هفته گذشته خبري آمد مبني بر اينكه حسنروحاني براي اولينبار در دولت دوازدهم قرار است شنبه ۱۵مهر در دانشگاه سخنراني كند. اتفاقي كه براي اهل تفكر، نكتهاي اميدواركننده بود. همگان تصور داشتند كه روحاني قرار است ضعفهاي دولتش را تشريح كرده و مشكلاتي را كه سر راه زندگي مردم وجود دارد، به جان بخرد و برايشان راهكارهايي ارائه كند ولي اينگونه نشد.
روحاني در ابتداي سخنان خود اظهاراتي كه روحانيت در مجالس مذهبي بيان ميكنند به زبان آورد و در ادامه نيز با نشانه رفتن به سمت قوهاي ديگر، سخناني را بيان كرد كه شايد همه از او نيز بر سر همين مسائل انتقاد داشتند.انتقادهايي كه به بيتوجهي به خواستههاي يك جناح در جامعه بازميگشت كه متاسفانه روحاني عامل اين كملطفي را در جايي ديگر جستوجو ميكرد!
او ميگفت كه ما در جامعه، یک رقابت آن هم ناسالم تحت عنوان جناحهای سیاسی ایجاد کردهایم؛ در همه انتخاباتها این جناحها مشارکت می کنند اما در آخر به جای آنکه همه به خاطر مشارکتشان تشویق شوند و جایزه بگیرند، یکی جایزه می گیرد و جناح دیگر تنبیه میشود. آیا نتیجه این روش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی ایجاد میکند؟ بايد از او پرسيد كه اين خصوصيت كه سبب ريزش سرمايهاجتماعي و بدنهحامي جريانهاي نوانديش ميشود، چه كسي غير از شخص آقاي روحاني است؟! مگر مردم با هزاران اميد به تغيير، پاي صدوق نيامدند چرا آنگونه كه وعدهداده بوديد پيش نرفتيد؟
آقاي روحاني آدرس اشتباه ندهيد، مردم را به خاكي نكشانيد! اين حواشي جز آنكه به نفع جريانهاي خاص تمام شود براي معتقدان به مسير آن فردي كه شما از تَكرارش سخن گفتيد، هيچ منفعتي ندارد.
از طرف ديگر، به چه علت مشكلات نزديكان وبستگان را كه ارتباطي به مردم ندارد، پشت قامت ملت پنهان كرده و به سوي ديگران هجوم ميبريد؟! زماني كه بسياري از روزنامهنگاران و فعالان سياسي تحت فشار بودند، از بيكاري قواي ديگر انتقاد نكرديد ولي حال كه تمام آرمانهاي دولتپاكدست نهم ودهم در نماي دولتيهاي شما نمايان ميشود، اعتراض ميكنيد؟! اين مسير مناسبي براي رسيدن به آرمانهايي كه مدعي بوديد نيست و اميدواريم دعواهاي سياسي را با جيب خود تسويه كنيد و از حساب مردم هزينه نكنيد كه هرگاه اينگونه رفتارها ازرييس دولتي سرزد، نتيجهاي جز فشار بر بدنه اجتماعي دگرانديش و جامعه مدني نداشت.
شما كه راهتان مشخص است بنابراين راهي را براي آينده مردم در ۱۴۰۰ نيز بازگذاريد كه ديگر توانايي تحمل فردي مانند احمدينژاد را نداريم.اميدواريم همانگونه كه در شوهاي انتخاباتي با سينهاي ستبر از اسطورههاي ايران زمين سخن ميگفتيد و براي آرمانهاي مردم ايران رگگردن برآمده ميكرديد تا رايها به صندوق ريخته شود، اين روزها كه اعتماد مردم عين برگ خزان زير پاي بيتدبيريها ميريزد نيز درايتي از خود به خرج دهيد.
فراموش نكنيد غمخوار بودن مردم با غمانگيز كردن آنها تفاوت دارد و روشي كه شما گاهي براي پرت كردن حواسها از آن استفاده ميكنيد، به راهي جز سوم تير ۸۴ منتهي نميشود و مردم ديگر اين را نميخواهند.از طرف ديگر بيشك هيچ بنيبشري غير از معصومان، از اشتباه تبرئه نيستند و ممكن است تمام مسئولان روزي اشتباهي را در كارنامه خود داشته باشند و بهتر است كه سعهصدر را در دستور كار خود قرار دهند و سياستهاي تقابلي را به استقبال از انتقاد مبدل كنند كه سعادت به گفته آقاي روحاني در اين بيت حافظ نهفته است كه«آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است، با دوستان مروت، با دشمنان مدارا»!
البته برخي به بخش پاياني مصرع دوم نيز اعتقادي ندارند ولي بخش اول را ميتوان در كلام بزرگان نيز مشاهده كرد وبهتر است همه براي زندگي بهتر به اين نكات توجه داشته باشيم.
درگيريها، مسئوليت در نظام را از ديد مردم سبك ميكند
بيژن نوباوه(نماينده پيشين مجلس و عضو جبهه پايداري)
اگر درگيري برحسب چارچوب قانون و برسر اختلاف نظر در كار صورت گرفته باشد، قابل تحمل است. اما اگر از اين محدوده خارج شود، مساله ناخوشايندي پيش ميآيد. بنابراين اگر درگيري بين مسئولان در راستاي تسويه حساب صورت بگيرد و اختلاف نظرات و درگيريها خارج از حيطه منافع مردم و نظام باشد، بيشك كشور آسيب خواهد ديد.
در واقع اگر مردم ببينند كه مسئولان، خارج از چارچوب اختيارات و وظايفشان اظهارنظر ميكنند، نسبت به آن فرد و جايگاهش شك و بياعتمادي بهوجود ميآيد. خدشهدار شدن اعتماد عمومي از پس اين مشكلات شكل ميگيرد.
درحقيقت اين قبيل درگيريها مسئوليت در نظام اسلامي را از ديد مردم سبك ميكند. به هركشوري نيز نگاه كنيد اين مشكلات را خواهيد ديد و فقط خاص مملكت ما نيست. به اعتقاد بنده برخوردهاي فردي و خارج از چارچوب قانون و مسئوليت اجتماعي افراد، منطقي نيست و ميتواند به اعتماد جامعه آسيب وارد كند.
نبايد به انتقاد، با حمله پاسخ داده شود
داريوش قنبري(نماينده اصلاحطلب مجلس هشتم)
بيشك اين درگيريها آن هم در فضاي رسانه ها تاثيري منفي بهجا خواهد گذاشت. به نوعي نيز باعث آسيب به اعتبار دو طرف ميشود و در پس آن، منافع ملي نيز لطمه خواهد ديد. در مجموع، قواي مختلف وظايفي دارند كه ميتوانند از طريق اختيارات خود به آن بپردازند. جايي كه در حوزه اختيارات آنهاست اگر انتقادي صورت بگيرد نبايد آن انتقاد با حمله پاسخ داده شود و بهتر است كه آن نقد، مستقيم جواب دادهشود. جايز نيست كه پاسخ نقدي ، خارج از مساله نقد دادهشود. بايد اين روند، متحول و بحث مصلحت و منافع كشور مورد توجه واقع شود.
ساختار حقوقي در حل اين مشكلات بايد جدي قرار گرفتهشود. فردي نبايد تصور كند كه از هرگونه نقدي مصون است و اگر چنين تصوري براي افراد وجود داشتهباشد، ميبينيم زماني كه مورد انتقاد قرار ميگيرند از كوره در ميروند و پاسخ اشخاص را به شكل نامطلوبي ميدهند. حملاتي كه به يك قوه و فردي ديگر كه در چارچوب نظام فعاليت ميكند، صورت ميگيرد به نفع مملكت نخواهد بود. از اين دعواهاي سياسي براي مردم منفعتي حاصل نخواهدشد.
اين سبك ديالوگي كه بين برخي افراد وجود دارد نياز به اصلاح دارد. بهتراست كه اظهارنظرات براساس چارچوبهاي قانوني كه وجود دارد، صورت بگيرد. با ادامه اين روند، اعتبار كشور آسيب خواهد ديد و اقدامات و صحبتهاي اين چنيني به آبروي نظام لطمه خواهدزد. به هرحال كسي كه مسئوليتي در كشور برعهده دارد بايد بپذيرد كه در معرض نقد ديگران قرار بگيرد. زمانيكه انتقادي انجام ميشود بايد صبر پيشه كنند و زود از كوره درنروند و در مجموع بهعلت يك نقد، همه چيز را زيرسوال نبرند.
ضرورت دارد كه مسئولان بدانند كه رفتارشان مورد توجه مردم است و بر سايرين تاثيرگذار خواهد بود. مسئولان الگوي مردم يك كشور هستند و نبايد افرادي كه ميتوانند الگو حسنه براي كشور باشند با رفتارشان اين جايگاه خطير را مورد آسيب قرار دهند. در مجموع بايد همواره دستاورد انقلاب و مصلحت كشور مورد نظر قرار بگيرد و منصفانه نيست كه با اقدامات ما اين دستاوردها مورد تهديد قرار بگيرد.
لطمهاي بيشتر از ضربه دشمنان
ابوالقاسم رئوفيان(سخنگوي جبهه ايستادگي انقلاب)
لطمهاي كه اين قبيل مسائل به كشور وارد ميكند بيشتر از لطمه و ضربه دشمنان است. به عبارت ديگر زخمي كه اين درگيريها در پيكر نظام ايجاد ميكند، عميقتر از زخمي است كه دشمنان بر كشور وارد كردهاند.
زماني كه مردم به نظام اعتماد ميكنند، اين اعتماد را از دريچه عملكرد مسئولان مي سنجند. وقتي به رفتار مسئولان مي نگرند و متوجه ميشوند كه مسئولان با يكديگر درگير هستند اعتماد مردمي، اولين موضوعي است كه از كنار اين معضلات آسيب مي بيند. پايداري نظام در گرو اعتماد ملت است كه در صورت تداوم درگيري و اصطكاك بين آنها آسيبي جدي به آن وارد ميشود. اين اعتماد هرگاه از سوي مردم به دليل اين قبيل اتفاقات سلب شود، اعتبار كشور و نظام خدشهدار ميشود.
رويگرداني مردم از نظام، از بدبيني نشأت ميگيرد و بدبيني به مسئولان نيز معلول برخورد و درگيريهاي مسئولان است. ادامه چنين مواردي به نفع ملت و كشور نخواهد بود.
برخي چارهاي جز كشاندن مسائل به رسانه ها ندارند
فاطمه راكعي(دبيركل جمعيت زنان مسلمان نوانديش)
اين اقدامات به نفع كشور نخواهد بود. اگر نهادهاي قانوني درست عمل ميكردند نه تنها در سطح مسئولان اين مسائل به رسانهها كشيده نميشد، بلكه در همه مردم كشور به نوعي احساس امنيت بهوجود ميآمد. متاسفانه اين نهادها با رودربايستي در قبال عملكرد يكديگر برخورد ميكنند يا پشت پرده، فشارهاي عجيب و غريب از طرف دولت در سايه و گروههاي راديكال، مانع انجام فعاليت به نحو احسن آنها ميشود. گويي برخي افراد چارهاي غير از كشاندن اين مسائل به جرايد و رسانه ها نمي بينند.
كسانيكه در واقع از طرف برخي نهادها و مسئولان مورد اعتماد مردم زيرسوال هستند، معمول شده كه به شكل عجيبي توپ را در زمين ديگري مياندازند و نگاهها را از خود به ديگران معطوف ميكنند. اين افراد به جاي پاسخگو بودن، ديگري را وادار به پاسخگويي نسبت به مردم ميكنند. متاسفانه اين روشهاي مذموم و غير اخلاقي و غير اسلامي از گذشته وجود داشته است. اگر نهادهاي مسئول، همواره پيگير و بيقانونيها را رصد كنند و قانون بر اعمال افراد حكم فرما باشد، اين مسائل بيشك به روزنامه و مطبوعات كشيده نخواهدشد.
در بعد بينالمللي اعتبار كشور تضعيف ميشود و دشمنان حداكثر سوءاستفاده را از قبال اين مساله خواهندكرد و اگر جلوتر برويم به مسائلي ازجمله اعتبار برجام نيز آسيب خواهدزد. در داخل كشور وقتي افراد احساس ناامني حقوقي بكنند و مشاهده كنند در سطح مسئولان اينگونه برخوردها وجود دارد اول از همه حقوق شهروندي خود را در معرض خطر ميبينند .
از طرفي عدم رسيدگي به مسائل روشن و مشخص كه از سوي برخي نهادها محكوميتشان اثبات شده، شكوشبههاي را در مردم بهوجود ميآورد كه شايد در پشت پرده مسائلي وجود دارد. در بحبوحه مسائل منطقه و ناامني كه در جهان وجود دارد، در داخل با اين رفتار ها و ميدان دادن به بيقانونيها ،آرامش كشور را با مشكلاتي مواجه ميكنيم. چندصدايي در كشور معضلي است كه بايد جدي گرفتهشود.
به خصوص امروز كه با مسائلي از قبيل منطقه كردستان عراق مواجه هستيم، بايد سعي كنيم كه رضايت عموم و در نتيجه آن وحدت را با رفتار خود ايجاد و در سطح ملي قانونمندي را بر مشكلات حكمفرما كنيم. كشور در شرايط منطقه و جهاني بيش از هر زماني به آرامش و قانونمندي و از پس آن، به وحدت نيازمند است.
- 9
- 6