انتخابات ديروز فارغ از رقابت سياسي حاد ميان دو جناح، با دو خطمشي و دو ادبيات سياسي، يك ويژگي مهم ديگر هم داشت كه همان شوق و رغبت مردم براي مشاركت بود.
هرچند اين شور و شوق در برخي مناطق دچار مشكل شد، زيرا كوشش وزارت كشور براي ورود شماره ملي افراد به داخل دستگاه مربوط و ثبت ديجيتالي آن در سامانه مركزي و جلوگيري از راي دادن با شناسنامههاي غيرواقعي يا راي دادن دوباره، موجب كندي پيشرفت كار شد و در بسياري از حوزهها تا ٦ ساعت مردم منتظر ماندند تا راي دهند.
در هر حال با برخي تصميمات كه در بعدازظهر گرفته شد تا حدي اين مشكل جبران شد ولي اين مساله ميتواند به عنوان يك مشكل جدي طرح شود كه در انتخابات بعدي برطرف شود. ولي مساله اساسي گرايش و شوق خيلي زياد جامعه ايران براي دادن راي بود. به همين دليل نيز وقتي كه ساعتها در صف ايستادند، باز هم ميخواستند كه راي دهند و حاضر به عقبنشيني از صندوق راي نبودند.
اين مساله بسيار مهم است كه معنا و مفهوم انتخابات براي ايرانيان چيست كه اينگونه در صفهاي طولاني منتظر ميمانند تا راي دهند؟ حتي پيرمرد و پيرزناني بودند كه با وجود اصرار ديگران حاضر نبودند خارج از نوبت بروند راي دهند و در صف ماندن را نشانه تشخص و اعتماد به راهي كه ميروند، ميدانستند.
واقعيت اين است كه نظرسنجيهاي معتبر نشان داد كه تصميم مردم به مشاركت در اين انتخابات نه در دقيقه ٩٠ و يكي دو روز اخير، بلكه از ابتداي بازي و حتي پيش از آغاز بازي گرفته شده بود. برخي نظرسنجيها پيش از آغاز رقابت انتخابات نشان ميداد كه بالاي ٥٥ درصد مردم تهران تصميم قبلي داشتند كه در انتخابات شركت كنند، در حالي كه در گذشته هيچگاه تا اين حد براي مشاركت اعلام آمادگي نميكردند.
هرچند اين رقم در روزهاي آخر براي كل كشور به ٨٠ درصد و براي تهران به ٧٠ درصد هم رسيد، ولي حضور مردم از ساعات اوليه صبح نشان داد كه انتخابات براي مردم ايران به عنوان يك امر جا افتاده و جدي مطرح است و ديگر برچسبهاي قديمي مثل اينكه انتخابات بيفايده است يا نتيجه از پيش تعيين شده است را كسي نميپذيرد.
يا اينكه همه مثل هم هستند، مورد پذيرش نيست. اتفاقا انتخابات ايران در چند دهه گذشته از سال ١٣٧٦ به بعد نشان داده كه نامزدها مثل هم نيستند، نتيجه از پيش تعيينشدهاي وجود ندارد و چه بسا برخلاف تصور عموم شود. از همه مهمتر اينكه انتخابات در ايران جدي و اثرگذار است نه فقط مردم داخل كشور كه ايرانيان خارج كشور هم چنين نتيجهاي را قبول دارند. اگر توجه كنيم در اين انتخابات ايرانيان خارج از كشور به شكل بيسابقهاي در انتخابات شركت كردهاند و بسياري از آنان مسيرهاي طولاني را طي كردهاند تا به حوزهاي برسند و راي بدهند.
اين اتفاق بسيار مباركي است و حاكي از نهادينه شدن انتخابات در كشور است و اگر بتوانيم آن را چنانچه شايسته است حفظ كنيم، بزرگترين دستاورد سياسي را در چند دهه اخير داشتهايم. هيچ چيز براي جوامع در حال توسعه مهمتر از داشتن يك نهاد سياسي پايدار براي نقل و انتقال قدرت نيست. چنين نهادهايي نيز فقط از طريق استمرار در كاركرد آنها شكل ميگيرند. هنگامي كه نهاد سياسي مذكور شكل گرفت، آنگاه ميتوان اميد داشت كه حل اختلافات و انتقال قدرت از مسير مسالمتآميز رخ خواهد داد. در غير اين صورت هميشه بايد منتظر بروز ستيز و خشونت باشيم.
مشاركت بالا در اين انتخابات كه انتظار ميرود از ٤٠ ميليون عبور كند و رقم مناسبي براي كشور باشد، باعث افزايش قدرت و امنيت كشور خواهد شد. موقعيت ايران را در هرگونه مذاكره خارجي بالاتر خواهد برد. در منطقهاي كه همهچيز بر محور زور و اسلحه ميچرخد، يك كشور امن با يك انتخابات آزاد و رقابتي ميتواند محل اتكاي دولت و مردم براي پيشبرد سياستهاي داخلي و خارجي باشد، شايد به اثرات سياست داخلي چنين انتخاباتي كمتر توجه شود و اينكه چگونه هركس حس خواهد كرد كه در سرنوشت خود تاثيرگذار است و ميتواند آينده را چنانچه ميخواهد بسازد. اين سرمايه بزرگ سياسي است و بايد از آن حراست و پاسداري كرد.
- 11
- 4