پس از انتخابات اخیر موجی از گمانه زنیها، پیشبینیها و فرضیههایی در خصوص انتخابات ۱۴۰۰ در کشور مطرح شد که در نوع خود کم سابقه بودهاست. البته نمونههای مشابه در تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی وجود داشته و پیشتر هم با چنین مسئله ای مواجه بودیم که بعد از انتخابات، اظهار نظرهایی در خصوص چهار سال بعد صورت گرفتهاست اما نه در سطح وسیع یا حتی قبل از رای اعتماد دولت. اما این موضوع بدون تبعات نبود و با توجه به سطوح وسیع آن باعث موجی از واکنشها در فضای مجازی و رسانهای نسبت به انتخابات آینده و یا کاندیدای مطرح در آن شدهاست.
پس از پیروزی روحانی در انتخابات ۹۶ فضای سیاسی با یک پدیده جدید و وسیع مواجه شد. به طوری که حتی قبل از اینکه دولت رای اعتماد بگیرد و یا شروع به کار کند، راجع به انتخابات بعدی و کاندیدای مطرح در آن بحثهایی مطرح شد که همچنان هم ادامه دارد. درواقع این موضوع با گذشت زمان مانند گوله برف رها شده، بزرگ و بزرگتر شد و در نهایت منجر به مطرح شدن بحثهایی شد که شاید درحال حاضر آنچنان موضوعیت ندارند.
پیشبینی انتخابات آینده نوعی ناشی گری سیاسی بود
در همین خصوص عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی رئیس دولت اصلاحات در گفتوگو با «ابتکار» گفت:« اولین بار است که هنوز دولت شکل نگرفته و ۴سال تا انتخابات آینده باقی مانده است که بحث انتخابات ۱۴۰۰ مطرح شده است. درواقع قبل از اینکه دولت رای اعتماد بگیرد مسئله انتخابات بعدی مطرح شده بود. البته این به نظر من نوعی ناشی گری سیاسی بود که برخی از گروههای سیاسی و حتی برخی از هواداران روحانی به راه انداختند. البته جناح مقابل و رادیکال هم قصد داشت این بازی شکل بگیرد و درواقع دام جدیدی را پهن کرده بود.» وی افزود:
« درحال حاضر دغدغه اول اصلاح طلبان، عملکرد دوره دوم دولت روحانی و دغدغه بعدی آنها نیز انتخابات مجلس است. بنابراین اصلاحطلبان درحال حاضر هیچ دغدغهای نسبت به انتخابات آینده ندارند و پیشبینی هم برای آن ندارند. البته قطعا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ انتخابات مهم و تعیین کنندهای است و بحثی در این موضوع نیست اما به مسائل زیادی بستگی دارد.»
انتخابات آینده آغاز تحولات بزرگ است
اما اینکه واقعا مسئله انتخابات آینده تاچه اندازه دغدغه محسوب میشود و علت آن چیست جای سوال دارد چراکه دولت فعلی هنوز راه زیادی برای پیمودن و رسیدن به اهداف خود دارد و در این شرایط پیشبینی انتخابات آینده نشان میدهد افکار عمومی و فعالان سیاسی بیش از آنکه نگران وضع موجود باشند دغدغه آینده و اتفاقاتی که حول محور آن رخ میدهد را دارند. اما دلیل این نگرانی نیاز به بررسی های بیشتری دارد. مهدی مطهر نیا استاد دانشگاه در این خصوص به «ابتکار» گفت:«۱۴۰۰ برای ایرانیان شروع یک قرن دیگر برای ورود به تحولات آینده است.
بنابراین براساس نوع اندیشه ورزی و تحول در جغرافیای ایران که اساسا آغاز هر دهه یا هزاره را آغاز تحولات بزرگ میدانند، ۱۴۰۰ یک تحول بزرگ از منظر آینده اندیشی است. دومین عامل به طور طبیعی به دوران گذار پس از انقلاب بازمیگردد. درواقع کنشگران و بازیگران اصلی انقلاب به طور تدریجی بازنشسته شده اند یا از صحنه حیات خارج شدهاند و نگرانی در خصوص جایگزینی این افراد به شدت وجود دارد. بنابراین با توجه به وضع موجود هریک به دنبال ترسیم وضع مطلوب خود و ایجاد فضای مناسب برای خود در آینده هستند.»
وی همچنین ضمن اشاره به عوامل دیگر نگرانی برای انتخابات آینده افزود:« از عوامل دیگر این نگرانی به سطح منطقهای بازمیگردد. منطقه نیز به دنبال ایجاد تحولی اساسی در ساختارهای موجود و حتی ساخت حکومتها است. جهان امروز جهانی است که به سمت گوی بلورین در حرکت است. در گوی بلورین جهان به مجموعهای از جوامع درهم تنیده فشردهای تبدیل میشود که از یک دهکده بسیار کوچکتر به جهانی دایرهای تغییر شکل میدهد که همگان در آن میتوانند به کنترل یکدیگر بپردازند. در چنین چارچوبی که شاهد تسلط واقعیت موازی زندگی انسان با واقعیت اصلی زندگی او خواهیم بود و در آن، آنچه که تبادل اطلاعات نامیده میشود آنی و سریع خواهد بود پس تمام تحرکات سیاسی در منطقه بسیار تاثیر گذار خواهند بود.»
به ناپختگیهای سیاسی دامن نزنیم
اما عبدالله ناصری نظری متفاوت با مهدی مطهرنیا دارد و در این باره به «ابتکار» گفت:« یکی از این مسائل عملکرد روحانی در زمان باقیمانده دولت او است و البته عملکرد مجلس نیز اهمیت زیادی دارد. همه این مسائل در انتخابات ۱۴۰۰ موثر است. درکل در این مورد جمع بندی حزبی و جناحی ندارم و فقط نام آن را میتوان نپختگی سیاسی گذاشت و ترجیح میدهم بیشترین تلاش درخصوص جلوگیری از این نپختگیها انجام بگیرد.» اما فقط پیش بینیها نبودند که خبرساز شدند، بلکه مطرح شدن زودهنگام نام کاندیدای انتخابات آینده هم به ابعاد این ماجرا افزود.
علی لاریجانی از افرادی بود که نسبت به این گمانه زنی ها واکنش نشان نداد اما همواره نام او در میان کسانی که برای انتخابات آینده پیشبینی میشوند باقی است. مهدی مطهرنیا آینده پژوه نیز در این باره به «ابتکار» گفت:« کاندیدای انتخابات ۱۴۰۰ اکنون نمیتوانند خود را در برابر افکار عمومی به نمایش بگذارند. در قالب حدس و گمان میتوان به علی لاریجانی و یا اسحاق جهانگیری اشاره کرد اما آنچه که مبرهن است، دو سه سال آینده در ایران تغییر و تحولاتی شکل میگیرد که بسیاری از حدس و گمانها را زیرو رو میکند. بنابراین اکنون در خصوص اشخاص مورد حمایت جناحها جز در قالب حدس و گمان نمیتوان صحبت کرد. البته نمیتوان هم آنهارا نادیده گرفت.»
حواشی تاثیری روی لاریجانی ندارد
اما عبدلله ناصری در گفتوگو با«ابتکار» ضمن اشاره به اینکه این مسائل خدشه ای به قدرت لاریجانی وارد نمیکند ،گفت: «لاریجانی چهره تخریب پذیری نیست. چراکه از عقلانیت بسیاری برخوردار است. ضمن اینکه نه شخص لاریجانی و نه هیچ یک از نزدیکان او نسبت به این موضوع عکس العمل نشان ندادهاند پس این حواشی تاثیری روی آنها ندارد و به این موضوع ورود نکردهاند. توانایی و قدرت لاریجانی در مسائل سیاسی کشور غیرقابل انکار است. ضمن اینکه توانایی او را نمیتوان در خصوص یک رئیس جمهور بالقوه نادیده گرفت. باتوجه به تواناییهای او این ظرفیت برای او باقی است. اما نه اصلاحطلبان نه فعالان سیاسی که به وضعیت فعلی آگاه هستند در مورد انتخابات آینده پیش بینی و فرضیهای در حال حاضر ارائه نمیدهند.» وی افزود:
« درکل مطرح شدن انتخابات ۱۴۰۰ و پیشبینی در خصوص آن بحثی بود که توسط بعضی افراد و جریانها به طوری نسنجیده مطرح شد و ادامه پیدا کرد و البته توسط بعضی مطبوعات و رسانهها نیز به آن دامن زده شد. درصورتی که رسانهها باید در کنار اصلاطلبان به فکر فراهم کردن مقدمات انتخابات ۹۸ باشند. چرا که انتخابات مجلس هم کم اهمیتتر از انتخابات ریاست جمهوری نیست و بعد از اینکه انتخابات مجلس شکل گرفت و مختصات آن مشخص شد میتوان درخصوص انتخابات ۱۴۰۰ پیشبینی و برنامهریزی کرد.»
شروع این پیشبینی ها از سال ۸۴ بود
اما ابولقاسم رئوفیان دبیرکل حزب اسلامی ایران زمین در خصوص پیشبینی های موجود درباره انتخابات آینده اعتقاد داشت شیب تند این پیشبینیها از بعد از سال۸۴ شکل گرفت و به «ابتکار» گفت:« در این دوازده دوره ای که انتخابات ریاست جمهوری تجربه شد، درواقع دورههای بعد را یک شیب نسبتا ملایمی به سمت جبهه بندی و جناحی شدن انتخابات ریاست جمهوری را شاهد بودیم. این از انتخابات ۱۳۸۴ شکل جدی تری به خود گرفت اما در آن زمان دو جناح مطرح اصولگرا و اصلاحطلب بودند. اما رئیس جمهور منتخب به هیچ کدام از این جناحها منتصب نبود.
و بعد از احمدی نژاد انتخابات سال ۹۲ را شاهد بودیم و بعد ۹۶ که روحانی توانست با حمایت اصلاحطلبان و طیفهای اعتدالی به پاستور راه پیدا کند. هرچه از انتخابات ۸۴ به این سمت آمدیم ، پیشبینیها نسبت به انتخابات آینده با شیب تندتری شکل میگرفت.» با تمام این تفاسیر مهدی مطهرنیا تمام این پیشبینیها را ناشی از فشارهای گذشته سیاسی بر افکار عمومی دانست و به «ابتکار» گفت:
« تمام کشورهای منطقه امروز منتظر بهاری دیگر در صحنههای سیاسی از منظر نوع حکومت ها و یا تغییر رفتار حکومتها نسبت به نیروهای اجتماعی هستند وآنچه که در ۱۴۰۰ رخ میدهد دارای تغییر و تحول اساسی خواهد بود و براساس کشش آینده فشار حال شکل خواهد گرفت. از پیش با دو کاندیدا آشنا شدیم و آنچه که وضع گذشته برما تحمیل میکند اکنون بر فشار بر افکار عمومی تاثیر گذار است که حدس و گمانهایی در سطح گسترده در این خصوص زده میشود. اما آنچه که تعیین کننده این موضوع است تحولاتی است که در طی سالهای آینده رخ میدهد و کاندیدای واقعی را مشخص میکند.»
- 18
- 5