یکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳
۱۵:۲۲ - ۰۱ بهمن ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۱۰۰۲۲۱
چهره ها در سینما و تلویزیون

دلیل حضور کمرنگ «هوتن شکیبا» در سینما چیست؟

هوتن شکیبا,اخبار هنرمندان,خبرهای هنرمندان,اخبار بازیگران
هوتن شکیبا با حضور در برنامه «سی و پنج» درباره فعالیت های خودش در حوزه سینما و تئاتر توضیح داد و از انتخاب‌هایی که در دوران فعالیت حرفه‌ای داشته است گفت.

به گزارش خبرآنلاین، بیست و چهارمین برنامه زنده اینترنتی «سی و پنج» با اجرای فریدون جیرانی شنبه ۳۰ دی میزبان هوتن شکیبا، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و صداپیشه بود. در ادامه مشروح گفت‌وگوی فریدون جیرانی با این بازیگر را می‌خوانید.

 

شکیبا در این گفت وگو درباره اینکه در دوران کودکی برای دیدن چه فیلم هایی به سینما می رفته است، گفت: با خانواده به سینما می‌رفتم. سینما بهمن که بزرگ بود و مردم بیشتر می‌رفتند، فیلم «گودزیلا» را یادم است که خیلی جذاب بود. از طرف دیگر «رقصنده با گرگها» را در خانه فرهنگ دیدم.

 

او افزود: فیلم ایرانی هم «اجاره نشین ها» را خیلی دوست داشتم که تلویزیون هم زیاد پخشش می‌کرد. هامون را دوست داشتم اما وقتی بزرگتر شدم علاقه‌ام بعدها بیشتر شد.

 

این بازیگر درباره تحصیلاتش در حوزه سینما توضیح داد: اولین کلاس هایم را در دانشگاه سوره رفتم. جالب بود که می‌خواستم سینما بخوانم اما آن سالی که من کنکور دادم سوره، سینما نگرفت.

 

هوتن شکیبا درباره رمان هایی که خوانده است، بیان کرد: «کیمیاگر» را از کتاب‌های پدرم و «کوری» را از کتاب‌های مادرم خواندم. برادرم هم برایم کیهان بچه‌ها می‌گرفت و خیلی دوست داشتم.

 

بیشتر بخوانید: بیوگرافی هوتن شکیبا

 

بازیگر «هلن» درباره اینکه در آن دوان ویدئو داشتند یا خیر، پاسخ داد: اوایل خیر. از فامیل‌ها قرض می‌گرفتیم و پنهانی به خانه می‌بردیم. خانواده ما فیلم هندی هم دوست داشتند و می‌دیدند و ما «سنگام» و «شعله» را در ویدئو دیدیم.

 

شکیبا درباره کمدی های مورد علاقه‌اش گفت: چاپلین را خیلی دوست دارم و بیشتر فیلم هایش را در ویدئو دیدم و هنوز دارم. تمام کمدی کلاسیک‌ها و جدیدی‌ها را هم می‌دیدم.

 

این بازیگر درباره پیشنهاد نقش فاگین هم توضیح داد: قبل‌تر پیشنهاد به من شده بود اما کامل مطرح نشد، اما من درگیر لیسانسه‌ها بودم. بعدها دوباره به من پیشنهاد شد و من متوجه شدم که قرار بوده حامد بهداد نقش فاگین را ایفا کند که به دلیل درگیری کاری نتوانست بیاید و این سعادت نصیب من شد.

 

شکیبا درباره حضور کمرنگی که در سینما دارد، بیان کرد: من چهار سینمایی کار کردم که به ترتیب فیلمبرداری؛ «شب بیرون» به کارگردانی کاوه سجادی حسینی بود. «طبقه حساس» کمال تبریزی، «حق سکوت» هادی ناییجی که ظاهرا توقیف است و نقش یک طلبه جوان را بازی کردم که حتی با لباس به حوزه علمیه رفتم و با طلبه‌ها صحبت کردم. برای این فیلم خیلی به قم سفر کردم. فیلم «هلن» آقای ثقفی آخرین کار سینمایی بود.

 

سینما برایم حساسیت و ترس بیشتری دارد و نمی‌دانم چقدر چهار بازی‌ام در سینما می‌تواند قضاوت شود. امسال با تمام احترام به دوستانی که به من فیلم پیشنهاد کردند، در سلیقه‌ام فیلمی نبود.

 

بازیگر «لیسانسه ها» درباره علاقه اش به تلویزیون و فعالیت در این حوزه گفت: اصلا ترجیحم تلویزیون نبود بخاطر کیفیت کارهای آن. فکر می‌کنم سومین یا چهارمین باری بود که از سروش صحت پیشنهاد کار داشتم و هر بار به بهانه‌ای نمی‌رفتم. لیسانسه‌ها را هم گفتم نمی‌آیم اما پنج قسمت فیلمنامه به من داد که بخوانم و وقتی خواندم خیلی خوشم آمد و به نظرم ایمان صفایی و سروش صحت بی‌نظیر نوشتند. دیدم دلم نمی‌آید این نقش را شخص دیگری بازی کند چون ویژگی‌های خاص و جالبی داشت و به همین دلیل با ترس و ریسک خیلی زیاد اولین کار تلویزیونی‌ام را انجام دادم.

 

بازیگر «طبقه حساس» درباره نقش های مورد علاقه‌اش گفت: ابد و یک روز را خیلی دوست دارم. کارهایی را که قبل‌تر از نوید ندیده بودم و فرهاد اصلانی را واقعا دوست دارم.

 

شکیبا درباره بازیگران زنی که بازی شان را می پسندد، بیان کرد: در خانم‌ها، گلشیفته را خیلی دوست دارم. ترانه علیدوستی و باران کوثری را هم همینطور. نسلی بودند که فکر می‌کنم عالی هستند. شهاب حسینی هم همینطور. در بازیگرانی که مرحوم شدند، خسرو شکیبایی را دوست دارم. در نسل قدیم‌تر، عزت‌الله انتظامی و علی نصیریان را دوست دارم و هنوز که هنوز است آقای نصیریان مثل یک جوان است و هر بار انگار اولین کارش است.

 

 

 

  • 13
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
دیالوگ های ماندگار درباره خدا

دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا پنجره ای به دنیای درون انسان می گشایند و راز و نیاز او با خالق هستی را به تصویر می کشند. در این مقاله از سرپوش به بررسی این دیالوگ ها در ادیان مختلف، ادبیات فارسی و سینمای جهان می پردازیم و نمونه هایی از دیالوگ های ماندگار درباره خدا را ارائه می دهیم. دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا همیشه در تاریکی سینما طنین انداز شده اند و ردی عمیق بر جان تماشاگران بر جای گذاشته اند. این دیالوگ ها می توانند دریچه ای به سوی دنیای معنویت و ایمان بگشایند و پرسش های بنیادین بشری درباره هستی و آفریننده آن را به چالش بکشند. دیالوگ های ماندگار و زیبا درباره خدا نمونه دیالوگ درباره خدا به دلیل قدرت شگفت انگیز سینما در به تصویر کشیدن احساسات و مفاهیم عمیق انسانی، از تاثیرگذاری بالایی برخوردار هستند. نمونه هایی از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا در اینجا به چند نمونه از دیالوگ های سینمایی معروف درباره خدا اشاره می کنیم: فیلم رستگاری در شاوشنک (۱۹۹۴): رد: "امید چیز خوبیه، شاید بهترین چیز. و یه چیز مطمئنه، هیچ چیز قوی تر از امید نیست." این دیالوگ به ایمان به خدا و قدرت امید در شرایط سخت زندگی اشاره دارد. فیلم فهرست شیندلر (۱۹۹۳): اسکار شیندلر: "من فقط می خواستم زندگی یک نفر را نجات دهم." این دیالوگ به ارزش ذاتی انسان و اهمیت نجات جان انسان ها از دیدگاه خداوند اشاره دارد. فیلم سکوت بره ها (۱۹۹۱): دکتر هانیبال لکتر: "خداوند در جزئیات است." این دیالوگ به ظرافت و زیبایی خلقت خداوند در دنیای پیرامون ما اشاره دارد. پارادیزو (۱۹۸۸): آلفردو: خسته شدی پدر؟ پدر روحانی: آره. موقع رفتن سرازیریه خدا کمک می کنه اما موقع برگشتن خدا فقط نگاه می کنه. الماس خونین (۲۰۰۶): بعضی وقتا این سوال برام پیش میاد که خدا مارو به خاطر بلاهایی که سر همدیگه میاریم می بخشه؟ ولی بعد به دور و برم نگاه می کنم و به ذهنم می رسه که خدا خیلی وقته اینجارو ترک کرده. نجات سربازان رایان: فرمانده: برید جلو خدا با ماست ... سرباز: اگه خدا با ماست پس کی با اوناست که مارو دارن تیکه و پاره می کنن؟ بوی خوش یک زن (۱۹۹۲): زنها ... تا حالا به زن ها فکر کردی؟ کی خلقشون کرده؟ خدا باید یه نابغه بوده باشه ... زیر نور ماه: خدا خیلی بزرگتر از اونه که بشه با گناه کردن ازش دور شد ... ستایش: حشمت فردوس: پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت زنگ می زنه باید جوابشو بدی. مارمولک: شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد، اما درهای رحمت خدا همیشه روی شما باز است و اینقدر به فکر راه دروها نباشید. خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست. خدا خدای آدم خلافکار هم هست. فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمی گذارد. او اند لطافت، اند بخشش، بیخیال شدن، اند چشم پوشی و رفاقت است. دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم مارمولک رامبو (۱۹۸۸): موسی گانی: خدا آدمای دیوونه رو دوس داره! رمبو: چرا؟ موسی گانی: چون از اونا زیاد آفریده. سوپر نچرال: واقعا به خدا ایمان داری؟ چون اون میتونه آرامش بخش باشه. دین: ایمان دارم یه خدایی هست ولی مطمئن نیستم که اون هنوز به ما ایمان داره یا نه. کشوری برای پیرمردها نیست: تو زندگیم همیشه منتظر بودم که خدا، از یه جایی وارد زندگیم بشه ولی اون هیچوقت نیومد، البته اگر منم جای اون بودم خودمو قاطی همچین چیزی نمی کردم! دیالوگ های ماندگار درباره خدا؛ دیالوگ فیلم کشوری برای پیرمردها نیست سخن پایانی درباره دیالوگ های ماندگار درباره خدا دیالوگ های ماندگار درباره خدا در هر قالبی که باشند، چه در متون کهن مذهبی، چه در اشعار و سروده ها و چه در فیلم های سینمایی، همواره گنجینه ای ارزشمند از حکمت و معرفت را به مخاطبان خود ارائه می دهند. این دیالوگ ها به ما یادآور می شوند که در جستجوی معنای زندگی و یافتن پاسخ سوالات خود، تنها نیستیم و همواره می توانیم با خالق هستی راز و نیاز کرده و از او یاری و راهنمایی بطلبیم. دیالوگ های ماندگار سینمای جهان درباره خدا گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش