دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۳:۳۴ - ۲۰ بهمن ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۱۰۵۳۴۹
فیلم و سینمای ایران

گزارش نشست فیلم سوءتفاهم؛

مریلا زارعی: چهار مشاور برای انتخاب کارهایم دارم، یکی از آن‌ها خواهرم هست

مریلا زارعی,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران
مریلا زارعی بازیگر فیلم سینمایی «سوء‌تفاهم» به کارگردانی احمدرضا معتمدی موضوع فیلم را دلیل حضور در آن عنوان کرد.

به گزارش خبرآنلاین، نشست پرسش و پاسخ فیلم سوتفاهم با حضور احمدرضا معتمدی (کارگردان)، جلیل شعبانی (تهیه کنند)، پیمان شادمانفر (مدیر فیلمبرداری)، نازنین مفخم (تدوین‌گر)، سارا سمیعی (طراح لباس)، کیوان مقدم (طراح صحنه)، مریللا زارعی، پژمان جمشیدی، هانیه توسلی، کامبیز دیرباز و مهدی فخیم‌زاده عصر جمعه بیستم بهمن ماه در پردیس ملت برگزار شد.

جلیل شعبانی در پاسخ به این سوال که چه وجهی از فیلم باعث شد تا به همراه سازمان اوج روی این فیلم سرمایه گذاری کند،؛ گفت: به نظر می‌رسد که سازمان اوج علاوه بر فیلم‌های جنگی روی فیلم‌های اجتماعی و فلسفی هم سرمایه گذاری کند. بدیهی‌ست که پیام این فیلم باعث شد تا روی آن سرمایه گذاری کنیم.

احمدرضا معتمدی گفت: اگر این تیم و همکاری نفس به نفس وجود نداشت و این فهم بالایی که اعضا از متن داشتند نبود؛ کار شکل نمی‌گرفت. من از همکاران عزیزم در تیم بازیگری تشکر دارم؛ به خصوص بازی ویژه خانم مریلا زارعی . فضای رسانه‌ای در حال تصرف جهان واقعی است و فکر می‌کنم روزی برسد که دیگر اینجا فقط دوربین باشد و هیچ جهان واقعی نباشد. این چیزی‌ست که در ایده ابتدایی این کار از ژان بودریار برداشت کردم . بازی‌های پیچیده‌ای که بازیگران ما در سه وجه جنایی، طنز و عاشقانه داشتند؛ با توجه فوق‌العاده بالا انجام شد. تشکر دارم از سرمایه‌گذارانی که اعتماد می‌کنند و در اندیشه ما دخالت نمی‌کنند.

احمدرضا معتمدی در ادامه گفت: راجع به واقعیت و خیال فیلم‌های بسیاری ساخته شده است اما آنچه بودریار گفته؛ واقعیت و مجاز است.

مریلا زارعی در بخشی از این نشست گفت: وقتی قصه‌ای را می‌خوانم و تصمیم می‌گیرم در یک فیلم حضور پیدا کنم؛ چهار مشاور آن را مطالعه می‌کنند. یکی از آنها خواهرم است که منتقد خوبی‌ست و خیلی باعث استمرار من در این کار شده است. بازی در این فیلم کاری بسیار پیچیده بود و فکر می‌کنم موفقیت ورای خطر کردن است. آقای معتمدی بیش از اینکه هنرمند باشد یک فیلسوف است. تمام جلسات فیلمبرداری برای من درس فلسفه بود. ایشان فلسفه تک تک پلان‌ها را به ما می‌گفت و همه حرکات ما میلیمتری درباره‌اش صحبت شده است. برای رسیدن به این نقش فشارهای روحی و ذهنی فراوانی وارد شده است و الان که روی پرده فیلم را می‌بینم خداراشکر می‌کنم که زحمات‌مان در فیلم اتفاق افتاده است. ما در سینما فضایی داریم که به‌شدت به سمت واقع گرایی می‌رویم و طبعا وقتی چنین متنی به دستم می‌رسد، برایم جذاب می‌شود.

هانیه توسلی بازیگر فیلم در این نشست گفت: موضوع این فیلم چیزی‌ست که ما امروز با آن مواجه هستیم. کاراکتر دختر هیچ اسمی نداشت و خیلی برایم جذاب بود. اندکی مرا یاد دورانی که برای بازیگر شدن تلاش می‌کردم؛ انداخت. این فیلم پشت‌صحنه فوق‌العاده جذابی داشت.

نازنین مفخم درمورد تدوین این فیلم توضیح داد: ما در بخش اول فیلم برخلاف همیشه که دو پلان را به هم متصل می کردیم؛ سه پلان را به هم چسباندیم. این کار بسیار برای ما فوق العاده دشوار بود. در نتیجه روان بودن بخش اول برایمان فوق العاده سخت بود. یک سوم از فیلم سکانس پلان است که ما باید تلاش می‌کردیم ریتم متفاوتی با بقیه فیلم نداشته باشد. در تدوین دیالوگ‌ها ما روی شانه بازیگر جلو رفتیم. اگر هنرپیشه‌های این فیلم انقدر ماهر نبودند قطعا این کار به اینجا نمی‌رسید.

مهدی فخیم‌زاده گفت: من آخرین نفری بودم که به این گروه پیوستم. پانزده روز به پایان فیلمبرداری مانده بود با من صحبت شد. اولین چیزی که بعد از خواندن فیلمنامه توجهم را جلب کرد؛ این بود که با تمامی آثار امروز بسیار متفاوت است و درواقع شبیه فیلمنامه‌های متداول نیست. معتمدی قبل از اینکه درام‌نویس باشد؛ آدمی‌ست که دغدغه‌اش فلسفه است. ما در تاتر از اشخاصی را داریم که دغدغه‌شان چیز دیگری‌ست و تئاتر وسیله بیان‌شان است. من فکر می‌کنم آقای معتمدی دغدغه‌ای فیلسوفانه دارد و سینما را وسیله قرار داده است تا به آن هدفش برسد. ما به ایشان اعتماد کردیم و مطابع آنچه میخواست پیش رفتیم.

پژمان جمشیدی ادامه داد: این فیلم پشت صحنه‌ای فوق‌العاده داشت. من فکر می‌کردم فقط در فیلم‌های کمدی به آدم خوش می‌گذرد ولی به نظر می‌رسد در فیلم‌های فلسفی هم می‌شود خوش گذراند.

کامبیز دیرباز هم در بخشی از این نشست گفت: خیلی لذت‌بخش است که آدم در جلسه‌ای بنشیند که مدام از فیلمش تعریف شود. من مدتی بود که چنین تجربه‌ای نداشتم. پاسخگو بودن آقای معتمدی و اینکه همیشه تحلیل داشتند به ما کمک می‌کرد که راکورد بازی‌مان را حفظ کنیم. علاوه بر آن بخشی از فیلم سکانس پلان بود که این مسئله هم به من کمک می‌کرد.

احمدرضا معتمدی گفت: ما تلاش کردیم تا این فیلم را در ژانر معمایی و عاشقانه بسازیم. در کنار حرفه‌ای‌ترین عوامل سینما، فکر می‌کنم ما امسال رقیب فیلم‌های کمدی در فروش باشیم.

  • 18
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
کاظم نوربخش بیوگرافی کاظم نوربخش بازیگر کمدین ایرانی

تاریخ تولد: ۱ مهر ۱۳۵۵

محل تولد: بیجار، کردستان، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۰ تاکنون

تحصیلات: دیپلم انسانی

ادامه
جیمی ولز بیوگرافی جیمی ولز نابغه پشت ویکی پدیا

تاریخ تولد: ۷ اوت ۱۹۶۶

محل تولد: هانتسویل، آلاباما، ایالات متحده آمریکا

ملیت: آمریکایی، بریتانیایی

حرفه: موسس بنیاد ویکی مدیا

ثروت: ۱/۵ میلیون دلار

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش