شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۲۳:۰۱ - ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۷۳۷۰
احزاب، تشکل ها، شخصیت ها

محمدصادق جوادی حصار: باید میان اصلاح طلبان درقدرت و تئوری ‌پرداز تفاوت قائل شد

محمدصادق جوادی حصار,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,احزاب و شخصیتها

اصلاح اصلاحات، این ترکیب نامانوس این روزها در محافل سیاسی زیاد مورد توجه قرار گرفته است. این موج جدید بعد از آن مطرح شد که صد جوان اصلاح طلب در نامه‌ای از لزوم اصلاح اصلاحات گفتند. در بخشی از این نامه آمده بود: «درحالی که به باور ما و بسیاری دیگر گفتمان اصلاح‌طلبی، گفتمان دموکراسی‌خواهی و توسعه سیاسی و البته گفتمان تغییر است؛ اما امروز شاهد رشد گونه‌ای از اصلاح طلبی هستیم که به نوعی سیاست ورزی صرفا بوروکراتیک، بی برنامه و تهی از آرمان به منظور جابجایی درمیان حلقه‌ای محدود از مدیران سیاسی تقلیل پیدا کرده؛ حلقه‌های محدودی که شوربختانه گاه شاهد نشانه‌هایی از فساد و خویشاوندسالاری هم در میان آن‌ها هستیم.» هرچند این نامه به نظر می‌رسد در اصل بر روی تغییر برخی افراد در بدنه بالای اصلاح طلبی تاکید کرده با این حال موضوع لزوم اصلاح اصلاحات به روزهای اخیر ختم نمی‌شود.

 

اوج چنین نظریه ای بعد از حوادث دی ماه ۹۶ و برخی تجمعات در خیابان‌های شهرهای مختلف شکل گرفت. حالا در روزهای اخیر نامه صد جوان اصلاح طلب این موضوع را برسر زبان‌ها انداخته که کارنامه اصلاحات چیست و چگونه می‌تواند خود را اصلاح کند. از سوی دیگر به نظر می‌رسد متن نامه به دنبال تغییر در چینش چهره‌های تاثیرگذار در جریان اصلاح طلبی است. برخی معتقدند اینکه تعدادی نامه ای بنویسند و بخواهند یکی را حذف یا دیگری را جایگزین کنند، چندان با محورهای اصلاح طلبی سنخیت ندارد و زمانی که برمی‌گردیم که منشاء اینگونه تفرقه‌افکنی‌ها که از احساسات پاک برخی جوانان اصلاح طلب سوءاستفاده می‌نماید کجاست، تنها به یک نام می‌رسیم که بزرگان اصلاحات صلاح ندانستند او را عضو شورای عالی نمایند و حالا نامه را به کسانی می‌فرستد که او را نخواستند.

 

با این حال برای بررسی بیشتر گفت و گو کردیم با محمد صادق جوادی حصار نماینده مجلس ششم و فعال سیاسی اصلاح طلب که در ادامه می‌خوانید.

 

موضوع اصلاحِ اصلاحات را چقدر می‌توان به عنوان یک پارامتر قابل قبول مورد بررسی قرار داد. چقدر می‌توان از دل این نامه یک گزاره را بدست آورد که اصلاحات نتوانسته بعد از ۲۰ سال انتظارات را برآورده کند و حالا به دنبال اصلاح درونی خود است؟

اصلاح اصلاحات یک ضرورت عقلانی برای بهبود شرایط سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و روابط مناسباتی و تشکیلاتی معطوف به قدرت است. این موضوع یک امر عقلانی است. در واقع محور این است که نباید اصلاح طلبان در چرخه مدیریت و تصمیم سازی دچار ایستایی و یکسان نگری و یکنواختی شوند. اصلاح طلبان باید آماده تحول و توسعه مناسبات دموکراتیک بین خود باشند. اگر این اتفاق به صورت ارگانیک و محکم صورت گیرد اصلاحات هم در حوزه مفاهیم رفتار و گفتار و مناسبات قدرت دچار پیشرفت خواهد شد.

 

اما چنین اصلاحی که قرار است در مدیران و تصمیم سازان ایجاد شود درحالت طبیعی نباید خودجوش شکل می‌گرفت. آیا این نامه و طرح اصلاح اصلاحات در چند ماه اخیر واکنشی به برخی تجمعات دی ماه ۹۶ یا گزاره‌هایی همچون عبور از اصلاح طلبی نیست؟

اصلا به دی ماه ربطی ندارد. از مدت‌ها قبل ضرورت آن اعلام شده بود. در مکانیزم‌های گردش قدرت در مکانزیم‌های گزینش گری، در شیوه تعامل با منتقدان همیشه نقد اصلاحات مطرح بوده و به نظرم اصلا معطوف به دی ماه پارسال نیست. اگر اصلاحات را یک امر تدریجی محصول تبادل نظر و اندیشه گروه‌های اصلاح طلب بدانیم، باید درنظر داشت که به عنوان یک پدیده اجتماعی نمی‌توان اصلاحات را صفر و صد و مطلق دید. برخی از خواسته‌ها و اهداف امروز ذیل عنوان اصلاح طلبی قابلیت اجرایی دارد و طی کردن مسیر آن میسر است و برخی دیگر از خواسته‌ها امکان پذیر نیست. این اولویت بندی در جامعه اهمیت بالایی دارد و تعیین کننده است. در واقع امکانات، شرایط و زیرساخت‌ها، زمان و ... اهمیت می‌یابند. مجموعه این عوامل باعث می‌شود که خود پدیده اصلاحات به عنوان پدیده از بدو شروع تا امروز دچار تغییرات شود. این درک شرایط و درک امکانات نوعی بازنگری را طلب می‌کند که از این روی می‌توانیم بگوییم اصلاح اصلاحات گزینه مناسبی است که می‌تواند در روش، فرآیند و سازمان‌ها پیش رود. در رابطه با اینکه نامه واکنشی به عبور از اصلاح طلبی بود باید بگویم چنین نگاهی ندارم. این نامه یک هشدار و تلنگر است که جامعه نیاز دارد به حضور موثر اصلاح طلبی. اگر از اصلاحات عبور کنیم چه جریانی را می‌خواهیم جایگزین کنیم؟ معتقدم نمی‌توان اصلاح طلبی را کنار گذاشت و باید با روش‌های نوین همین مسیر را ادامه داد. 

 

اصلاح اصلاحات در حالی مطرح شده که گروهی از اصلاح طلبان که در قدرت هستند در سال‌های اخیر نشان داده‌اند برای حفظ قدرت تمایل به ائتلاف با بخشی از محافظه کاران دارند که از آن به عنوان اصولگرایان معتدل یاد می‌شود. در مواجهه با چنین موضوعی ارزیابی شما چیست؟

باید ببینیم این گروه در قدرت هستند یا نه؟ در بدنه قدرت تا چه سطحی بالا هستند؟ آیا اگر قدرت و توان حفظ خود در قدرت را دارند چرا حداقلی فکر کنند چرا خود را در سایه یک جریان دیگر جای بدهند؟ به نظر می‌رسد فعالان نظری مدنی و سیاسی به مقوله اصلاح طلبی به عنوان یک نظریه و رویکرد اجتماعی و سیاسی نگاه می‌کنند و در حوزه نظریه پردازی کار نقد دستگاه‌های حاکم و سازوکارهای اصلاح طلبی را انجام می‌دهند تا مسیر همواری برای شکل دادن به نظریات خود در عمل توسط افراد اجرایی ایجاد کنند. به نظر باید این گروه از اصلاح طلبان که به دنبال نظریه پردازی و اصلاح اصلاحات هستند را با بخشی از اصلاح طلبان که در بخش اجرایی و قدرت حضور دارند از هم جدا کرد.

 

اصلاحات به عنوان یک جریان سیاسی و اجتماعی بیش از هر چیز به جذب بدنه مردم نیاز دارد، اما آنچه در عمل بر زندگی و نگاه جامعه به اصلاح طلبان اثر می‌گذارد تئوری پردازی نقادان نیست بلکه عملکرد بخش اجرایی است. دیدگاه شما در این باره چیست؟

این را باید از دید تئوری پردازان اصلاحات نگاه کنیم که آیا تناقضی میان خود و بخش اجرایی اصلاحات می‌بینند یا خیر ؟ به عنوان نمونه اگر در خرداد ۹۲ به این جمع بندی رسیدیم که به روحانی رای دهیم و این برآیند در تمام جریان اصلاحات مورد پذیرش قرار گرفت باید بدانیم حرکت در این مسیر لوازمی‌دارد.

 

وقتی روحانی مدیریت می‌کند اصلاح طلبان نقد منصفانه و حامیانه می‌کنند ولی در نهایت از شرایط کلی حاکم بر دولت حمایت می‌کنند و چنین حمایتی از رئیس دولت اصلاحات گرفته تا نظریه پردازان وجود دارد که در موقعیت قابل تصور شرایط موجود قابل دفاع است اما آیا همه منطبق بر ایده‌های اصلاح طلبانه است؟ قطعا خیر. نمی‌توان صفر و صدی عمل کرد. اگر روحانی می‌توانست همه مشکلات را حل کند بدون تردید انجام می‌داد که حداقل نام نیکو از خود بجا بگذارد. همه دوست دارند محبوب باشند و روحانی هم از این قاعده مستثنی نیست. باید دید آیا روحانی خود نمی‌خواسته اقدامات را انجام دهد یا عده ای نگذاشتند یا عواملی موجب شد نتواند. وقتی در نگاه نظریات اصلاح طلبانه بررسی می‌کنیم تغییر وضع موجود به وضع مطلوب و نه ایده آل و آرمانی اهمیت دارد.

 

یک نکته دیگری که در این نامه دیده شد اینکه نمی‌توانیم نامه صد جوان اصلاح طلب را به عنوان یک تئوری پردازی قلمداد کنیم چرا که در بخش‌هایی از این نامه در واقع خواسته‌هایی عملی از رئیس دولت اصلاحات دیده می‌شود. به ویژه در تغییر برخی افراد در نهادهای اصلاح طلب این موضوع به روشنی دیده می‌شود. با این موضوع موافق هستید؟

قبول دارم، این همان مواردی است که برای تعبیه مجاری صحیح و رسیدن به اهداف باید مسیرهای قانون نویسی حوزه اصلاح طلبان، اتاق فکرهایی مثل مجموعه مشورتی رئیس دولت اصلاحات، شورای عالی سیاست گذاری دچار تحولاتی شود یا اگر بنا است پارلمان اصلاحات ایجاد شود دقت شود که نارسایی در آن ایجاد نشود. در واقع این نامه چنین سازوکارهایی را به چالش می‌کشد که اگر می‌خواهد از روش‌های گذشته که جواب نداده پرهیز شود باید روش جدید را برگزیند.

 

یکی از انتقاداتی که مطرح می‌شود اینکه عده ای نامه نوشته‌اند تا یک سری تغییرات از بالا ایجاد شود و اصلاحات اصلاح شود. آیا این فرد محوری در جریان اصلاحات نیست؟ اصلاح اصلاحات نباید طی یک روند با کنش‌گری آغاز شود و نه با حذف یا جایگزینی افراد از بالا به پایین؟

بالاخره وقتی یک جمع به فردی نامه می‌نویسند عنوان مطالبه گری محور است و در واقع این نامه به موثرترین فرد نوشته شده اما خطاب آن به کل جریان اصلاحات است. 

 

بنابراین شما در مجموع با موضع اصلاح اصلاحات موافق هستید و آن را موثر می‌دانید؟

بله ایجاد تحول در اصلاحات پیش از این نیز مطرح بوده است. به نظر می‌رسد لازم است در حوزه اصلاح طلبی تفاوت میان مدیران و کنش گران حرفه ای و اجرایی با نظریه‌پردازانی که باید نقد کنند تفکیک قائل شد. نظریه‌پردازان باید، هم دستگاه‌های اجرایی غیر اصلاح طلبی و هم خودی‌ها همچون دولت را نقد کنند تا مسیر اصلاح طلبی را ویرایش و پیرایش کنند. در حوزه اجرایی و عمل نیز هرچه به جمع بندی برسد باید آنها انجام بدهند.

 

 

aftabeyazd.ir
  • 12
  • 4
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
علی عسکری بیوگرافی علی عسکری سیاستمدار ایرانی

تاریخ تولد: ۱۳۳۷

محل تولد: دهق، اصفهان

حرفه: سیاستمدار، نظامی، مدیر ارشد اجرایی، مدیر عامل شرکت صنایع پتروشیمی خلیج فارس

آغاز فعالیت: ۱۳۶۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی مهندسی برق - الکترونیک، کارشناسی ارشد مدیریت، دکتری مهندسی صنایع - سیستم و بهره‌وری

ادامه
عبدالله دوم پادشاه اردن بیوگرافی عبدالله دوم پادشاه اردن به همراه عکس های خانواده اش

تاریخ تولد: ۳۰ ژانویه ۱۹۶۲ (۶۲ ساله)

محل تولد: عمان، اردن

سمت: پادشاه اردن (از سال ۱۹۹۹)

تاجگذاری: ۹ ژوئن ۲۰۰۰

ولیعهد: حسین بن عبدالله دوم

همسر: رانیا عبدالله (ازدواج ۱۹۹۳)

ادامه
مینا ساداتی بیوگرافی مینا ساداتی بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: ۱۰ آذر ۱۳۶۰

محل تولد: کاشان، ایران

حرفه: بازیگر سینما، تلویزیون

تحصیلات: فوق لیسانس گرافیک از دانشگاه هنرهای زیبای تهران

آغاز فعالیت: ۱۳۸۶ تاکنون

ادامه
شاه نعمت الله ولی شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه ایرانی

تاریخ تولد: ۱۴ ربیع الاول۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

نام های دیگر: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

پیشه: فلسفه و تصوف

مکتب: عارف و تصوف

آثار: شرح لمعات، رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی

ادامه
محمدرضا احمدی بیوگرافی محمدرضا احمدی؛ مجری و گزارشگری ورزشی تلویزیون

تاریخ تولد: ۵ دی ۱۳۶۱

محل تولد: تهران

حرفه: مجری تلویزیون

شروع فعالیت: سال ۱۳۸۲ تاکنون

تحصیلات: کارشناسی حسابداری و تحصیل در رشته مدیریت ورزشی 

ادامه
رضا داوودنژاد بیوگرافی مرحوم رضا داوودنژاد

تاریخ تولد: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۵۹

محل تولد: تهران

حرفه: بازیگر

شروع فعالیت: ۱۳۶۵ تا ۱۴۰۲

تحصیلات: دیپلم علوم انسانی

درگذشت: ۱۳ فروردین ۱۴۰۳

ادامه
مائوریستو موتا پائز بیوگرافی مائوریسیو موتا پائز؛ سرمربی والیبال

تاریخ تولد: ۲۶ مه ۱۹۶۳

محل تولد: ریو دو ژانیرو، برزیل

ملیت: فرانسه

حرفه: سرمربی والیبال

آغاز فعالیت: سال ۱۹۹۴ تاکنون

ادامه
فرشید اسماعیلی بیوگرافی فرشید اسماعیلی فوتبالیست جوان ایرانی

تاریخ تولد: ۴ اسفند ۱۳۷۲

محل تولد: بندرلنگه، هرمزگان، ایران

حرفه: فوتبالیست

پست: هافبک هجومی

باشگاه کنونی: پیکان

قد: ۱ متر ۷۲ سانتی متر 

ادامه
رضا عطاران بیوگرافی رضا عطاران؛ ستاره سینمای کمدی ایران

تاریخ تولد: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۴۷

محل تولد: مشهد

حرفه: بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس، تدوین‌گر، خواننده

آغاز فعالیت: ۱۳۶۹ تا کنون

تحصیلات: دانشجوی انصرافی دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران 

ادامه

مجلس

دولت

ویژه سرپوش