چند سالی است که موسیقی پاپ مذهبی، به طور گسترده ای فراگیر شده است. اگرچه این سبک موسیقی پیشتر هم با ترانه خوانندگانی همچون شادمهر عقیلی، علیرضا اعصار و بعدتر، محسن چاوشی شناخته شده بود اما بخش اعظم این آثار، خصوصا در سال های اخیر، در سطحی ترین شکل خود تولید شده اند و متاسفانه ضعف در ملودی و شعرچنین موسیقیهایی در سالهای اخیر بسیار بیشتر شده است.
با اینکه خوانندگان پاپ سعی می کنند خود را از مداح بودن دور کنند اما در مراسم های مذهبی به خصوص ماه محرم، به جهت دیده شدن در این راستا تلاش می کنند و به گونه ای بسیار دم دستی، همان ملودی های موسیقی پاپ را برداشته و شعر را با تغییراتی به اشعار مذهبی نزدیک کرده و در پایان یک موسیقی پاپ مذهبی تولید می کنند!
این پدیده که از چند سال پیش، به خصوص در ماه محرم بسیار پررنگ تر شده است، گویی بدون نظارت، به حال خود رها شده است؛ همانطور که موسیقی پاپ را به حال خود رها کرده اند که با وضعیت اسفبار امروز روبه رو هستیم.جالب است که صداوسیمای ملی هم به چنین موسیقی هایی دامن زده و به پخش آن ها می پردازد.
در دهه ۷۰ و حتی کمی پس از آن که موسیقی پاپ مذهبی برای اولین بار شنیده شد، شاهد موسیقیها با ترانههای بسیار خوبی از علی عصارو چند تن دیگر بودیم. یکی از معروفترین این قطعات که هنوز هم شندینی است، قطعه «یاس» است که در وصف حضرت زهرا (س) ساخته شده بود. در سال های بعد نیز، یکی از مشهورترین قطعات در این سبک را میتوان قطعه «امام رضا» محسن چاوشی دانست. در این بین البته تعداد محدودی از این دست موسیقیها با اشعار خوب و با کیفیت ساخته شدند اما متاسفانه انبوه آثار در این حوزه بسیار دم دستی و در برخی موارد نیز شأن و منزلت ائمه اطهار در آن ها رعایت نمی شود.
اگرچه بسیاری از مداحان یا موسیقیدانان، به طور کل با موسیقی پاپ مذهبی زاویه دارند و معتقدند این سبک از شعر و ملودی، شأن ائمه اطهار را پایین میآورد اما نمیتوان منکر جذابیت و ماندگاری برخی از قطعات با کیفیت در این زمینه شد اما مساله اصلی این است که چنین کاری نیازمند هوش و دقت فراوان و همچنین خلاقیت و نوآوری است که در انبوه آثار تولید شده این حوزه شاهدش نیستیم. یکی از مهمترین ضعف ها در این حوزه، اشعار است.
در سال های اخیر و بین نسل جوان، گرایش به اشعار آیینی به سبک و سیاق سابق، کاهش پیدا کرده است؛ شاید همین مساله دلیلی شده تا مداحان سراغ اینگونه اشعار سطحی بروند که هیچگونه ذوق و خلاقیتی در آنها دیده نمیشود. همانطور که عبدلجبار کاکایی(ترانه سرا) در این خصوص بیان کرده است: «آنچه ما از طریق رسانهها یا هیاتهای مذهبی میشنویم، نشاندهنده آن است که انتخاب شعرها برای نوحهسراییها خوب نیست و هر سال هم همین مطلب را تکرار میکنیم که معمولا این شعرها، شعرهای پیش پاافتادهای هستند که سرایندههایشان هم شاعران متوسطی هستند که صرفا ذوق و عشقی برای سرودن شعر مداحی دارند».
تقلید مداحان از خوانندگان لس آنجلسی
افشین اعلاء (شاعر و نویسنده) در گفتوگو با روزنامه« قانون»، با اشاره به اینکه مداحان در حال تقلید از خواننده های لس آنجلسی هستند بیان میکند: دامنه این تقلیدها فقط در ایام محرم نیست بلکه در اعیاد و شادیهای مذهبی هم وقتی از برخی خوانندگان جوان برای اجرای برنامه دعوت میشود این تقلید در ظاهر و رفتار و اطوارشان وجود دارد و شعرها تماما کپیبرداری از موسیقی و سبکی است که ما آن را به عنوان لسآنجلسی میشناسیم.
این تقلیدها زمانی به کمدی بدل میشوند که مضامین ارزشی و انقلابی را به آن شکل تقلید میکنیم! من اصلا مخالف موسیقی پاپ نیستم اتفاقا در این سبک موسیقی بسیاری از مضامین را میتوانیم در قالب ترانه ارائه دهیم اما هیچ گونه حساسیتی روی ترانه ها وجود ندارد اما خوانندگان قبل از انقلاب روی اشعار خود حساسیت داشتند؛ ترانه سراهایی که برای آنان کار می کردند ترانه سراهای هوشمند و آگاهی بودند و به همین دلیل هم آن ترانهها ماندگار شدند.
این شاعر در رابطه با برخورد رسانه ملی بیان میکند: در صداوسیمای ما، نمایش آلات موسیقی ممنوع است و با محدودیت های بسیاری برای ارائه موسیقی ناب، چه سنتی و چه مدرن روبه رو هستیم. این موسیقی ناب است که میتواند به فرهنگ نسل جوان ما کمک کند اما جالب است که برای ارائه موسیقی های مبتذل در رسانه ملی آزادیم!
بسیار متاثر می شوم از اینکه می بینم دهه محرم که میتواند نسل جوان را با فرهنگ خود، از طریق نوحه ها و ملودی های محزون و اثرگذار آشنا کند، تبدیل به دهه ای می شود برای ارائه اشعار سخیف و موسیقی های بسیار سطحی! ما امروز به جایی رسیده ایم که اکثر مداحان سعی می کنند کارهای ریتمیک و مبتذل را از روی دست هم کپی کنند!
اعلاء اضافه میکند: این روند ناخوشایندی است که در این سال ها پیگیری شده است؛ هنوز «موذن زاده اردبیلی» برای مردم مانند جوهری میدرخشد و در صدر است. در این شرایط چرا برخی روی آورده اند به ترانه ها و ملودی های مبتذل و حتی اشعار سخیف که در درازمدت به فرهنگ دینی و باورهای ما لطمه وارد می کنند؟
مداحان به ابتذال، سطحی نگری و عربده کشی روی آورده اند
افشین اعلاء همچنین در بخشی از سخنان خود به تبلیغات رسانهای اشاره میکند و میگوید: واقعیت در جامعه ما دو شقه شده و در این بین تبلیغات رسانه به شدت دچار انحطاط و اضمحلال شده است. ما در عرصه ادبیات و محافل آیینی که خودجوش و مردمی است، شاهد شاعران بسیار خوب جوانی هستیم؛ نسلی که با غیرت و اعتقاد، هم شعر عاشورایی و ادبیات عاشورایی را زنده نگه داشته و هم عزاداری امام حسین(ع) را.
او ادامه می دهد: ما شاهد شاعران اثرگذاری هستیم اما متاسفانه این ها به گوش مردم نمی رسد و میداندار کسانی هستند که به ابتذال و شیوههای نابرازنده ای برای جلب توجه مخاطب دامن می زنند. با وجود اینکه ما خط کشیهای شرعی فراوانی داریم که برخی از آن ها بی معنا هم هستند، چرا در عرصه ترانه خصوصا در حوزه مداحی و آثار عاشورایی این همه به ابتذال و سطحی نگری و حتی به عربده کشی روی آورده ایم؟! لحن در مداحی به لحن های کوچه بازاری که به صدای لات های قدیم شبیه است، تبدیل شده و مضامین بسیار سخفیف هستند؛ این ها با چه پشتوانه ای و با حمایت چه ارگانی تبلیغ می شوند؟
این شاعر در پایان سخنان خود بیان می کند: متاسفانه صدای اعتراض ما در هیچ کدام از تریبون های رسمی، به گوش کسی نرسیده است و این بار دلم می خواهد این اعتراض را علنی تر مطرح کنم چرا که بسیاری ازجمله رهبر معظم انقلاب منتقد این مساله هستند که نباید هرچیزی روی منبر گفته شود. ایشان خودشان باید در آفت زدایی از این عرصه پیشتاز شوند چرا که زمان آن فرارسیده تا یک اراده جدی در این زمینه به کار گرفته شود.
شعر مذهبی باید از عصاره جان شاعر برآید
اکبر بهداروند (شاعر آیینی)
اصولا شعر مذهبی نه شعر آیینی، شعر دینی، دارای یک سری خصوصیات اندیشه ای دینی هست که مطابق با آیین و سنت های دقیق و عمیق و حقیقی جانِ کلام است، یعنی اگر ما بتوانیم دقیق پیرامون یک پدیده، یک انسان، یک شی که موجودیت اسطوره ای دارد مثل امام حسین(ع)، مثل ثارا... و شهید راه حق اگر تمام ویژگیها و اندیشه و شناسنامه زادوولد ایشان را بدانیم، مسیر به جاده هموار ختم می شود و اگر ندانیم از روی دست دیگران می نویسم و آن هم مردود است و آن دانش آموز شهریور باید بیاید امتحان بدهد!
اشعار مذهبی از دوره صفویه تا مشروطه، دوران متعالی خود را سپری کرد که بارزترین آن ها را می شود در ترکیب بند محتشم دید که من قریب۳۰ سال پیش آن را تصحیح کرده ام. اگر به دنبال دلیل ماندگاری اشعار او بگردیم تنها یک دلیل می بینیم و آن این است که محتشم خودش را در کالبد جان امام حسین(ع) احساس می کرده و تمام صحنه های کربلا را با چشم دل دیده و به همین دلیل شعرش صادق و صدیق و مهربان و دلنشین است. بنابراین یکی از ویژگی هایی که شاعران باید برای سرودن شعرهای دینی خود داشته باشند، آشنایی با آن موضوع است؛ مثلا درباره قدیر باید با موضوع آن به طور کامل آشنا باشد و بداند که موضوعیتش به چه کسی ختم شده است. چرا قدیر در ادبیات ما محو شد؟ باید شاعر این دانایی ها را داشته باشد تا در مقام شاعر بودن، شعرش گل کند وگرنه تصنعی می شود.
ترانه هایی که امروز خوانده می شود اکثرا ضعیف و از نظر قافیه و شعر خراب و سست بنیاد است و بدون اطلاعات کافی سروده شده اند. این نوع اشعار و ترانه هابه مقام شهدای ما توهین می کنند. این بسیار توهین آمیز است که روی ملودی های خواننده های لس آنجلسی مداحی می کنیم! این برای مداح ننگ است؛نوع ملودیهای آنان شیش و هشت است که برای سرمستی استفاده می شود. شعر مذهبی باید از عصاره جان شاعر برآید که با دانایی و تفکر باشد. افلاطون می گوید: «شعر یعنی عرق ریزی روح» .به همین دلیل است که شعر ناب بر جسم و روح اثر می گذارد.
چرا شعر محتشم روی دیوار تمام مساجد است؟ چرا که سایر شعرای ما نتوانستند صحنه کربلا را درک کنند و تنها از روی دست یکدیگر رونویسی کردهاند. ما باید به اندیشههای کربلا دست یابیم؛ باید بدانیم علی اکبر که بوده، تواناییهایش چه بوده، آیا چهرهاش متبسم بوده یا غمگین؟ اینها جزو اولویتهای دانایی شاعر است. این ردیف و قافیهها به تنهایی بر ذهن مخاطب تاثیرگذار نیست. اما شاعری مثل محتشم در تمام دلها تاثیر گذاشته است. من به عنوان یک پژوهشگر و شاعری که عمر خودش را در این راه گذاشته است، خواهش می کنم شاعران ما ادراک کنند که این شعرها از کجا گرفته شده است. مداحان ما باید درباره شخصیتهای مذهبی و دینی ما مطالعه داشته و واژگان دینی و مذهبی را بشناسند. ما باید گریه کنیم که از روی موسیقی رپ و شیش و هشت لسآنجلسی نوحه بخوانیم!
بار دیگر از شاعران و ترانه سراها تقاضا می کنم این شعر مشهور محتشم کاشانی را بخوانند:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است
- 18
- 6