همیشه با خودم این حس را دارم که بار اضافی هستم؛ بار اضافی برای مسئولان، برای هنرمندان و حتی ورزشکاران! این مدت خیلی ناراحت بودم بهخاطر حرفهای وزیر دوستداشتنی نیرو که باور دارد ما یک مشت چاق هستیم که زیاد غذا میخوریم تا به صحبتهای امیر مهدی ژوله رسیدم که قصد دفاع از رامبد جوان را داشت، این وسط زد و ما را از وسط به دو نصف تقسیم کرد.
آقای ژوله نازنین، بنده به نمایندگی از ملت بزرگ ایران از شما عذرخواهی میکنم که با همکاران عزیزتان گیر ما مردم افسرده، غمگین و روانپزشکلازم افتادهاید و مجبور هستید حتی پول هم بگیرید (ای وای!) تا ما را بخندانید (که در اغلب مواقع هم موفق نمیشوید).
ژولهجان شما با ادبیات زشت و ناپسندی با مردم صحبت کردید و برخی هم با ادبیاتی زشتتر که ناپسند باید جلویش لنگ بیندازد، به شما یادآوری کردند که مودب باشید. اصلا نمیدانم ما چرا اصرار داریم با انواع فحشها به دیگران یادآوری کنیم که باید و حتما ادب را رعایت کنند.
ژولهجان باور کن آنهایی که به رامبد جوان فحاشی میکنند همانهایی هستند که او را در اینستاگرام فالو کردند، منتهی ما اصولا با دو گروه از افراد مشکل داریم؛ افرادی که حرفشان شبیه حرف ما نیست (که این مساله ربطی به رامبد ندارد) و افرادی که حرفشان با عملشان یکی نیست!
ببینید مردم نه با شما، نه با رامبد جوان و نه حتی با عبدالرضا داوری که مشکلی ندارند. مردم از تناقضگویی و اعمال متناقض خسته شدهاند. از مسئولی که حرف از عدالت، پاکدستی و حقالناس میزند اما همزمان اختلاس هم میکند. از سلبریتی که روی آنتن تلویزیون از مضرات مصرف گوشت میگوید اما در صفحه اینستاگرامش تبلیغ چلوکبابی میکند، از سرمایهگذاری که به اسم تولید آثاری فرهنگی و هنری وامهای کلان برای سفر به اروپا و ماشین لوکس میگیرد (و پس هم نمیدهد!)، از فوتبالیستی که روی پیراهنش شعار«ورزش، دشمن اعتیاد است» مینویسد اما قلیان و سیگار میکشد و... مردم از اینها خسته شدهاند و اما از بد روزگار خیلی از آنها این خستگی را با فحش از تن و روانشان بیرون میکنند.
- 15
- 4