دوشنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۰:۳۸ - ۲۷ تير ۱۴۰۱ کد خبر: ۱۴۰۱۰۴۲۸۱۸
رادیو و تلویزیون

محمد بحرانی: ضبط «خندوانه» تمام شده؛ شاید دیگر ساخته نشود و به تاریخ بپیوندد

محمد بحرانی,پایان خندوانه
محمد بحرانی نوشت: ضبط «خندوانه» تموم شده و معلوم نیست که دیگه اصلا ساخته بشه یا نه و معلوم نیست اگه ساخته بشه من در «خندوانه» باشم یا نه. این‌ها رو گفتم که بدونید از طرح این مسائل به دنبال هیچگونه منفعت طلبی نیستم.

به گزارش انتخاب، محمد بحرانی، صداپیشه عروسک «جناب خان» در برنامه «خندوانه» که از شبکه نسیم پخش می‌شود در یک پست اینستاگرامی نوشت:

سلام. کوچک شما محمد بحرانی هستم. چند کلمه‌ای درددل دارم. ممنون میشم که در آرامش وقت بگذارید و حرفامو بخونید. کامنت‌های این پست بازه. هر چه میخواهد دل تنگتان بنویسید. نوش جانم!

فقط یک خواهش: پدر و مادر سالخورده‌ی من عادت دارن تمام کامنت‌های پیج من رو بخونن. (ذوق دارن که بچه‌ی کچلشون بازیگر شده) هر انتقاد تیزی هم دارید لطفا به واژگانی دست نبرین که با خوندنشون دل پدر و مادرم زخم بشه.

تقریبا هفت سال از همکاری من با «خندوانه» می‌گذره. تک و توک قبلش با رامبد جوان تجربه‌های مشترکی داشتیم. از جمله به تله تئاتر و به مجموعه عروسکی در شبکه نمایش خانگی که جناب خان هم همون جا متولد شد. اما اولین و تنها تجربه‌ی جدی همکاری و طولانی مدت ما، «خندوانه» بوده.

در این سال‌ها یواش یواش «فرید جنگلبرد» از یه بازیگر سرشناس و چهرهی دور از دسترس برای من تبدیل به یه انسان و همکار و رفیق شد؛ یه انسان با همه‌ی فراز و فرودها و نقطه ضعف‌ها و در این سال‌ها و به خصوص دو سه سال اخیر و بعد از مساله‌ی سفر رامبد به کانادا سیل انتقادات (و گاهی بیش از انتقادات به سمت رامبد روانه بوده و البته همواره و همیشه نه فقط خودش که خانواده و همکاران و برنامه‌اش هم از این سخنان در امان نبودن. رفقای عزیزم. من قصد هیچگونه توجیهی در مورد رفتارهایی که بعضا باعث نارضایتی و دلگیری شما شده رو ندارم. خیلی اوقات پیش و بیش از شما منتقد رامبد بوده و هستم و بارها و بارها بحث‌های تندی هم با هم داشته ایم.

مثل همین مساله‌ی اخیر که باور کنید یا نه من هم مثل شما این اتفاق رو موقع پخش برنامه از تلویزیون دیدم و منجر به بحث بین ما شد.)، اما خدای بزرگ رو شاهد می‌گیرم که در این سال‌های همکاری با این آدم، بزرگترین انگیزه رو دیدم برای ساخت یه برنامه‌ی درست، با کیفیت، جذاب، با دغدغه، به درد بخور و شاهد بوده‌ام که برای رسیدن به این هدف همه‌ی جون و وقت و انرژی و عشقش رو گذاشته و با همه تیرهایی که از همه سمت به سمتش روانه بوده سعی کرده خوش اخلاق و پرانرژی و من دیدمش که علی رغم بالا رفتن میزان فحش‌ها (که متاسفانه گاهی هم خودش بهانه‌های خوبی برای فحش‌ها می‌سازه) هنوز سعی میکنه آدم باشه و آدم بمونه. من نمی‌دونم که «خندوانه» اصلا تونسته اهداف سازندگانش رو برآورده کنه یا نه، اما میدونم که «خندوانه» همه‌ی همه‌ی تلاشش رو کرده یه برنامه‌ی سرگرم کننده باشه که دغدغه هم داشته باشه و حرف هم بزنه و باور کنید این آخری یعنی حرف زدن، با هزاران اصلاح» برای رسیدن به پخش اصلا کار ساده‌ای نیست.

ضبط «خندوانه» تموم شده و معلوم نیست که دیگه اصلا ساخته بشه یا نه و معلوم نیست اگه ساخته بشه من در «خندوانه» باشم یا نه. این‌ها رو گفتم که بدونید از طرح این مسائل به دنبال هیچگونه منفعت طلبی نیستم.

من و رامبد هرگز جزو صمیمی‌ترین دوستان همدیگر نبوده‌ایم. در فواصل فصل‌های خندوانه شاید ماه‌ها از همدیگر بی‌خبر بوده‌ایم. شاید وجه همکاری ما بر وجه رفاقتمان بچربد و البته شاید در آینده من و رامبد هرگز همکاری هم نباشیم؛ و شاید بعد از گفتن این حرف‌ها سیل خشم باشه که به سمت من روانه بشه. اما شرط انصاف و وجدان و رفاقت ندیدم که سکوت کنم.

رفقای عزیزم متواضعانه از همه‌ی شما خواهش می‌کنم اگر هرگونه کم کاری، خطا، بی‌مزگی، لوسی، حرف بیجا، سکوت بیجا و یا هر چیزی که باب میل شما نبوده در این سال‌ها از «خندوانه» و سازنده‌اش رامبد جوان و همکارانش دیدید رو به بزرگی خودتون و محدودیت توان سازندگان این برنامه ببخشید و در این شک نکنید که این همهی توان تیم بود. ما بیش از این زوری و استعدادی نداشتیم.

فکر می‌کنم کلا ده برنامه از «خندوانه» مونده باشه که همه شون هم ضبط شده‌ان و شاید بعد از این قسمت‌ها «خندوانه» برای همیشه به تاریخ بپیونده. این چند قسمت هم تحملش کنید! به امید اینکه برنامه‌های خیلی بهتری در آینده جایگزینش بشن که بیشتر مورد پسند شما باشن. در پایان همه‌ی شما دوستانم رو به مهر دعوت می‌کنم. باور کنید که همه‌ی این روزها و لحظات به سرعت و به زودی میگذرن و از ما و شما اگر چیزی قراره بمونه صرفا عشقه.

ممنونم و عشق بر شما ببارد

  • 13
  • 3
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
کاظم نوربخش بیوگرافی کاظم نوربخش بازیگر کمدین ایرانی

تاریخ تولد: ۱ مهر ۱۳۵۵

محل تولد: بیجار، کردستان، ایران

حرفه: بازیگر

آغاز فعالیت: ۱۳۷۰ تاکنون

تحصیلات: دیپلم انسانی

ادامه
جیمی ولز بیوگرافی جیمی ولز نابغه پشت ویکی پدیا

تاریخ تولد: ۷ اوت ۱۹۶۶

محل تولد: هانتسویل، آلاباما، ایالات متحده آمریکا

ملیت: آمریکایی، بریتانیایی

حرفه: موسس بنیاد ویکی مدیا

ثروت: ۱/۵ میلیون دلار

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش