جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۱:۰۹ - ۲۰ بهمن ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۱۱۰۴۹۴۲
فیلم و سینمای ایران

نگاهی به فیلم «مسخره باز»؛ تئاتر، سینما، فرمالیسم

فیلم مسخره باز,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,سینمای ایران

«مسخره باز» نخستین تجربه فیلمسازی همایون غنی زاده است، کارگردانی که سال‌هاست نمایش‌هایی را در سالن‌های تئاتر کشور روی صحنه برده و یکی از بهترین‌ها در مدیوم هنر تئاتر و جوایزی را از جشنواره‌های تئاتر دریافت کرده است؛ این سابقه بیش از ۱۰ سال در عرصه نمایش نقطه تمایز غنی زاده با سایر فیلمسازان اول است و نقطه حیاتی تجربه حضور او در مدیوم سینما تطبیق نگاه سینمایی فیلمساز با این پیشنه تئاتری است.

 

فیلمنامه «مسخره باز» به خوبی داستان را در یک جغرافیایی کوچک روایت می‌کند، اما فانتزی‌های ذهن شخصیت دانش با بازی صابر ابر فیلم را به حقیقتِ سینما نزدیکتر می‌کند، فیلمساز برای خلق فانتزی‌های ذهنی از جلوه‌های ویژه میدانی و بصری، طراحی صحنه و فیلمبردای خوبی بهره برده است.

 

بازیگران در افزایش کیفیت زبان بصری این فیلم نقش بسزایی دارند، بازی بسیار خوب علی نصیریان از یک سو و بازی‌های درست صابر ابر و بابک حمیدیان از سوی دیگر به خوبی در خدمت شخصیت پردازیِ روایت است؛ نکته مهم اما حضور تک بازیگر زن در فیلم است، هدیه تهرانی که در چند سال گذشته به شدت گزیده کار شده، نقش هما را به عنوان شخصیت اصلی زن فیلم ایفا می‌کند. با وجود اینکه هما شخصیتی در محدوده ذهنی دانش و حضورش با فانتزی‌ ذهن او همراه است، اما بازی بسیار ظریف و خوب هدیه تهرانی در تحکیم سکانس‌های فانتزی فیلم بسیار تاثیر گذار است و در مجموع فیلم نمره خوبی در زمینه بازیگری دارد.

 

شخصیت دانش در این فیلم، هم راوی آغازین اول شخص فیلم وهم شخصیت کانونی فیلم است، فیلمنامه «مسخره باز» تا میانه فیلم هیچ نقطه بحرانی ایجاد نمی‌کند، تنها گره فیلم عطش شخصیت دانش برای رسیدن به آرزوی ازلی یعنی «بازیگر» شدن است و مخاطب در انتظار رسیدن دانش به این شی ارزشی است که ناگهان بحران اصلی فیلم توسط «دانش» ایجاد می‌شود و روایت برای خلق درام از تلفیق همین حس انتقام و عطش بیماری وار او به سینما بهره می‌گیرد.

 

دانش شخصیتی منزوی است که بیشتر خلوتش را با سینما سپری می‌کند، او حتی عشق را در یک سوپراستار زن سینما می‌بیند و عطش بی پایانش به سینما پایش را به اتفاقات جدید در زندگی باز می‌کند که ریشه در زندگی کودکی‌اش دارد. داستان به نظر ساده است، اما فیلمساز با حرکت درعرض روایت سعی در شخصیت پردازی بیشتر دارد که این شیوه درباره شخصیت اصلی به خوبی عمل می‌کند، اما درباره شخصیت شاپور تا حدی کمرنگ می‌شود و به دلیل تعدد شخصیت‌های فیلم خُرده پیرنگ هایی در فیلمنامه وجود دارد (مانند قصه کاظم خان با بازی علی نصیریان و عشق نافرجامش به زری) که سرانجام تاثیرگذاری بر مخاطب ندارد، یعنی نه احساس دلسوزی برای کاظم خان ایجاد می‌شود، نه برای زری و نه حتی احساس تنفر از شخصیت سرهنگ که رقیب عشقی کاظم خان بوده است.

 

زمان و جغرافیای فیلم به طور دقیق مشخص نیست که به نظر تعمد فیلمساز برای گذر و انتقال نمادین مفهوم در زمان است، با وجود اینکه فیلم در تاریخی نا مشخص روایت می‌شود برخی نشانه‌ها ذهن مخاطب را به سال‌های دور گذشته ارجاع می‌دهد، اما شخصیت‌های فیلم، درگیری‌ها و دغدغه‌هایشان بسیار درونی و از جنس شخصیت‌ها در روایت‌های مدرن است، درواقع فیلم نه تنها در فرم بسیار مدرن عمل می‌کند بلکه در روایت و حتی شخصیت پردازی به شدت از فضای کلاسیک فاصله می‌گیرد و به فضای مدرن نزدیک می‌شود.

 

لزوم تحلیل فرم، در فیلم مسخره باز به دلیل نوآوری‌ها و خلاقیت‌ها در فرم این فیلم بسیار اهمیت دارد، صحنه‌های تکرار شده در بخش‌هایی از فیلم وجود دارد که حذف این صحنه ها نه تنها آسیبی به شخصیت پردازی و پیرنگ فیلم نمی‌زند بلکه به انسجام و روان سازی روایت کمک می‌کند. با اینکه نمی‌توان از نبوغ فیلمساز در خلق صحنه‌ها با خلاقیت‌های ذهنی در فرم غافل شد اما فیلمساز به قدری مصمم است در فرم متفاوت عمل کند که بخش‌هایی از فیلم بیشتر نوعی اداهای فرمالیستی به نظر می‌آید.

 

در مجموع به نظر می رسد غنی زاده در نخستین ساخته سینمایی، ورودش به عرصه فیلمسازی را با خلق شخصیت دانش و نمایش فانتزی های ذهنی او که همگی بر اساس سکانس های سینمایی مشهور دنیاست، با نوعی ادای دین به سینما آغاز می کند، سینمایی که رد پای حضور حرفه ای او در تئاتر در گوشه گوشه فیلم نمایان است، اما خلاقیت اوست که در این بزنگاه با خلق سینمایی ترین صحنه ها مخاطب را از اتمسفر تئاتر خارج می‌کند و به تماشای سکانس های خوب سینمایی دعوت می‌کند.

 

شاید نتوان «مسخره باز» را به عنوان یک اثر سینمایی جریان اصلی شناخت، اما قطعا تجربه‌ای جسورانه از سوی فیلمساز و تجربه ای جذاب برای مخاطب است.

 

درباره موسیقی فیلم هم باید گفت که مسخره باز از موسیقی متن بسیار خوبی بهره می‌برد، فیلمساز به درستی و برای پیشبرد روایت در لحظه‌های درستی از موسیقی استفاده می‌کند؛ این تعلق خاطر به موسیقی و استفاده درست به قدری برای فیلمساز مهم است که در یکی از دیالوگ‌های فیلم می‌شنویم «آنجا که کلام از بیان احساس باز می‌ماند، موسیقی آغاز می‌شود».

 

آرین نغزگو

 

 

banifilm.ir
  • 15
  • 2
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش