شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹:۱۷ - ۱۶ دي ۱۴۰۲ کد خبر: ۱۴۰۲۱۰۱۰۰۸
امنیتی و دفاعی

مردم؛ همچنان در بهت و داغدار هموطنان حادثه کرمان؛

تردید در گزاره «عوضش امنیت که داریم»

امنیت در ایران, فاجعه کرمان و شهادت تعدادی از هموطنان
سئوال اصلی در مورد فاجعه کرمان و شهادت تعدادی از هموطنان این است که دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی و نظامی، سرگرم چه کاری هستند که از این دست اتفاقات می‌افتد؟ در دولت‌ اخیر، شاهد دو حمله تروریستی دیگر به حرم شاهچراغ در شیراز هم بوده‌ایم؛ که تروریست‌ها با سلاح وارد شده و اقدام به کشتار کردند. غیر از آن، حملات ریز و درشت به کلانتری‌ها در اطراف کشور و شهادت مرزبانان نیز، از دیگر اتفاقات تلخی بوده که طی ماه‌های اخیر روی داده است

روزنامه توسعه ایرانی نوشت: روز چهارشنبه خبری هولناک، ایران را در بهت فرو برد. در مسیر کسانی که به بزرگداشت مراسم سردار سلیمانی رفته بودند، بمب‌هایی کار گذاشته شده بود. یک بمب در ابتدا منفجر شد؛ مردم وحشت کرده‌ و گروه‌های امدادی هم برای کمک به مجروحان و جابه‌جایی جان‌باختگان جمع شدند. و اتفاق تلخ‌تر: بمب دوم منفجر شد. آمار مجروحان و جان‌باختگان به سرعت بالاتر و بالاتر می‌رفت؛ طوری که حتی از ۱۰۰ هم عبور کرد. آماری که بعدها البته روی ۸۴ ثابت ماند و بعد به ۸۹ نفر رسید. اما چرا؟ توضیحش خیلی تلخ‌تر بود: در ابتدای امر، اجساد تکه‌تکه شده، گاه به جای چند نفر شمارش شدند و وقتی که شمارش دقیق صورت گرفته، این اشتباه اصلاح شده است. اما چطور بزرگترین عملیات تروریستی چند دهه اخیر، به همین راحتی اتفاق افتاده است؟

تکرار  پیش‌داوری‌ها  و  تحلیل‌های   همیشگی

بعد از انفجارهای کرمان، باز هم همان پیش‌داوری‌ها  و تحلیل‌های همیشگی شروع شد: گروهی گفتند «کار خودشونه» گروهی دیگر محکوم کردند. گروهی اسرائیل و آمریکا را متهم دانستند. گروهی دیگر روسیه را؛ که می‌خواهد آب خاورمیانه را گل‌آلوده کرده تا ماهی‌هایش را از اوکراین بگیرد. مقامات هم مطابق معمول وعده انتقام سخت دادند. سرانجام هم گفته شد که داعش، مسئولیت این عملیات تروریستی و انتحاری را عهده‌دار شده است. 

عوضش امنیت داریم یا داشتیم؟

مدتی است که جمله معروف «عوضش امنیت که داریم»، تبدیل به یکی از کنایه‌های شبکه‌های مجازی شده؛ این کنایه‌ها، طعنه‌هایی است به برخی طرفداران نظام که تا هر نقدی مطرح می‌شود، می‌گویند عوضش امنیت که داریم و امنیت ما بی‌مثال است.  این افراد مقابل این پرسش منتقدان قرار می‌گیرند که جزیره ثباتی که در میان زد و خوردها و نابسامانی‌های خاورمیانه آن را مأمن خود می‌دانستید، این بود؟

واقعیت این است که مدت‌هاست امنیت، دچار مشکلاتی شده است. در وقع شهروندان دارند مشکلات اقتصادی و کمرشکن و فسادهای ریز و درشت و ناامیدی‌های ناشی از آن را تاب می‌آورند؛ با این دلخوشی که بالاخره امنیتی هست و مدام با خودشان می‌گویند اگر ما جای عراق و لیبی و افغانستان و لبنان بودیم، چه؟ اما حالا، این امنیت رفته‌رفته، دارد رنگ می‌بازد. طبق احادیث اسلامی، امنیت و سلامت دو نعمتی است که تا وقتی حضور دارند، کسی متوجه اهمیت آن‌ها نیست. اما وقتی که رنگ می‌بازند، تازه همه می‌فهمند چه نعمت‌هایی را از دست داده‌اند. به نظر می‌رسد که در حوزه امنیت، داریم دچار چنین مشکلی می‌شویم. 

سئوالاتی که مردم دارند

سئوال اصلی مردم و منتقدان در مورد فاجعه کرمان و شهادت تعدادی از هموطنان این است که این تروریست‌ها چطور توانسته‌اند وارد کشور شده و دست به چنین کارهایی بزنند؟ دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی و نظامی، سرگرم چه کاری هستند که از این دست اتفاقات می‌افتد؟ در دولت‌ اخیر، شاهد دو حمله تروریستی دیگر به حرم شاهچراغ در شیراز هم بوده‌ایم؛ که تروریست‌ها با سلاح وارد شده و اقدام به کشتار کردند. غیر از آن، حملات ریز و درشت به کلانتری‌ها در اطراف کشور و شهادت مرزبانان نیز، از دیگر اتفاقات تلخی بوده که طی ماه‌های اخیر روی داده است؛ مرزبانانی که عملا، باید مجهز به آخرین و به روزترین تجهیزات باشند، با ابتدایی‌ترین تجهیزات سرگرم حفاظت از مرزها هستند. نتیجه؟ تروریست‌ها و قاچاقچی‌ها به راحتی آن‌ها را کشته و فرار می‌کنند. اواخر هفته گذشته، گزارشی تصویری از مرزبانان ترکیه در ارتفاعات مرزی با ایران منتشر شد. این گزارش تصویری از امکانات به روز و کامل این سربازان حکایت داشت؛ که حتی باعث می‌شود در هوای ۳۰ درجه زیر سانتی‌گراد نیز، بتوانند مرزبانی کنند. آن وقت مرزبان‌های ما؟ به راحتی با گلوله‌های تروریست‌ها نقش زمین می‌شوند و مورد سوء قصد در تله‌های انفجاری و ... قرار می‌گیرند. 

تردید به امنیتی که داریم

بازنشر چنین اخباری و گفتگو پیرامون آن‌ها، باعث می‌شود تا مردم، کم‌کم نسبت به ایده «عوضش امنیت که داریم»، دچار تردید شوند؛ اتفاقی که البته افتاده و در حال گسترش است. گویی که ما یک باتری روانی در ذهن‌مان داریم که نسبت به امنیت پیرامون‌مان، پر و پیمان است. اما هر خبری که منتشر می‌شود و دلالت دارد بر ناامنی و عدم مدیریت صحیح در این زمینه، یک واحد از این باتری کم می‌کند. رفته‌رفته این باتری به قدری تخلیه می‌شود که اساسا ما هم به صورت فردی و هم به صورت جمعی، دچار ناامنی می‌شویم. یعنی دیگر می‌‌ترسیم نیمه‌شب جایی تردد کنیم؛ همیشه منتظریم اتفاق تلخی بیافتد. این، منتهای ناامنی است؛ چیزی که در درون ما شکل می‌گیرد و زندگی ما را از امنیت مورد نظر خالی می‌کند. تا به این نتیجه برسیم که ظاهرا، این امنیتی هم که اینقدر به آن نازیده و بالیده می‌شد، شکننده است.

ضربه‌های میدانی به  امنیت اجتماعی 

این روزها ناامنی‌هایی که با عنوان قدرت‌نمایی اراذل و اوباش و سارقان و زورگیران و ... می‌شناسیم نیز، مزید بر علت شده است. در این زمینه، بازنشر اخباری که این وقایع را پوشش می‌دهند، باز هم بیش از پیش، بر طبل ناامنی روانی می‌کوبد. در همین روزهای اخیر، خبر رسید که اعضای باندی دستگیر شده‌اند که به طور مسلحانه، به خانه‌هایی که در شمال تهران شناسایی می‌کردند، دستبرد زده و علاوه بر سرقت طلا و محتویات گاوصندوق‌ها و ...، به زنان نیز مقابل چشم شوهران‌شان تجاوز می‌کردند. نکته دردناک قضیه آن بوده که این باند، نه با تلاش پلیس، که به طور اتفاقی توسط یکی از قربانیان شناسایی شده است. یعنی یکی از زنان در بوستانی می‌رفته و یکی از اعضای این باند را دیده و با شوهرش، او را گرفته‌اند و پلیس را خبر کرده‌اند. 

به این فقره، اعدام آن گروه سارق را هم اضافه کنید که به صورت مسلحانه، حتی از کامیون‌های حامل میلگرد و ...، سرقت می‌کردند و در برخی از سرقت‌‌های خود نیز، گوش مال‌باختگان را می‌بریدند تا شکایت نکنند! یا خبرهایی که اخیرا از اذیت و آزار زنان در برخی از مناطق تاریک تهران که به واسطه وجود چنارها، امنیت لازم را نداشت،‌ منتشر می‌شد. که سرانجام انتشار ویدئویی از یکی از این تعرض‌ها، باعث شد تا پلیس وارد عمل شده و فرد مورد نظر بازداشت شود؛ فردی که تا حالا بارها دستگیر و  آزاد شده بود! یا خبرهای گاه و بیگاه از حجم اتباع بیگانه و فاقد مدارک شناسایی در کشور؛ که خود مفسده‌برانگیز و ضد امنیت ملی است. آیا مردمی که درگیر چنین وضعیتی می‌شوند، امنیت را حس خواهند کرد؟

چطور حس  امنیت  کنیم؟

به این سیاهه، زورگیری‌هایی که نسبت به سلبریتی‌ها اتفاق افتاده و رسانه‌ای می‌شود را هم اضافه کنید که با ضریب چند برابری، این حس ناامنی را منتقل می‌کند. چطور کارگردان مملکت در بزرگراه اصلی پایتخت، مورد سرقت یک موتورسوار زورگیر قمه به دست قرار می‌گیرد و این زورگیر، به روایت کارگردان، به قدری با اطمینان و لبخند و آرامش به طعمه خود خیره شده بود و به سمت او می‌رفت، که همین آرامش او در یکی از شلوغ‌ترین بزرگراه‌‌های پایتخت، ترسناک به نظر می‌رسید؟ بله، ما داریم می‌ترسیم؛ ما حقیقتا داریم می‌ـرسیم؛ و به نظر می‌رسد که یکی از آخرین خاکریزهایی که حکومت به آن می‌بالد، در حال فرو ریختن است. خاکریزی که با فرو ریختن آن، دیگر سنگ روی سنگ بند نخواهد شد...

ابراهیم فاطمی

  • 19
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۱۱
جدیدترین
قدیمی ترین
خود این آقایان گفتند خبر داشتند تهدید امنیتی وجود داره و چندین گروهک رو دستگیر کردند این نادانها باید جوابگو باشند با چه حماقتی اجازه برگزاری مراسم را با این همه جمعیت دادند به این حکومت که امیدی نیست ولی فردای قیامت باید پاسخگوی جنایتشون باشن حیف هزاران حیف از جانهای عزیزی که پرپر شدند
درجواب اون جمله که نوشته بودید دستگاه های امنیتی واطلاعاتی مشغول چه کاری هستندکه این اتفاقات تلخ رقم میخورد باید بگم همشون گوشی دستشون گرفتن اینستاررو سرچ میزنن هرکی تار مویش معلوم بود براش حکم جلب میگیرن یا میرن بزور ازجلو درشون میبرنشون ناکجاآباد
واقعا زبان قاصر است که چه بگويد از اين همه بى مبالاتى مسئولان کشور که مسائل کشور را رها کرده اند و چسبيده اند به حواشى بى ارزش در داخل شهرها و پلمب کردن کسب و کار و مردم و......
فعلا بچسبید به حجاب بان ها و قانون حجاب بقیه اش کشکه
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش