جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۵:۴۷ - ۲۷ مرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۵۰۷۹۸۲
فیلم و سینمای جهان

نگاهی به فیلم سینمایی «شُک و ترس» راب رینر

فیلم شک و ترس,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان
فیلم سینمایی 'شُک و ترس' (Shock and Awe) در قاعده بازی کارت های به هم ریخته با یک چند فکت صحیح، یک مساله دروغ را در فیلم به مخاطب، آن هم به صورت غیر مستقیم برای تاثیر بیشتر ارائه می کند. دروغی که مبنای حمله زیرپوستی به ایران قرار می گیرد.

متن پیش رو در گام نخست نگاهی تحلیلی دارد به متن سینمایی "شُک و ترس" (Shock and Awe) و بعد از آن هم سعی شده تا لایه های تشکیل دهنده فرامتن این اثر سینمایی هم مورد بررسی قرار گیرد.

 

متن

فیلم سینمایی "شُک و ترس" (Shock and Awe)  محصول سال ۲۰۱۷ سینمایی ایالات متحده آمریکا به کارگردانی راب رینر بر اساس فیلم نامه جوی هارتستون است. فیلمی که ۳۰ ام سپتامبر سال گذشته میلادی در جشنواره فیلم زوریخ نماش خود را آغاز کرد. اثری نه چندان جدی در متن سینمایی، اما قابل تامل در خصوص تحقیقات روزنامه واشنگتن نایت ریدر(Knight Ridder Washington) در رابطه با دلایل حمله به عراق است.  

 

قاعدتا هر فیلمی با فیلم نامه پا به عرصه وجود می گذارد. در این باره هم جوی هارتستون که کارنامه چندان قوی هم در این خصوص ندارد، قلمش نتوانسته از پس نوشتن یک درام ماجراجویانه از جنس کاوش ها و کنجکاوی های روزنامه نگارانه با تمی سیاسی برآید. اگرچه پلات فیلم نامه در نگاه اول بسیار ساده به نظر می آید، اما در ابعاد عمیق تر یقینا نوشتن این دست از فیلم نامه ها کار هر کسی نیست.

 

هر چند که به نظر می رسد اثر نوعی ادای دین است به یکی از شاهکار تاریخ سینما یعنی فیلم "همه مردان رئیس جمهور" که اتفاقا در خود اثر هم یادی از باب وود وارد و کارل برنشتاین (دو روزنامه نگار واشنگتن پست که در رابطه با رسوایی واتر گیت تحقیق می کردند و نتایج این تحقیقات هم نهایتا به استعفای نیکسون انجامید) هم می شود. اما برآیند کاری هارتستون با فیلم نامه ویلیام گولدمن (نویسنده همه مردان رئیس جمهور که به خاطر نوشتن این فیلم نامه برنده اسکار بهترین فیلم نامه اقتباسی سال ۱۹۷۷ شد) فاصله بسیاری دارد.

 

فیلم شک و ترس,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

"شُک و ترس" اساسا هم در داستان پردازی با اشکالات جدی مواجه است، هم در شخصیت پردازی. مهمترین نقص کاری هارتستون عدم تبدیل یک سوژه سیاسی به یک فیلم نامه سینمایی است. گویا داستان اثر تنها روایت گر صرف واقعیات میدانی مابین سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ است. شاید متریال تشکیل دهنده اثر در حوزه سناریو نویسی واقعیات باشد، اما سینما اساس خود را از داستان گویی دارد. مادامی که اثر نتواند داستانی از دل این واقعیات سیاسی – ژورنالیستی خلق کند، نمی تواند ادعایی هم در خلق یک اثر سینمایی داشته باشد.

 

دراماتولوژی که در بطن کشمکش کاراکترها با سیاسیون دولت بوش و نیز دیگر روزنامه نگاران باید خلق شود، حلقه مفقوده فیلم نامه "شُک و ترس" است. همین حلقه گم شده هم سر سلسله تمامی نقص های بعدی است.بررسی اداعای بوش پسر در مورد سلاح های کشتار جمعی صدام و نیز ارتباطات او (صدام حسین) با بن لادن به منظور حمله به عراق، آن هم در سایه لابیرنت های بی پایان روزنامه نگاری برای کشف حقیقت یقینا هوشمندی جدی تری را می طلبد تا بتوان از دل آن سناریوی جدی از جنش سینما درآورد. با این سنگ بنای کجی که هارتستون نهاد کل سناریو هم تا پایان الکن جلو می رود.

 

نه بار ماجراجویی سیاسی – ژورنالیستی به مخاطب منتقل می شود، نه ترس ناشی از مخالفت روزنامه واشنگتن نایت ریدر(Knight Ridder Washington) با دولت بوش به پرداخت می رسد و نه  حتی روابط عاطفی که به صورت ضمنی در اثر گنجانده شده است، طرفی به داستان نمی بخشد. چرا که عدم همکاری و پاسخگویی سیاسیون به واشنگتن ناید ریدر، دریافت یک ایمیل تهدید، ویرایش همان ایمیل تهدید آمیز به عنوان هجو سیاسی، روابط باسمه ای زن وشوهری، گنجاندن اسامی اعضای دولت بوش و برخی از سناتور ها و برخی افراد انند احمد چلبی و غیره چیزی به بار فیلم نامه اضافه نمی کند.  

 

در ادامه نقص فیلم نامه هارتستون، شخصیت پردزای های سطحی جاناتان لندی و وارن استرابل به عنوان کاراکترهای محوری سناریو نیز می تواند باز ضعف داستان را چند برابر کند. به خصوص که کسی چون جوزف لی گالوی یا همان جوی گالوی (Joe Galloway) هم در جایگاه مشاور امور نظامی در میان تیم تحریریه واشنگتن نایت ریدر(Knight Ridder Washington) به چشم می خورد. روزنامه نگاری مشهور که به عنوان مشاور ویژه دفتر دفاعی وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا در پرونده ۵۰ سالگی جنگ ویتنام مشغول به کار بوده است و به دلیل نجات جان زخمی ها در همان جنگ ستاره برنز شجاعت دریافت کرد.

 

گالوی از دل زندگی خبرنگاری خود در جنگ ویتنام کتاب "ما سرباز بودیم" را نوشت که در سال ۲۰۰۲ فیلمی با همین نام به کارگردانی رندل والاس از روی آن ساخته شد. نکته جالب اینجا است که اگر چه در تاریخ معاصر آمریکا، گالوی به عنوان مخالف حمله بوش به عراق معرفی می شود، اما فیلمی که بر اساس کتاب او ساخته شد یک ملودرامی بود که اتفاقا در همان سال های جنگ افغانستان و عراق باعث تهییج جوانان برای حضور در ارتش آمریکا شد. این نکته پارادوکسیکال می توانست خود به عنوان پک پلات برای فیلم نامه ای جذاب مورد استفاده قرار گیرد.

 

اگر چه که در داستان هم زمانی که یک روزنامه نگار از گالوی می پرسد اگر جنگ عراق شروع شود چه اتفاقی رخ خواهد. او در جواب گفت: "جنگ بیشتر یعنی کشته بیشتر". این دست از نکات جذاب در صورت پرداخت می توانست مبین یک سناریوی به مراتب پخته تری باشد. اما در ادامه دیگر کاراکتر هم مانند والتکا، لیسا و جان والکات هم هیچ پرداختی جدی ندارند. هر چند که باورهای میلیشای ناشی از نگاه چپ یوگسلاوی شخصیت والتکا هم در صورت بسط بیشتر می توانست کمی قابل توجه باشد. اما در نهایت آن چه که هارتستون به مخاطب خود عرضه می کند تقریبا یک هیچ بزرگ است.

 

کارگردانی راب رینر هم به موازات کار هارتستون چندان جدی نیست. اگر چه که رینر از جمله کارگردانان کهنه کار سینمای آمریکا است. اما کارنامه چندان موفقی ندارد. در کل آثار او می توان به "چند مرد خوب" اشاره کرد که نامزدی اسکار بهترین فیلم و نامزدی گلدن گلاب بهترین کارگردانی را در ۱۹۹۲ برایش رقم زد. جالب اینجا است که رینر در فیلم خودش هم در نقش جان والکات، سردبیر واشنگتن نایت ریدر(Knight Ridder Washington) بازی کند. اما در کل رینر نتوانسته در زمینه اجرا چیزی به با فیلم اضافه کند. نه میزانس جدی و نه دکوپاژ دقیقی. البته در این میان استفاده هوشمندانه او (رینر) از تصاویر آرشیوی می تواند قدری قابل تحمل باشد. در ادامه نیز هر چند که اثر به نسبت زمان یک اثر سینمایی چندان بلند نیست، اما باز هم ۹۰ دقیقه حداقل برای این فیلم زمان زیادی است. پس باب جویس می توانست روی میز تدوینش اثر را کوتاه تر از این هم بکند.

 

نکته دیگر که می تواند حربه رینر برای جذب مخاطب باشد، گرد آرودن تعدادی از بازیگران نا‌م آشنای سینما از جمله وودی هارلسون، جیمز مردسن، تامی لی جونز، میلا جوویچ و جسیکا بیل است که در نهایت هم بازی هیچ کدام چندان جذاب نیست تا اثر بتواند حداقل در بخش بازی برای بیننده جذاب باشد. از این رو مجموعا نمی توان فیلم "شُک و ترس" را در متن سینمایی چندان جدی دانست.

 

فیلم شک و ترس,اخبار فیلم و سینما,خبرهای فیلم و سینما,اخبار سینمای جهان

فرامتن

 فیلم سینمایی "شُک و ترس" (Shock and Awe) شاید در متن سینمایی نتواند حرفی برای گفتن داشته باشد. اما در لایه های فرامتن سینمایی خود چند نکته حائز اهمیت دارد. اگر چه که این فیلم در نگاه اول به مسائل سال های ابتدایی هزار سوم و جنگ افغانستان وبه خصوص عراق در فاصله سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ می پردازد ولی به نظر می آید که اثر بیش از آن که متعلق به آن سال ها باشد، خود را به تحولات کنونی خاورمیانه و جهان ارتباط می دهد.

 

مساله ای که در پایان فیلم خود را نشان می دهد چرا که اثر تمامی اقدامات بوش پسر را در حمله به افغانستان و به خصوص عراق زیر سوال می برد و آن را زیربنای تمامی حوادث و ناآرامی های خاورمیانه و جهان تا به امروز به ویژه ایجاد داعش می داند. این نکته ای که به صراحت در پایان فیلم به آن اشاره می شود. مساله ای که با آمار صریحا به صورت مانیفست فیلم خود را نشان می دهد. زمانی که از ۳۶ هزار کشته و زخمی سرباز آمریکایی، ۲ تریلیون دلار هزینه جنگ عراق، یک میلیون کشته و زخمی غیرنظامی مردم در جنگ عراق، اما زمانی این مانیفست غیر سینمایی اثر کوبنده می شود که تعداد سلاح های کشتار جمعی کشف شده ادعایی صدام در عراق را عدد صفر عنوان می کند.

 

البته در این میان علاوه بر نام بردن از بوش، دیک چنی، دونالد رامسفلد، کالین پاول به کسی چون احمد چلبی هم اشاره می شود. اگر چه چلبی به عنوان دبیر کنگره ملی عراق و چهره کانونی مخالف رژیم بعث  و شخص صدام همواره چهره مقاومی از او مطرح بوده است، اما به واقع نمی توان دیگر ابعاد او را نیز که کمتر به آن بها داده شده است را نادیده گرفت. همراهی و همکاری او با MI6  و سی آی ای و نیز قدت طلبی او در رهبری عراق که البته در این فیلم هم به آن ذکر شده هم نشان از آن دارد که می توان چهره دیگری هم از چلبی دید. چلبی که به باور برخی از جمله کسانی بود در تحریک کاخ سفید و جامعه جهانی در حمله به عراق نقش جدی بر عهده داشت.

 

اما مهمترین نکته ای که می تواند در لایه های فرامتن سینمایی"شُک و ترس" قابل تامل باشد، حمله زیرپوستی فیلم به ایران است. در این رابطه اثر به صورتی کابلنا غیر مستقیم و ضمنی و در عین حال به عنوان یک پیش فرض اثبات شده نه افغانستان، نه القاعده، نه صدام وسلاح های کشتار جمعی را چالش و تهدید برای امنیت جهانی می داند. بلکه ایران جدی ترین تهدید برای عرصه بین الملل به شمار می رود. آن هم از سوی کسانی که اعتقاد دارند تمامی ادعاها و اقدامات کابینه اول بوش در حمله به عراق دروغ بوده است.

 

لذا فیلم که به حمایت از صداقت تیم تحریریه واشنگتن نایت ریدر(Knight Ridder Washington) می پردازد و یا فکت های مستند سال های بعد از جنگ عراق درستی ادعاهای این روزنامه را به نمایش می گذارد، در قاعده بازی کارت های به هم ریخته با یک چند فکت صحیح، یک مساله دروغ را در فیلم به مخاطب، آن هم به صورت غیر مستقیم برای تاثیر بیشتر ارائه می کند. دروغی که مبنای حمله به ایران قرار می گیرد.  

 

عبدالرحمن فتح الهی

 

  • 11
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش