جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۰:۳۷ - ۰۷ شهریور ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۶۰۱۶۷۹
رادیو و تلویزیون

دست می‌اندازیم یعنی برنامه تلویزیونی درست می‌کنیم!

حضور ایرج ملکی در برنامه ایرانیوم,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون
حضور ایرج ملکی و مونا ملکی برای چنین برنامه‌هایی جذاب است اما اگر با هدف و کارکرد درست باشد نه اینکه مخاطب احساس کند دعوت شده‌اند تا به آنها بخندیم...

روز یکشنبه (۵شهریور) در برنامه «ایرانیوم» شبکه ۳ تلویزیون دو میهمان دعوت کرده بود: ایرج ملکی و برادرزاده اش مونا ملکی.

 

این دو به خاطر ساختن ویدیوهایی با پیام‌های اخلاقی در فضای مجازی به شهرت رسیده‌اند؛ ویدیوهایی ساده با یک پیام اخلاقی مثلا در ارتباط با مزاحمت خیابانی، فایده سوادآموزی ومانند اینها...

 

کیفیت و شکل القای پیام این فیلم‌های کوتاه اما به گونه‌ای بوده که بیشتر از رساندن پیام مورد نظر اسباب خنده مخاطب و تماشاگر شده است. به ویدیوها و سازنده و بازیگر آن کاری نداریم ولی یک پرسش جدی در این میان این است که تلویزیون و برنامه ایرانیوم با چه هدف و رویکردی از این دوستان دعوت کرده‌اند؟

 

بعداز پخش برنامه بسیاری در شبکه‌های اجتماعی به شکل مستقیم و غیر مستقیم به این برنامه اعتراض کردند من جمله در صفحه اینستاگرام مجید افشاری (مجری برنامه) کامنت‌های زیادی در تقبیح این عمل و شکل برخورد افشاری نوشته شد.

 

صابر ابر (بازیگر سینما و تئاتر) در توئیتی نوشت: « آوردن ایرج ملکی و برادرزاده اش در صدا و سیما یک رفتار غیر انسانی ا‌ست. آیا واقعا در این سازمان کسی اطلاعی از فعالیت‌های آنها نداشته؟! یا دانسته و خواسته آنها را برای تمسخر دعوت کرده‌اند؟ این رفتار ترویج مرگ اخلاق بین مردم است.»

 

نیما کرمی (مجری تلویزیون) هم در صفحه اینستاگرامش به این قضیه و رفتار مجری برنامه ایرانیوم انتقاد کرد: «متأسفم برای برنامه‌سازی رو به زوال رسانه‌ملی... واقعاً یعنی فکری برای برنامه‌سازی درست ندارید.

 

دوستان عزیز! شما حق ندارید به هرکسی اجازه دهید رو به روی ۲ انسان هم‌وطن به هر شکل و ترتیبی قرار بگیرد و بعد مسخره‌شان کنید[اسکول شان بفرمایید] به خدا زشته، به خدا بده، تو رو خدا از برنامه‌سازی دست بردارید که هرچه ما تلاش می‌کنیم برای برنامه فاخر، شما همه‌چیز را زیر سوال می‌برید. وای بر من با این همه ابتذال در رسانه‌ای که روزی قرار بود دانشگاه‌ انسان‌سازی باشد.»

 

سیل انتقادات به این دلیل است که مخاطب در طول این برنامه شاهد اتفاقی ناشایست در تلویزیون بود. توضیح ساده این‌که رفتار مجری و سازندگان برنامه ایرانیوم بیشتر شبیه این بود که جار بزنند: آی مردم! ما ۲ تا آدم ساده و بی غل و غش را پیدا کرده‌ایم و آنها را به برنامه دعوت کرده‌ایم ببینید اینها تا چه حد ساده هستند! و بیایید بخندیم.

 

این که عمو و برادرزاده در این حد ساده باشند و یا در نقش سادگی فرو رفته‌اند، یا جامعه این موقعیت را به آنها تحمیل کرده و ناشی از حباب شهرت فضای مجازی است نیاز به تحلیل و بحث دارد اما در این نوشتار اصلا به آنها کاری نداریم و نوع برخورد و استراتژی مجری و سازندگان برنامه ایرانیوم مد نظر است.

 

چند نمونه از سوالات مجری را ذکر می کنم:

آقای ملکی پس این سبک شماست؟ [...] یعنی الان شما خودتون رو کارگردان مولف می‌دونید؟ [...] شما رو با چندتا از کارگردان‌های بزرگ سینمای ایران هم مقایسه کردند، نظر خودتون چیه؟ [...] یعنی خودتون رو صاحب سبک می‌دونید؟ فکر می‌کنی آیا روزی به جایگاه آقای رضا عطاران برسی؟

 

این پرسش‌ها اگر از یک فیلمساز پرسیده شود هیچ اشکالی ندارد ولی وقتی برای ایرج ملکی مطرح می‌شود در خوش بینانه‌ترین حالت بوی شیطنت و لودگی می‌دهد.

 

حضور ایرج ملکی در برنامه ایرانیوم,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

برنامه‌های تلویزیونی مانند ایرانیوم هم در داخل و هم در خارج، نمونه‌های زیادی دارد که اصطلاحا به آنها تاک شو گفته می‌شود، برنامه‌های گفت و گو محوری که هدف از آن ارتقای دانش، روشن‌گری پیرامون مسائل و شناخت چهره‌های مطرح است و درنهایت مخاطب را به مرحله جدیدی از آگاهی و شناخت سوق می‌دهد.

 

اتفاقا حضور ایرج ملکی و مونا ملکی هم برای چنین برنامه‌هایی جذاب است اما با هدف و کارکردی درست، نه اینکه مخاطب احساس کند مهمانانی دعوت شده‌اند تا به آنها بخندیم و یا به قول امروزی‌ها «ایستگاه شونو بگیریم» و « اسکلشون کنیم.»

 

اگر موضوع این برنامه اثرات دنیای مجازی، حباب شهرت‌های ناشی از اتفاقات مجازی، نقد ،تحلیل و بررسی این مسائل و ... بود اتفاقا دعوت از این ۲ نفر درست و به موقع بود ولی وقتی می‌بینیم که هدف فقط خنده دست انداختن است می توان پرسید آیا این برنامه هیچ اتاق فکری ندارد؟ هیچ مشاور رسانه، روانشناس یا جامعه شناسی در تیم آنها نیست؟ هیچ کس نیست بپرسد که چه؟ این برنامه می خواهد پخش شود که چه بشود؟

 

از ایرانیوم این پرسش مطرح است که هدف از دعوت این مهمانان چه بوده است؟ چون کماکان مخاطب همان سادگی و خلوصی که از آنها در ذهن خود سراغ داشت را دوباره دید و اتفاقا مخاطب از نوع سوالات، لحن حرف‌زدن و زبان بدن مجری آزرده شد و به تعبیری آن را بی اخلاقی رسانه‌ای نامیده‌اند.

 

آخر برنامه قبل از خداحافظی، مجید افشاری (مجری) رو به دوربین (مخاطب) می‌گوید : آقای ملکی این وعده رو دادن که ان شاء الله با فیلم‌های مفهومی‌تر( همراه با اشارات ابرو مجری به مخاطب) برمی‌گردن به عرصه

 

اول برنامه که شروع شد بعد از سلام و احوال‌پرسی ایرج ملکی بیان کرد: «امید دارم برنامه‌ای که در خدمت‌تون هستم مفید واقع بشه و مطالب خوبی گفته بشه و انشالله استفاده لازم رو ببریم.»

 

حالا از تلویزیون، شبکه ۳ و سازندگان ایرانیوم می توان پرسید: استفاده لازم رو بردید؟ مطالب خوبی گفته شد؟ مفید واقع شد؟!

 

حضور ایرج ملکی در برنامه ایرانیوم,اخبار صدا وسیما,خبرهای صدا وسیما,رادیو و تلویزیون

کاوه معین‌فر

 

 

asriran.com
  • 17
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه
اسدالله شعبانی بیوگرافی اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده آثار کودک

تاریخ تولد: ۴ تیر ۱۳۳۷

محل تولد: روستای بهادربیگ از توابع همدان

محل زندگی: تهران

حرفه: شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، کارشناس بازنشسته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان

تحصیلات: فارغ التحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی

آثار: خرمن شعر خردسالان، جستاری پیرامون شعر کودک در ایران، قصهٔ امشب، پولک ماه، دختر باغ آرزو، پرسه‌های شبانه

ادامه
دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی

دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی شهاب حسینی یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران است که تا به حال در آثار فاخری مانند محیا، دلشکسته، شهرزاد و... به نقش آفرینی پرداخته است. این هنرمند در هر یک از هنرنمایی های خود دیالوگ های ماندگاری دارد که در ادامه این مقاله از سرپوش قصد داریم به بخشی از آنها اشاره کنیم. بیوگرافی کوتاه از شهاب حسینی سید شهاب الدین حسینی تنکابنی در ۱۴ بهمن ۱۳۵۲ در تهران به دنیا آمد. وی اصالتا تن کابنی است و تحصیلات عالیه خود را در رشته روانشناسی از دانشگاه تهران برای مهاجرت به کانادا ناتمام گذاشت. وی در سال ۱۳۷۳ با پریچهر قنبری ازدواج کرد و حاصل این پیوند دو فرزند پسر به نام های محمد امین و امیرعلی است. فعالیت هنری شهاب حسینی با تئاتر دانشجویی و سپس، گویندگی در رادیو شروع شد. از جمله جوایز این هنرمند می توان به موارد زیر اشاره کرد: - او برای بازی در شمعی در باد (۱۳۸۲) و رستگاری در هشت و بیست دقیقه (۱۳۸۳) نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد جشنواره فیلم فجر شد.  - حسینی در سال ۱۳۸۷ با بازی در فیلم سوپر استار جایزه سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد. -  او خرس نقره‌ای بهترین بازیگر مرد جشنواره بین‌المللی فیلم برلین ۲۰۱۱ را به‌همراه گروه بازیگران فیلم جدایی نادر از سیمین کسب کرد. - او در جشنواره فیلم کن ۲۰۱۶ نیز با ایفای نقش در فیلم فروشنده توانست جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم کن را به خود اختصاص بدهد. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی؛ درباره شهاب حسینی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی فیلم سینمایی دلشکسته در نقش امیرعلی: - هر کی ریــش گـذاشت مسلمـــون نیـست، هـــرکی پیـشونیش رو داغ کـــرد، مــرد خــدا نیست. - تو همه ی اعتقادا اشتباه میشه. همیشه ام یه عده گرگن تو لباس میش! -  من بنده آن دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم - ما فردا میایم خواستگاری، دیگه نمی خوام خواهرم باشی می خوام نفسم باشی دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در فیلم دلشکسته سریال شهرزاد در نقش قباد: -شهرزاد نمی دونی بدون، من با تو چیزایی پیدا کردم که هیچوقت تو زندگیم نداشتم و نمی خوام از دستش بدم. - ما همه مهره های سوخته ایم که زیر دست بزرگ آقاییم. -  آره خب عمو جان حقیقت تلخه عموجان، شنیدنش همچین یه جاهایی از وجدان آدمو جز میده. -  میرم صاف وامیستم جلوی بزرگ آقا بش میگم بزرگ آقا من، زن من، خب؟! پا به ماهه! عین ۱۰-۱۲ ماهو میخوام بمونم ور دلش چی میگی شما؟ - قباد : فقط یه سوال، خیلی دلم می خواد جوابشو بدونم، تو هنوزم دلت باهاشه؟ شهرزاد : فراموشی زمان می بره، فقط فکر می کنم اگه من به هر دری زدم، و اونی نشد که می خواستم بشه، لابد قسمت خرافه نیست، هست واقعا - موقتیه این روزا شهرزاد، می گذره. این وسط تنها چیزی که مهمه اینه که من هنوز با همه ی وجودم دوست دارم. عاشقتم - قباد : سخته واسم دوری تو اینو بفهم، چطوری اینو بهت ثابت کنم؟ شهرزاد : دیر شده، برای ثابت کردنش خیلی خیلی دیر شده … حتی ملک جوانبخت هزار و یک شبم نبودی وگرنه من کم قصه و داستان به گوش تو نخوندم. عاشق بزدل عشقو هم زایل می کنه آقای قباد دیوانسالار -قباد : این کارو باهام نکن شهرزاد. اینطوری خردم نکن. من هنوز دوستت دارم، خیلی بیشتر از قبل. همه چیو خراب نکن شهرزاد : برو قباد، پشت سرتم دیگه نگاه نکن -  من چی کار به کسی داشتم، داشتم زندگیمو می کردم. با بدبختی خودم سر و کله می زدم. اصلا روحمم خبر داشت همچین کسی تو این دنیا زندگی می کنه؟ کی نشونم داد؟ شما. بعدشم که فرستادینم تو بهشت تازه می خواستم بفهمم زندگی یعنی چی؟ تازه طعمش داشت زیر دهنم مزه مزه می کرد که یقه مو گرفتین ترپ انداختینم وسط جهنم. دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال شهرزاد سریال مدار صفر درجه در نقش حبیب پارسا: -تو را به جای همه دوست میدارم-تو را به خاطر عطر نان گرم برفی که اب میشود -برای بخشش اولین گناه-تو را برای دوست داشتن دوست میدارم-تو را به خاطر تمام کسانی که دوست نمیدارم دوست میدارم ...  - همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛همين  - مظفر:منوببخش ...یافراموش کن! حبیب:میبخشم...ولی فراموش نمیکنم!!!  -حبيب: فقط چرا فكر مي كنيد كه سفر اعزام ممكنه منتفي بشه؟ دكتر: اين مملكت پسرجان،سرزمين گسل و زلزله و پس لرزه است!آدم از فردا روزش - این و خداوند باید جواب بده ، باید جواب این سوال رو بده ! اگه تو این دنیا هیچ جایی برای آرامش وجود نداره ؛ و اگه تمام رویاهای ما از عشق ، عدالت و آزادی فقط ی خیال بیهودس! پس چرا ما رو آفرید ؟!... -ميدوني چيه تقي جان؟من بر خلاف مرحوم پدرم،ازسياست چيز زيادي نميدونم! همين قدر حاليمه كه هيچ دست مساعدتي از طرف قدرتهاي استعماري داخل اين كشور دراز نشده!!الي به اينكه مقاصد سياسي و اغراض اقتصادي خاصي رو دنبال مي كردن.وام كه بهم فرصت بدن كه خودم براي زندگيم تصميم بگيرم؛خودم انتخاب كنم؛ همين دیالوگ های ماندگار شهاب حسینی در سریال مدار صفر درجه سایر فیلم ها: -یه پایان تلخ بهتر از یه تلخی پایان ناپذیره ... (درباره الی) - میدونی برتر از عشق بی فرجام چیه؟فرجام بدون عشق... (برف روی شیروانی داغ) - من زندگی مو باختم حاج اقا منو از زندون می ترسونی؟برو از خدا بترس ... (جدای نادر از سیمین) - جنگ احساس مسولیته نه شلیکه گلوله ... (شوق پرواز) - هر چه تو اوج میگیری دنیا از دید تو بزرگتر می شود و تو از دید دنیا کوچکتر می شوی ... (شوق پرواز) - تو کویر ادم به خدا نزدیک تره چون اسمون به زمین نزدیک تره ... (پلیس جوان) - میدونی چیت حرص ادمو درمیاره؟اینکه حالت از من بده ولی حس واقعیتو بهم نمیگی خب چیه هر چی هست بیا به خودم بگو فکر میکنی چیزیمه؟فکر میکنی چون چیزیمه عرضه ندارم پس چون عرضه ندارم دیگه.....این منصفانه نیست چون من دارم سعی خودمو میکنم غلطی تا حالا نتونستم بکنم چون نمیتونم تمرکز کنم رو کاری ک باید بکنم نمیتونم تمرکز کنم چون همه ی وقتمو اون چرت وپرتا ی مزخرف و دغدغه های احمقانه پر کرده دانشکده ی مزخرف و شاگردای خنگ و... (پرسه در مه) گردآوری: بخش هنر و سینمای سرپوش

ویژه سرپوش