دلار یک روز ارزان میشود، یک هفته گران! این اوضاع این روزهای بازار ارز است. با بالارفتن مداوم قیمت دلار، طلا و سکه هم گران میشود. نتیجه چیزی نیست جز کاهش ارزش داراییهای مردم و تاثیرگذاری بالاکشیدن قیمت ارزهای خارجی بر گرانی کالاهای مختلف. بهرغم وعدههای دادهشده مبنیبر تعدیل قیمت دلار در ماههای پایانی سال درحالیکه کمتر از ۴۰ روز به پایان سال ۹۶ مانده است، قیمت دلار به صورت لجامگسیختهای افزایش یافته و هر وعدهای مبنیبر کنترل بازار ارز تا به امروز که راه به جایی نبرده است.
درحالی قیمت دلار همچنان روند افزایشی دارد که چندی پیش رییسکل بانک مرکزی با اعلام اینکه قیمت ارز در روزهای آینده در روندی کاهشی قرار میگیرد، تاکید کرد که سرمایهگذاری در نرخ ارز توجیه ندارد و کسانی که منابع خود را به ارز تبدیل میکنند، ضرر خواهند کرد. صحبتهایی که نشانهای از باور آن در جامعه نیست.
دلار تا کجا پیش میرود و به چه قیمتی میرسد، سوالی بود که از کارشناسان پرسیدیم.
اظهارات سیف، یعنی کنترلی بر بازار نیست
رییس کل بانک مرکزی در اظهار نظرات خود مردم را تشویق به نخریدن ارز میکند. اقدامی که در نوع خود التهاب بیشتری را به بازار ارز تزریق میکند. اواخر پاییز پارسال گفته بود: «افزایش نرخ ارز در روزهای اخیر یک شوک انتظاری است و پایدار نخواهد بود و افزود: «بانک مرکزی از تمام تلاش خویش جهت مهار این نوسانات و هدایت نرخ ارز در مسیر اصولی و پایدار خود بهره خواهد جست.» از طرف دیگر ولیالله سیف در بهمن سال جاری، در اظهار نظری، با بیان اینکه کاهش نرخ ارز تا حدود زیادی ادامه خواهد یافت، گفت: «هنوز زمان یکسانسازی نرخ ارز فرا نرسیده و فهرست دریافتکنندگان ارز مبادلاتی در حال کاهش است.»
هر زمان که یکی از مسئولان بانکی کشور به اظهارنظر پرداختند، واکنشهای هیجانی در بازار شدت گرفت. گویا این صحبتها موج نگرانی را بیشتر میکنند و درواقع مردم متوجه میشوند که بازار ارز تحت کنترل نیست.
طلا و سکه از ارز تاثیر میگیرند
محمد کشتی آرای، نایبرییس اتحادیه طلا و جواهر معتقد است درحالحاضر بازار طلا و سکه تحتتاثیر قیمت ارز هستند. کشتی آرای به «وقایعاتفاقیه» گفت: «نوساناتی که در بازار ارز رخ داده، به بازار طلا و سکه هم منتقل شده و این درحالی است که التهابات اخیر باعث تشدید قیمتها و ایجاد تقاضای کاذب در بازار طلا و سکه میشود.»
نایبرییس اتحادیه طلا و سکه اقدام اخیر بانک مرکزی در پیشفروش سکه را برای کنترل حباب بازار مثبت ارزیابی کرد و گفت: «با به وجود آمدن حباب سکه در بازار، بانک مرکزی در جهت کنترل و کاهش حباب اقدام به حراج کرد که توانست قدری از حباب سکه که ناشی از التهابات بازار ارز بود خنثی کند.»
کشتی آرای در ادامه افزود: «همزمانی افزایش قیمت جهانی طلا و قیمت ارز در چند روز گذشته باعث شده تا ۱۰۰ هزار تومان نیز قیمت طلا و سکه در بازارهای داخلی افزایش یابد که برخی به اشتباه آن را حباب میدانند درحالیکه این افزایش قیمتها، واقعی است.»
او درباره قیمت ارز در چند ماه آینده گفت: «قیمت ارز تحتتاثیر التهاباتی مثل خرید و فروشهای متوالی و تقاضای کاذب قرار گرفته و همین التهابات باعث نوسان در بازار ارز شده است. بههمیندلیل هرگونه پیشبینی درباره آینده ارز سخت است. ولی اقدامات موازی دولت و بانک مرکزی برای کاهش التهابات موثر بوده و باید منتظر پاسخ بازار ماند.»
افزایش سالانه ۱۰درصد نرخ ارز، ناگزیر است
میرهادی رهگشای، کارشناس اقتصاد بینالملل بهجای پیشبینی نرخ دلار در ماههای آینده، به بررسی دلایل این نوسان پرداخت. رهگشای به «وقایعاتفاقیه» گفت: «اول از همه باید یک مسئله را روشن کرد. نرخ ارز در کشور، به نرخ و اونس طلای جهانی بستگی ندارد. درواقع قیمت طلای داخل به قیمت ارز وابسته است اما نرخ طلای جهانی روی طلای داخلی تاثیرمیگذارد. نکته مهم دیگر، تورم و انتظارات تورمی است. نرخ تورم کشور، ۱۰ درصد است که نشان از مدیریت خوب برای کنترل تورم میدهد.
اما همچنان انتظارات تورمی بیشتر از تورم است. و همین امر زمینه را برای خرید یک کالایگران به بهانه فروشاش به قیمت بیشتر، فراهم میکند. درواقع با توجه به این دو شاخص، نرخ ارز باید هر سال حدود ۱۰ درصد افزایش یابد ولی در سالهایی جلوی این افزایش گرفته شد که در نهایت مشاهده شد واکنشهای هیجانی، نرخ ارز را تا ۵۰۰۰ هزار تومان برد» این کارشناس اقتصاد بینالملل درباره مشکلات بازار ارز گفت: «بازار ارز مشکلات گسترده و ساختاری دارد.اول مشکل آن، نبود یک بورس ارز شفاف برای تقاضاگیری بین عرضه و تقاضاکننده واقعی ارز است. درحالحاضر قیمت ارز در بازار اسکناس و نه ارز تعیین میشود. جالب است سهم بازار اسکناس در تحولات ارزی، پنج درصد است.
درواقع ۹۵ درصد سهم تغییرات بازار ارز در دست صادرکننده و واردکنندگان است درحالیکه التهابات ارز دست پنج درصدی است که به بهانه سوداگرانه وارد بازار ارز میشوند و بازیگران اصلی ارز را به حاشیه بردند.» رهگشای در ادامه افزود: «پنج درصدی که التهابات در بازار ارز را به وجود میآورند، باید تابع قیمتگذاری در بازار ارز باشند درحالیکه عملا خودشان تحولات و نوسانات را رقم میزنند.»
این کارشناس اقتصاد بینالملل درباره نقش بانک مرکزی در بازار ارز گفت: «بانک مرکزی عرضهکننده اصلی ارز در بازار است ولی کمتر از ۵۰ درصد عرضه ارز را بر عهده دارد. درواقع ارزهایی که از فروش نفت به دست میآوریم به صورت حواله ارزی در حسابهای بانک مرکزی در کشورهایی که شرکای تجاری هستند، واریز میشود و بانک مرکزی برای تبدیل این حوالهها یا ارز به اسکناس متحمل هزینههایی نیز میشود و در کشورهایی مانند دوبی به ریال تبدیل میکند. اما باید به این نکته نیز توجه کنیم که بانک مرکزی عرضهکننده اصلی اسکناس در کشور است اما حواله ارزی در دست ندارد و کمتر از ۵۰ درصد ارز را در اختیار دارد زیرا نیمی از صادرات کشور، غیرنفتی است پس ارزهای حاصل از آن، دست بازرگانان است.»
رهگشای در ادامه گفت: «مشکلات بانک مرکزی برای تبدیل حواله به پول رایج کشور، بسیار زیاد است مخصوصا اینکه در برخی کشورها تحریم هستیم و نوسانات ارزی نیز هزینههای زیادی را به کشور متحمل کرده است. برای کنترل یا رفع مشکلات بانک مرکزی باید یک بورس شفاف ارزی داشت تا از طریق آن، خریداران و فروشندگان واقعی شناسایی شوند و مشکلی در کارکرد بازار ارز به وجود نیاید.» این کارشناس اقتصاد بینالملل در ادامه افزود: «مشکل دوم در بازار ارز، نبود مالیات بر فعالیتهای سوداگرانه است.
وقتی نوسانی اتفاق میافتد، عدهای از این نوسانات بهعنوان ابزار سودآوری استفاده میکنند. برای جلوگیری و مدیریت این اقدامات باید بستری فراهم شود که دقیق مشخص شود چه کسانی خرید و فروشهای متوالی و مکرر انجام میدهند و طبق آن مالیات بر فعالیتهایشان وضع شود؛ مثلا ۵۰ درصد مالیات بر فعالیتهای سوداگری ارز.
زیرا افرادی که اینگونه عمل میکنند، نه صادرکننده هستند و نه واردکننده پس هدفی جز کسب سود از نوسانات بازار ارز ندارند.» رهگشای به سومین مشکل بازار ارز اشاره کرد و گفت: «بانک مرکزی عرضهکننده اصلی ارز است ولی همانطور که گفته شد کمتر از ۵۰درصد عرضه ارز را در اختیار دارد اما بهعنوان یک نهاد پولی و مالی کشور، دسترسی محدودی به حوالههای ارزی نفتی دارد. یکی از راههایی که میتوان هزینههای تبدیل ارز به پول کشور را کم کرد، پیمانهای پولی دو جانبه و حذف دلاراز تبادلات تجاری از شرکتهایی است که با آنها مبادله داریم. به جای ارز از پولهای رایج یا ریال استفاده کنیم. با این کار بخش زیادی از هزینههای بانک مرکزی کاسته میشود.»
او درباره پیشبینی نرخ ارز در روزهای آتی گفت: «نمیتوان قیمت واقعی را به این سادگی تخمین زد. بازار ارز ساختارمندی نداریم بههمیندلیل تکانهها و نوسانهای زیادی در آن رخ میدهد. اما بهدلیل وجود تورم در کشور، افزایش سالانه ۱۰ درصدی نرخ ارز، گریزناپذیر است.»
فشرده سخن:
«نمیتوان از آینده نرخ دلار پیشبینی دقیقی کرد»، «اگر بانک مرکزی اقدام عاجلی نکند، نوسانات ادامه خواهد داشت»، ۱۱نرخ دلار بر بازارهای دیگری مانند سکه و طلا نیز اثرگذار است» شاهبیتهایی بود که کارشناسان و فعالان اقتصاد گفتند. در سالهای ابتدایی دهه ۹۰ قیمت دلار یکباره تا چهاربرابر افزایش یافت. آن زمان ایران با تحریمهایی فراگیر دست و پنجه نرم میکرد و برخی سوءمدیریتها باعث بیثباتی اقتصادی شده بود؛ رشد قیمت دلار همزمان با منفی شدن رشد اقتصادی و تورم ۴۰ درصدی. حالا روی کاغذ رشد اقتصادی مثبت است و تورم نزدیک ۱۰ درصد اما دلار با سرعت به سمت گرانی میرود و یکییکی کانالهای جدید را پشتسر میگذارد.
در زمان نگارش این گزارش، دلار ۵۰۰۰ تومان را رد کرده بود. چیزی که مسجل به نظر میرسد این است که تلاشهای ارکان دولتی و بانکی برای کنترل نرخ ارز تا به اینجا نتیجه نداده و به نظر میرسد التهاب دلار، تا بیش از ۵۰۰۰ هزار تومان نیز برسد.
آویده علم جمیلی
- 151
- 72
همدل
۱۳۹۷/۱۰/۱۶ - ۹:۰۹
Permalink