برای پاسخ به این سوال باید رفتار سیاسی راستگرایان را مورد بررسی قرار داد و به اشتباهات استراتژیک آنها اشاره کرد.
اولین اشتباه آنها این بود که اصولگرایان تصمیم گرفتند برای رسیدن به قوه مجریه به رقابت با رییس جمهور مستقر بپردازند. در ایران رسم بر این است که کسی که در دور اول رییس جمهور میشود در دور دوم هم از سوی مردم به عنوان رییس جمهور انتخاب میشوند. مردم به رییس جمهور مستقر اطمینان بیشتری دارند تا نامزدهای دیگر. به جز بنی صدر که از ریاست جمهوری عزل و شهید رجایی دیگر روسای جمهور ایران هرکدام ۸ سال بر کرسی ریاست قوه مجریه تکیه زدند.
اصولگرایان اگر با تمام قوا در سال ۱۴۰۰ به صحنه میآمدند شاید میتوانستند پیروز کارزار رقابت انتخابات ریاست جمهوری باشند.
اشتباه دوم این بود که آنها تمام سرمایه خود را وارد صحنه کردند. رییسی، قالیباف، میرسلیم، زاکانی، حاج بابایی، زاهدی و ... نامزدهای اصولگرایان برای رقابت با روحانی بودند. آنها میخواستند به هر شکل ممکن به قوه مجربه برسند بدون اینکه توجه کنند ممکن است آن سوی بازی انتخابات دوازدهم شکست باشد.
رد صلاحیت بسیاری از چهرههای اصولگرا و شکست رییسی از روحانی باعث شد تا تمام سرمایههای اصولگرا در سپهر سیاست ایران از بین برود. دیگر نمیشود اصولگرایی را پیدا کرد که طعم شکست در انتخابات را نچشیده باشد.
اشتباه سوم آنها در ارائه برنامههای انتخاباتی بود. اصولگرایان تصور میکردند با استفاده از استراتژی احمدی نژاد یعنی دادن وعدههای کلی و حمله به رقبا استفاده کردند. آنها فراموش کرده بودند که مردم این رفتار را پس زده بودند و دوست نداشتند بازهم شاهد رفتارهای این چنین از سوی نامزدهای انتخابات باشند.
وعدههای کلی نامزدهای اصولگرا مانند افزایش یارانه که با سوالهای روحانی و جهانگیری روبرو میشد نتوانست مردم را قانع کند که به جای روحانی به رییسی رای بدهند.
کنار رفتن قالیباف به نفع رییسی بزرگترین اشتباه اصولگرایان در انتخابات بود. اصولگرایان تصور میکردند با رفتن قالیباف تمام سبد رای او به سوی رییسی کشیده خواهد شد. اتفاقی که نیفتد. بخشی از حامیان قالیباف به حسن روحانی را دادند. شاید اگر رییسی به نفع قالیباف از صحنه کنار میرفت تمام رای او به سبد قالیباف ریخته میشد.
سبد رای قالیباف اصولگرایانه نبود و همین باعث شد رای دهندگان به او به سمت روحانی بروند.
اصولگرایان بعد از دو انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ و مجلس دهم در سال ۹۴ بازهم شکست دیگری را تجربه کردند. شکستی که از دو شکست دیگر تلخ تر بود.
باید دید این جریان سیاسی چگونه میخواهد خود را برای آینده و انتخاباتهای پیش رو آماده کند؟ پاسخ به این سوال احتیاج به زمان دارد.
- 16
- 6