دارد، در نهایت یک مادر است و با تصمیماتی که می گیرد، هرچند درست و یا غلط درصدد خوشبختی تنها فرزندش است. رویا جاویدنیا پیش از این هم در سریال ها و فیلم های بسیاری ایفای نقش کرده است. از جمله حیرانی و وضعیت سفید. اما با توجه به کاراکتری که در این سریال بازی کرده بیشتر مورد توجه مخاطبان تلویزیون قرار گرفته است. از این رو بانی فیلم با وی گفت و گویی پیرامون این مجموعه و فعالیت های دیگر وی داشته است که در ادامه می خوانید:

 

***

 پس از سریال «سایه بان» که این شبها روی آنتن است، این روزها مشغول بازی در چه کاری هستید؟

– به تازگی بازی ام در فیلم «بنفشه آفریقایی» به کارگردانی مونا زندی تمام شده است. بعد از آن در هیچ کاری حضور ندارم.

 

 برای جشنواره فجر چطور؟

– فیلم «خیابان دیوار» به کارگردانی بهمن کامیار را کار کرده بودم که فکر می کنم به جشنواره راه پیدا نکرد.

 

 درباره نقشی که در فیلم «بنفشه آفریقایی» بازی کرده اید، توضیح می دهید؟

– نقشم در این فیلم خیلی کوتاه بود و او را اصولا در طول فیلم کم می بینیم. اما در واقع بعد از نقش خانم معتمدآریا زنی است که در طول فیلم درباره آن خیلی صحبت می شود.

 

 فکر می کنم از آن نقش هایی است که حضور کوتاه اما تاثیر گذاری در طول فیلم دارد؟

– امیدوارم که این طور باشد. به این دلیل که تا فیلم را نبینی نمی دانی چه اتفاقی برایش می افتد. تصور من این بود که این نقش حضور فیزیکی کوتاهی در کار دارد، اما درباره آن خیلی صحبت می شود و حضورش در طول فیلم احساس می شود.

 

 بله به هر حال تدوین هم خیلی روی یک فیلم یا سریال تاثیر مثبت و یا منفی دارد.

– بله دقیقا. فیلمنامه یک چیز است و بحث تدوین اتفاق دیگری است و ممکن است آن چیزی که فکر می کردی از آب درنیاید و یا بالعکس. به هر حال امیدوارم اتفاق خوبی برای این کارها بیفتد.

 

 با نگاهی به رزومه کاری شما می توان گفت که حضور شما بیشتر از تلویزیون در سینما بوده است. دلیل خاصی دارد که کمتر در سریال های تلویزیونی بازی می کنید؟

– من پیش از «سایه بان» هم در چند سریال بازی کردم، اما حضورم در آن کارها به اندازه نقشی که در «سایه بان» بازی کردم، نبود. به هر حال مهشید در این سریال حضور پررنگی دارد. اما خب به دلیل مشکلات و محدودیت هایی که در کارهای تلویزیونی وجود دارد، چندان تمایل به بازی در کارهای تلویزیونی ندارم.

 

 محدودیت و خطوط قرمز که در همه سریال ها معمولا وجود دارد. اما منظور شما چه نوع سختی و مشکلاتی است؟

– منظورم محدودیت هایی است که برای خانم های بازیگر در تلویزیون وجود دارد. به خصوص در نوع پوشش و حجاب که خیلی آزاردهنده است. به عنوان مثال من در «سایه بان» و در فصل تابستان که تصویربرداری انجام می شد، با پوششی مقابل دوربین می رفتم که خیلی سخت و آزاردهنده بود. به هر حال دست بازیگر بسته می شود و من باید در تمام صحنه ها با همان پوشش بازی می کردم.

 

 بله و این برای مخاطب هم باورپذیر نیست. اینکه یک خانم چه در اتاق خواب و چه بیرون از منزل و در محل کار با یک پوشش ظاهر می شود، چندان خوشایند و باورپذیر نیست. ولی به هر حال این مسائل جزو خطوط قرمز این رسانه محسوب می شود.

– بله موافقم. من هم با قوانین و خطوط قرمز تلویزیون آشنا هستم. اما خب نباید اینگونه باشد. ما چیزی را به مخاطب القاء می کنیم که اصلا وجود ندارد. به همین دلیل تلویزیون با ریزش مخاطب روبروست.

 

 در کنار محدودیت هایی که در تلویزیون وجود دارد، تا چه حد فیلمنامه هایی که به شما پیشنهاد شده راضی کننده نبوده است و به همین دلیل حضور کمرنگی در تلویزیون دارید؟

– می توانم بگویم که چندان فیلمنامه های خوبی که دوست داشته باشم در تلویزیون به من پیشنهاد نشده است. اما وقتی این سریال به من پیشنهاد شد، خیلی دوست داشتم با برادران محمودی کار کنم. چون هم فیلمنامه را دوست داشتم و هم فضای کار را.

 

 پس از این تجربه همکاری و فضای کار با این دو کارگردان راضی بودید؟

– بله خیلی کار کردن با برادران محمودی را دوست داشتم و تجربه خوبی بود. کار کردن با آنها سخت نبود و پشت صحنه خوبی این سریال داشت و فضای دوستانه ای در کار حاکم بود. گروه هم چه بازیگران و چه پشت صحنه خوب و حرفه ای بودند. بنابراین فضای خوبی که در این کار وجود داشت، باعث شد تا سختی کار و شرایط کار برای تلویزیون را بتوانیم تحمل کنیم. اتفاقا به نوید محمودی گفتم شما باید به بازیگران خانم این کار سختی کار بدهید. بازی با این پوشش در گرما خیلی کار سختی بود. به همین دلیل است که من از کارهای تلویزیونی اجتناب می کنم. وگرنه مخاطب گسترده ای که تلویزیون دارد را دوست دارم.

 

 اتفاقا می خواستم بدانم با توجه به نقش مهشید در این سریال، چه فیدبکی از مخاطب گرفته اید؟

– به هر حال نظرات که جالب است. البته می دانستم که وقتی برای تلویزیون کار می کنم، چنین بازتاب گسترده ای دارد و از طرفی پیشنهادهای بسیاری می شود. ولی به دلیل اینکه در تلویزیون دوست داشتم کم کار و گزیده کار باشم، بسیاری از پیشنهادها را نپذیرفتم. وگرنه اگر کارگردانی مثل حسن فتحی به من پیشنهاد همکاری بدهد، با کمال افتخار می پذیرم. بنابراین منظورم این نیست که از کارهای تلویزیونی فرار می کنم. اما ترجیح می دهم در سریال هایی حضور داشته باشم که فیلمنامه و کارگردان حرفه ای داشته باشد.

 

 اتفاقا با سریال هایی که تا به امروز بازی کرده اید، ثابت کردید که کارگردان برایتان خیلی مهم است. شما با کارگردان هایی مثل حمید نعمت الله و یا امید بنکدار و کیوان علیمحمدی و برادران محمودی کار کردید که تجربه سینمایی دارند.

– بله خب به این دلیل که کارگردان های حرفه ای هستند. به هر حال فکر می کنم هر بازیگری دوست دارد با کارگردان های حرفه ای کار کند.

 

 بله با نظر شما موافقم. اما به هر حال بازیگری شغلی است که باید حضور مداوم در تلویزیون و یا سینما داشته باشید تا فراموش نشوید. این طور نیست؟

– بله شما درست می گویید. شاید بسیاری از بازیگران هم این روند را در پیش می گیرند و دوست دارند که باشند و دیده شوند. اما من از این زاویه نه به این موضوع فکر کردم و نه وارد آن شدم. به این معنی نیست که از دیده شدن و شهرت خوشم نیاید. اما دوست ندارم به هر عنوانی مطرح شوم. اتفاقا خیلی دوست دارم کار کنم، ولی برای دیده شدن دست و پا نمی زنم. به همین دلیل است که کم کارم و کمتر دیده می شوم.

 

 بله و مهشید هم از آن نقش های خاصی بود که شما در این سریال بازی کردید. به دلیل همین ویژگی هایی که داشت، پذیرفتید؟ چون به قدری باورپذیر این نقش را بازی کردید که مخاطب مهشید را دوست ندارد.

– اگر این طور بوده باشد که خیلی هم خوشحال می شوم. اتفاقا بازخوردهایی که از این کار گرفتم نشان می داد که چقدر مردم این کاراکتر را جدی گرفته اند و به او بدو بیراه می گویند و دوستش ندارند. بنابراین خوشحالم که کارم را درست انجام داده ام.

 

 شما خودتان مهشید را کاراکتر منفی می دانید؟

– نه. من فکر می کنم که مهشید شخصیت منفی سریال نیست. امیدوار بودم وقتی سریال دیده می شود، به خصوص خیلی از مادرهایی که با این شرایط پسرشان قصد ازدواج دارند، با مهشید همذات پنداری کنند و یک جاهایی به او حق بدهند. اصلا خودشان را به جای او بگذارند و ببینند اگر در شرایط مهشید قرار داشتند، چه تصمیمی می گرفتند. بیشتر دلم می خواست این اتفاق بیفتد و نمی خواستم که مخاطب مهشید را آدم بدی بداند که اصلا گذشت ندارد و به فکر منافع خود است و یا اینکه خصلت های انسانی برایش مهم نیست و خانواده سارا در مقابل در عین سختی هایی که در زندگی دارند، هوای هم را بیشتر داشته باشند. نمی خواستم این تقابل پیش بیاید. من می خواستم که مخاطب به مهشید نگاه واقعی داشته باشد و او را سیاه نبیند. شاید هر کسی به جای او باشد، چنین تصمیماتی بگیرد و یا چنین برخوردی با مسائل داشته باشد. مهشید آدمی است که به خاطر همسرش بدهکار است و به دنبال راهی برای خلاص شدن از این مخمصه است. در عین اینکه خودش به دنبال بر هم زدن ازدواج پسرش با سارا نیست، برادرش این فکر را به سر او می اندازد. بنابراین او راهی به جز این کار ندارد. از این رو مهشید از ابتدا چنین تفکری ندارد و به دنبال بر هم زدن ازدواج پسرش با سارا نیست. به هر حال او هم مادر است و صلاح زندگی پسرش را در این می بیند که با نگاه واقع بینانه تری نسبت به ازدواج داشته باشد.

 

 خودتان هم به عنوان مخاطب سریال را دنبال می کنید؟

– بله و یک جاهایی می بینم که مهشید بدجنسی می کند. اتفاقا چون کار را تمام شده می بینم، برایم جذاب تر است و دوست دارم سریال را بعد از تدوین و به عنوان مخاطب ببینم. چون کار زمانی که تولید می شود با زمانی که به پخش می رسد، خیلی تفاوت دارد.

 حال که مخاطب سریال هستید، از نتیجه کار راضی بودید؟

– بله منتهی فکر می کنم برخی دیالوگ های مهشید خیلی تند و تیز است و اصولا با کاراکتر من خیلی تفاوت دارد. خب برایم از طرفی این نکته خیلی جالب بود که قرار است کاراکتری را بازی کنم که ۱۸۰ درجه با خودم فاصله دارد. از طرفی برایم این میزان از خشم و مخالفت های مهشید خیلی سخت بود. اما خب از خروجی کار راضی هستم.

 

 با این حال از ابتدا که این نقش به شما پیشنهاد شد، نگران بازخورد مخاطب نبودید؟ چون معمولا در کارهای تلویزیونی مخاطبان با شخصیت های این چنینی ارتباط خوبی برقرار نمی کنند و یا کارگردان ها ترجیح می دهند از این پس چنین نقش هایی را به شما پیشنهاد بدهند؟

– اتفاقا از این قضیه نمی ترسیدم و نگران این مسئله نبودم. چون گاهی برای بازیگر هم جذاب است در کنار اینکه برای بازی در نقش های مثبت می گویند چقدر خوبی، خلاف این چیزها را هم بشنود. چون من وقتی می شنوم که مهشید چقدر زن خودخواهی است، خوشحال می شوم که کارم را درست انجام داده ام. درباره پیشنهادهایی هم که می شود، با نظر شما موافقم. نکته ای است که برای همه بازیگران اتفاق می افتد. به عنوان مثال برای لعیا زنگنه پیش آمد و تا مدتها نقش های مثبت را به او پیشنهاد می دادند. بنابراین امیدوارم اگر هم پیشنهاد نقش های منفی به من می شود، تکرار مهشید نباشد. اتفاقا من نقش های کمیک را خیلی دوست دارم و از تجربه های متفاوت استقابل می کنم.

 

 اگر به شما کار طنز پیشنهاد شود، می پذیرید؟

– بله اما هنوز پیشنهادی در این زمینه نداشتم. همانطور که پیش از این هم گفتم من به بازی در نقش های متفاوت و اینکه حتی از خودم خیلی دور باشد، علاقه مند هستم.

  • 10
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش