جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۱۵ - ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ کد خبر: ۹۵۱۲۰۲۱۸۲
فیلم و سینمای ایران

«قاتل اهلی» نماینده دوران ما نیست

به گزارش هفته نامه چلچراغ، مسعود کیمیایی فیلم‌سازی مردمی و آرمان‌خواه است. او در طول پنج دهه فیلم‌سازی تلاش کرده تصویری عدالت‌خواهانه و جسورانه از جامعه ایران نشان بدهد و شاید بیش از هر فیلم‌ساز دیگری در نشان دادن شرایط اجتماعی و حوادث پیش و پس از انقلاب موفق بوده است. فیلم «قیصر» نمایند دوران بیداری، «سفر سنگ» نماینده دوران انقلاب، «دندان مار» نماینده دوران جنگ تحمیلـی، «سلطان» نماینـده دوران سـازندگی، «اعتـراض» نماینـده دوران اصـلاحات است، اما «قاتل اهلی» در کنار چند فیلم اخیر او نماینده موفقی برای دوران حاضر و برجام نیست.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,مسعود کیمیایی

در فیلم اخیرش حتی شخصیت‌ها نیز آن‌چنان پرورش پیدا نکرده‌اند که جریان روز جامعه را نمایندگی کنند. باوجود آن‌که مضامینی از موضوعات اجتماعی و سیاسی جامعه در فیلم نمود دارد، اما فیلم نماینده یک دوره و تفکر حاکم بر آن نیست. رفتار ضدقهرمان‌های فیلم کیمیایی در برابر عمله ظلم و ارتباط کاراکترها با یکدیگر باورپذیر از آب درنیامده است. «قاتل اهلی» داعیه فیلمی را دارد که قرار است جسورانه باشد، اما آن برندگی و نظم ساختاری آثار موفق کیمیایی را ندارد. هرچند که از ساخته‌های اخیر فیلم‌سازش موفق‌تر است.

 

 

فیلم از فیلمنامه و توجیهات غیرموجه داستانی، گسست و چندپارگی صحنه‌ها و… رنج می‌برد. فضای آن گسسته و تاحدی نامسنجم است و شخصیت‌های آن پرورش و قوام لازم را پیدا نکرده‌اند. البته رگه‌هایی از دغدغه‌ها و مسائل مورد علاقه کیمیایی در آن نمود دارد. هرچند که ساختار آن دقت آثار خوب کیمیایی را ندارد. به‌طور کلی نمی‌شود مشکلات فیلم را تنها به گردن اختلافات داخلی و درونی تیم «قاتل اهلی» انداخت و بخشی از آن را باید در خود فیلم سراغ گرفت. واقعا اگر گرد و غبار حوادث فرو بنشیند، واقعا از این فیلم چه نقطه روشنی در تاریخ سینما باقی خواهد ماند؟

 

کارنامه جنجالی کیمیایی

کارنامه پنج دهه فیلم‌سازی مسعود کیمیایی هیچ‌وقت از جنجال و حاشیه خالی نبوده است، اما آخرین ساخته او «قاتل اهلی» نشان از جنجالی کم‌سابقه در حوزه عمومی می‌دهد که تقریبا پای عده زیادی از اهالی سینما و رسانه به آن باز شده است. ماجرا از جایی آغاز شد که مسعود کیمیایی بعد از یک دهه که فیلم‌هایش را خودش تولید می‌کرد، تصمیم گرفت فیلم جدیدش را به تهیه‌کنندگی منصور لشکری قوچانی جلوی دوربین ببرد.

 

با بالا گرفتن اختلاف مسعود کیمیایی با تهیه‌کننده‌اش فیلم متوقف شد و پس از آن کیمیایی ادعا کرد فیلمش ناتمام مانده است و با مداخله خانه سینما سکانس‌های باقی‌مانده گرفته شد، اما ماجرای اختلاف عوامل سازنده فیلم به قوت خود باقی ماند و تهیه‌کننده از اصرار خود برای کوتاه کردن فیلم کوتاه نیامد. به‌طوری‌که حتی بعضی خبر از تهیه دو نسخه تهیه‌کننده و کارگردان برای جشنواره فجر و اکران عمومی دادند.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,مسعود کیمیایی

با ادامه پیدا کردن اختلاف بین کارگردان و تهیه‌کننده و حل نشدن موضوع هرکسی وسط این دعوا نرخ خودش را تعیین کرد. داریوش مهرجویی با دریغ خوردن از این همه ناسپاسی و بی‌عاطفگی در یادداشتی خواندنی خطاب به مسعود کیمیایی نوشت: «ما حکم نردبانی هستیم که طایفه بی‌سواد و بی‌تجربه از آن بالا می‌روند.

 

 

درد دل تو را می‌فهمم، چون خود من نیز بارها گرفتار این موقعیت شده‌ام.» شاید اختلاف بین تهیه‌کننده و کارگردان در پشت صحنه و زمان تولید پدیده‌ای معمول و مرسوم باشد، اما کشیده شدن این اختلاف به نشست خبری فیلم در جشنواره فجر پدیده‌ای کم‌سابقه است و چه بسا بدعت ناشایستی در سینمای ایران گذاشته شود و دست تهیه‌کنندگان را برای اعمال نظرهای بیشتر باز بگذارد. در میان این هیاهو و جنجال مسعود کیمیایی اما نقش همان قهرمان تنها و آرمان‌خواه فیلم‌هایش را بازی می‌کند که سعی دارد در برابر بی‌عدالتی‌ها بایستد و به روش خودش آن‌ها را اصلاح کند.

 

بحران بازیگران در «قاتل اهلی»

دوران اوج فیلم‌سازی کیمیایی یعنی از زمان ساخته شدن «قیصر» تا «سفر سنگ» در پیش از انقلاب علاوه بر شاخص بودن فیلم‌ها و وجه پیش‌گویانه و مردمی‌شان بازیگرانی دارد که به واسطه انتخاب کیمیایی به تاریخ سینمای ایران معرفی یا در آن ماندگار شده‌اند. روالی که در سال‌های بعد و در فیلم‌های خوب کیمیایی تکرار شد.

 

 

او فرامرز قریبیان، دوست دوران کودکی‌اش، را از آمریکا فراخواند و با شاه‌نقش «گوزن‌ها» او را به یک بازیگر شاخص و حرفه‌ای در سینمای ایران تبدیل کرد، یا بهروز وثوقی را از فیلم‌های فارسی جدا کرد و به «قیصر» سینمای ایران تبدیل کرد. برخلاف موفقیت‌هایی که کیمیایی در انتخاب و معرفی بازیگر داشته است، در «قاتل اهلی» از همان ابتدا با بحران بازیگر مواجه بوده است. این اتفاق و حاشیه‌سازی در زمان ساخت فیلم «رئیس» نیز وجود داشت و هر روز خبر جدیدی در مورد فهرست بازیگران فیلم به گوش می‌رسید، مخصوصا همکاری سعید راد با کیمیایی پس از سال‌ها که به وقوع نپیوست.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,مسعود کیمیایی

حضور حافظ ناظری و عزت‌الله انتظامی برخلاف آن‌چه در رسانه‌ها مطرح شد، تکذیب شد و درنهایت خبر شوکه‌کننده حضور پرستویی به‌عنوان نقش اول فیلم مطرح شد. نکته قابل توجه درباره «قاتل اهلی» این بود که اولا در ابتدا نقشی به پولاد واگذار نشده بود و درثانی عوامل پشت دوربین هم ازجمله مدیر فیلم‌برداری،‌ مدیر صدابرداری، طراح صحنه و لباس ازجمله عواملی بودند که قبلا سابقه همکاری با کیمیایی نداشتند. تغییر و انتخاب بازیگران که البته عوامل فیلم نیز در دامن زدن به تبلیغات آن نقش داشتند، سبب شد که بازی‌های کم‌رمقی در فیلم وجود داشته باشد. به‌عنوان مثال بازی بازیگری گمنام مانند هادی اسلامی در «سرب » کجا و بازی هنرمند شناخته‌شده‌ای چون پرستویی در «قاتل اهلی » کجا؟

 

قهرمان و ضدقهرمان مردانه

در سینمای ایران هیچ فیلم‌سازی مانند کیمیایی دست به خلق قهرمان یا ضدقهرمان مردانه نزده است. قهرمان‌های او اهل عمل هستند و داد خودشان را از بیداد زمانه می‌گیرند. تقریبا پیدا کردن فیلمی که در آن قهرمان وجود نداشته باشد، در آثار کیمیایی ممکن نیست. اگر «معرفت» و «رفاقت» و «عمل‌گرایی» را از فیلم‌های کیمیایی بگیرید، دیگر چیزی از آن‌ها باقی نمی‌ماند.

 

 

اسطوره‌های رئال‌شده کیمیایی از قدرت‌های فراانسانی بی‌بهره‌اند. بنابراین گاه با این‌که می‌دانند یک‌تنه نمی‌توانند دنیای پیرامونشان را تغییر دهند، باز وارد کارزار می‌شوند و بهایش را هم می‌پردازند. در «قاتل اهلی» دکتر جلال سروش با بازی پرستویی ضدقهرمانی است که زیرپایش را خالی کرده‌اند تا دوست و دشمن به او خنجر بزنند. تنهایی و زخم‌خوردگی قهرمان فیلم نه از نوع «قیصر» که درست شبیه «رضا موتوری» است.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,مسعود کیمیایی

کیمیایی در «رضا موتوری» به قدری روی ضدقهرمانش مایه گذاشت که حواسش نبود از شخصیت مقابل او (نامزد واقعی دختر) چه کاریکاتوری خلق کرده است. صحنه‌های مربوط به رضا و زندگی‌اش جذاب درآمده بود، اما هرجا به طبقه مرفه جامعه می‌رسیدیم، کیمیایی سرسری از کنار آن گذشته بود. برای همین بود که «رضا موتوری» به اندازه «قیصر» موفق نبود. مشابه همین اتفاق در «قاتل اهلی» افتاده است. شخصیت حاجی بازاری و تاحدی لمپن دکتر سروش به اندازه‌ای قوت دارد که در مقابل او نقش بهمن به کاریکاتوری از یک نقش تیپیک تبدیل شده است. سرنوشت رضا موتوری و تصادفش با کامیون شهری نیز کاملا شبیه نقش سروش و مرگ تلخ او در خیابان است، اما در فیلمنامه‌ای به‌مراتب ضعیف‌تر.

 

زن در سایه مرد

در فیلم‌های کیمیایی زن به خودی خود معنا ندارد و در سایه مرد معنا و مفهوم دارد. در فیلم‌های معدودی از مسعود کیمیایی، زن عامل بحران است. در «قیصر» از دست رفتن خواهر، مصایب و انتقام‌های بعدی را به راه می‌اندازد و در فیلم «حکم» موتور محرک درام را زن به حرکت می‌اندازد. در «داش آکل» عشق یک‌طرفه به مرجان، مغاک فروبرنده داش آکل را به وجود می‌آورد و کار به جایی می‌رسد که نرسیدن به دخترک سبب مرگ پهلوان می‌شود. این میان «غزل» عجیب‌ترین مواجهه کیمیایی با زنان به حساب می‌آید. در این فیلم اقتباسی زنی زیبا میان دو برادر قرار می‌گیرد و با عاشق کردن آن‌ها به خودش، باعث اختلاف میانشان می‌شود.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,مسعود کیمیایی

در «قاتل اهلی» با دو زن روبه‌رو هستیم. پگاه آهنگرانی زنی که مدام به‌خاطر به دست آوردن عشقش اشک می‌ریزد و لعیا زنگنه، زنی ازدست‌رفته که در خیال قهرمان مرد حضور دارد. تصویر زن در این فیلم به‌شدت کم‌جان و منفعل است. زنان فیلم نه مردانه‌صفت هستند که حقشان را بگیرند و احترام مردان را جلب کنند، نه زنانی هستند که عشق ورزیدن به آن‌ها مانع خشونت شود. درواقع نقش زن در «قاتل اهلی» بیش از هر چیز معلق و سردرگم است.

 

 

از پوری بنایی در «قیصر»، فریبا خاتمی در «رضا موتوری» تا فریبا کوثری «دندان مار»، گلچهره سجادیه «ردپای گرگ»، هدیه تهرانی «سلطان» و مرجان شیرمحمدی «مرسدس» با زنان منفعلی مواجه هستیم که هم عاشق‌اند و هم اهل تمکین و در عین حال تاثیرگذار. اما در فیلم «قاتل اهلی» شخصیت‌پردازی زنان قوت چندانی ندارد.

 

ضیافت مرگ قهرمان

«قیصر»، «رضا موتوری»، «داش آکل» و «گوزن‌ها» همه و همه پایانی داشتند که توام بود با مرگ قهرمان فیلم. مرگ قهرمانان کیمیایی تو را آزار نمی‌دهد. از همان اول می‌دانی که مرگی ناگزیر است. او اساسا پایان تراژیکی برای قهرمان‌های تنها و خودسرش دنبال می‌کند. کارزاری بین فرد و جامعه خشن و ناعادلانه. در فیلم‌های کیمیایی این کارزار هرگز تن به تن نیست که اگر باشد، قهرمان از پس خودش برمی‌آید، اما وقتی دسته‌ای گرگ انسان‌نما بر سر قهرمان می‌ریزند و تارومارش می‌کنند، زخم‌ها و کبودی‌ها تبدیل می‌شوند به گواهی برای مظلومیتش و ناگزیر بودنش به خیزش فردی.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,مسعود کیمیایی

درد روحی و جسمی در این‌جا با هم تلفیق می‌شوند و درد است که خشم را برمی‌انگیزاند و پیرنگ انتقام را به اکثر فیلم‌های کیمیایی احضار می‌کند. بر این اساس مرگ در «قاتل اهلی» پایانی است که فیلم‌ساز به فیلم تحمیل کرده است و از دل تقابل و کارزار مستقیم جامعه و قهرمان درنمی‌آید. حمله انسان‌نماها و تلاش قهرمان را در فیلم نمی‌بینیم، بلکه با تسلیم شدن قهرمان به شرایط تنها با مرگ نامتعارف و غریبانه دکتر سروش مواجه می‌شویم.

 

انتقام شخصی

نداشتن اعتماد قهرمانان فیلم‌های کیمیایی به نهادهای رسمی درحقیقت یک اختلاف ایدئولوژیک عمیق است. از نظر آن‌ها برخی ارزش‌ها بنیادین و غیرقابل تغییر هستند و نهادهای مدرن از فحوا و کارکرد این ارزش‌ها درک درستی ندارند. پس شاید اجمالا بتوان مدعی شد که مضمون اصلی فیلم‌های مسعود کیمیایی را همین تقابل ارزش سنتی و منطق جامعه مدرن می‌سازد. البته جامعه‌ای که کیمیایی تصویر می‌کند، بافتی فانتزی دارد. یعنی او برشی چیدمان‌شده و فرضی از جامعه را انتخاب می‌کند که درحقیقت پلیدی‌ها و رویارویی‌های طبقات در آن خلاصه و با چاشنی اغراق بیان شده‌اند.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,مسعود کیمیایی

کیمیایی هرگز نگاهی تحلیلی ندارد. تنها چیزی که برای او معنا دارد، وضعیت موجود است، فارغ از این‌که چه چیزهایی این وضعیت را رقم زده‌اند. آدم‌های کیمیایی به‌شدت پای‌بند اصول هستند و این اصول از نظرشان مهم هستند، چون همیشه بوده‌اند و قدمتی بیش از مدنیت و قانون‌مداری دارند. مدنیت و عواقب آن همواره زمانی به قهرمانان داستان‌های او صدمه زده و در بزنگاه ماجرای فیلم‌هایش هم ضربه می‌زند.

 

نمی‌شود برای فیلم‌ساز نسخه پیچید

تکرار شخصیت‌های به‌جامانده از دورانی خاص باعث شده که کیمیایی به این متهم شود که دنیای تفکرش دنیای کوچکی است. دنیای کیمیایی دنیای قهرمان، عدالت و معرفت است و نمی‌شود برای فیلم‌ساز نسخه پیچید که این‌طور یا آن‌طور فیلم بساز. اما در عین حال نیز نمی‌توان از کیمیایی انتظار نداشت که فیلم خوب نسازد. او تاریخ زنده سینمای ایران و نماینده موج نو سینما و سازنده فیلم‌های مختلف و موفقی است که همه ما از آن خاطره تصویری مشترک داریم، اما درعین حال که به احترام او کلاه از سر برمی‌داریم، انتظار فیلمی منسجم و درحد استانداردهای کیمیایی داریم.

 

اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران,مسعود کیمیایی

آقای کیمیایی! با وجود تمام بی‌مهری‌هایی که در این سال‌ها و در زمان ساخت سی‌امین فیلم نسبت به شما صورت گرفته است، ما حد شما را در فیلم‌سازی بسیار بالاتر از «قاتل اهلی» می‌دانیم.

 

کامبیز حضرتی

 

 

  • 15
  • 1
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش