کمکم که به روزهای پایانی تبلیغات نامزدهای دوازدهمین دوره ریاستجمهوری نزدیک میشویم، سیل تهمتها، هجمهها و بیاخلاقیها از همه سو علیه دولت تدبیر و امید و کارنامه چهارسالهاش روزبهروز شدت میگیرد. زمان که میگذرد دلهره و امید لحظهبهلحظه در قلوب مردم و ستادهای بنفش جای عوض میکنند. همه نگرانند؛ نگران رقیب و فریبکاریاش. تنها چند روز دیگر سرنوشت کشور برای یک دوره چهارساله و حتی دورهای طولانیتر مشخص خواهد شد.
اکنون در بزنگاه دو گرایش تاریخی قرار گرفتهایم که بارها طی این روزها در بیان و اذهان تکرار شدهاند. برخی میگویند دولت یازدهم به جز حل پرونده هستهای و کنترل تورم دستاورد دیگری نداشته است اما اقتصاد، علم تخصیص منابع محدود است به خواستههای نامحدود بشر.
نمیتوان همهچیز را همیشه داشت و گاه باید از برخی خواستهها برای بهدستآوردن خواستهای دیگر صرفنظر کرد. اگر به انتخابات هم از این جنبه نگاه کنیم، ممکن است از نظر برخی از ما دولت روحانی تمامی خصوصیات یک دولت ایدهآل و کارآمد و مصلح را دارا نباشد اما درست این است که نسبی بیندیشیم. آیا شرایط اقتصادی چهار سال گذشته با هشت سال دولت اصولگرایان یکسان و بدون تغییر بوده است؟
روزهای سیاه و تلخ ١٣٩٠ و ١٣٩١ را به یاد بیاورید. در اوج تحریمها قیمت ارز لحظهبهلحظه اوج میگرفت و به این بهانه قیمت سایر کالاها هم روزبهروز نوسان داشت. هر لحظه جوانان نخبه بیشتری برای دانشگاههای اروپایی و آمریکایی درخواست میفرستادند. مردم داراییهایشان را به دلار تبدیل میکردند و در کنج خانهها به امید حفظ ارزش نگه میداشتند. نفتمان ماهها روی دریا میماند و مشتری نداشت.
صفهای جلوی صرافیها را به خاطر دارید؟ صفهای جلوی فروشگاههای بزرگ را چطور؟ کداممان از ترس تحریمهای غذایی و دارویی مایحتاج چند ماه غذا و دارو را در خانهها انبار نکرده بودیم؟ از یاد نمیبریم در همان زمان رئیسجمهور وقت کشور تحریمها را کاغذپاره خواند. جهانیان ایران را تهدید هستهای قلمداد کردند و حتی جهان از فروش اقلام دارویی به ایران خودداری کرد. بیماران سرطانی را خاطرتان هست؟ تهدیدهای کشورهای ذرهبینی همسایه را چطور؟ رجزخوانیهایشان؟ از شما میپرسم: آیا طی چهار سال گذشته این شرایط را دوباره تجربه کردهایم؟ حتی تصورش هم برایمان دور از ذهن شده است.
حال میتوانیم دوباره با رأیندادن، کاغذپارههای تحریم مجدد را انتخاب کنیم، قطعنامههای مکرر سازمان ملل و شورای امنیتش، نرخ ارز چندبرابری یا شاید مثل عراق برنامه نفت در برابر غذا و خدایناکرده جنگ تحمیلی دیگر. حتما این روزها بارها شنیدهاید که با رأیندادن درواقع به اصولگرایان رأی دادهاید. این تنها یک شعار نیست، حقیقت است. با قهرکردن از صندوق آرا، به تندروها رأی میدهید. به آنان که برخلاف نامشان نهتنها به هیچ اصولی پایبند نیستند بلکه با شعارهای تند و هیجانی کشور را به ورطه سقوط دوباره خواهند کشانید.
حال انتخاب با ماست. میتوانیم به آنان که تحریمها را فرصت میدانند میدان بدهیم تا بتازند و دوباره این دور باطل را برای مردم و کشور ایجاد کنند یا میتوانیم به عقلا رأی بدهیم و گفتوگوی سازنده با جهان را انتخاب کنیم. ثبات و رشد اقتصادی هرچند اندک اما پایدار را برگزینیم و به آینده فرزندانمان امیدوار باشیم یا به وعدههای عوامفریبانه کسانی دل ببندیم که کارنامه هشتساله مدیریت همفکرانشان نشان داده است بیشترین ضرر را به آسیبپذیرترین اقشار کشور میرسانند.
به آنان که در مناظرهها مردم را بارها «بدبخت» و «بیچاره» نامیدند و حالا برای جذب رأی به جای سیبزمینی احمدینژادی، نبات و پارچه سبز پخش میکنند و یارانه ١٥٠ و ٢٥٠ هزارتومانی وعده میدهند. برخلاف تصور عموم، اینبار انتخاب بین بد و بدتر نیست. بین تورم ٤٥درصدی و تکرقمی است، بین رشد منفی هفت درصد اقتصادی با رشد مثبت دو درصد، بین تولید نفت ٨٠٠ هزاربشکهای و چهار میلیون بشکهای، بین بنزین هزار و سه هزارتومانی، بین رکود و رونق، بین ثبات اقتصادی و احتمال جنگ، بین تحجر و تعقل.
در شرایط حساس کنونی باید یکبار دیگر به روحانی و کابینهاش فرصت بدهیم تا مسیر ناهمواری را که طی چهار سال گذشته به دشواری هموار کردهاند، این بار با درایت بیشتر ادامه دهند. ضمن اینکه باید در نظر داشته باشیم محدودیتهای قانونی گاه به رئیسجمهور و دستگاه اجرائی فرصت تغییرات در برخی حوزهها را نمیدهند. به او رأی بدهیم اما از او توقع معجزه نداشته باشیم.
نه روحانی و نه هیچ رئیس اجرائی دیگری، چراغ جادو در اختیار ندارد. انتظار نداشته باشیم طی چهار سال پس از آواربرداری ویرانههای دولت قبل، آنها را به کاخ تبدیل کند. انتظار نداشته باشیم به ما اعانه بدهد و ما به شوق دریافت آن، پایان هر ماه به انتظار بنشینیم. ما برای ساختن ایران به کار و تلاش مستمر بیش از همه نیازمندیم. درنهایت باید همگی عطای یارانههای پوپولیستی را به لقایش ببخشیم و در عوض از دولت مطالبه شغل پایدار داشته باشیم، مطالبه فضای باز نقد، مطالبه ارائه کارنامه مستمر به افکار عمومی و بیش از همه مطالبه شفافیت.
اغلب عقلای سیاسی و اقتصادی میدانند و توصیه میکنند «اصلاحات گامبهگام» تنها راه برونرفت کشور از مشکلات کنونی است و تنها ابزار آن صندوق رأی. بههوش باشیم دولت آینده قرار است ما را تا ابتدای ١٤٠٠ همراهی کند، ابتدای قرنی دیگر. ایران در آستانه قرنی دیگر باید رو به جلو باشد نه رو به عقب. ما پس از چهار سال آرامش، امروز امیدواریم به آینده. رأی میدهیم و عقلانیت را در قبال عوامفریبی و جهل برمیگزینیم.
ما تنها برای امروزمان رأی نمیدهیم، برای نسل آینده، فرزندان و نوههایمان هم انتخاب میکنیم. برای بیمارانی که در دوران تحریم داروهایشان را با چند برابر قیمت تهیه میکردند و حالا امیدوارند به بهبودی. برای کارگرانی که با تحریم و تعطیلی کارخانههایشان بیکار شدند و حالا حداقل دستمزدی دارند. برای زنان و مردانی که امید دارند اگر کشورشان مکانی برای صلح و آرامش باشد دوباره به آن بازمیگردند. انتخاب با ماست. ما در قبال همه این افراد مسئولیم.
- 16
- 2