به گزارش ابتکار، حاشیهنشینی از جمله معضلاتی است که ریشهدر کمبودها دارد. کمبودهایی که در حوزههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی حس میشود و افراد را به سمت شهرهای بزرگتر و البته به حاشیه آنها سوق میدهد. آمارها نشان میدهد در کشورمان حدود ۱۹ میلیون حاشیهنشین زیست میکنند.
تهران به دلیل متمرکز بودن امکانات در آن در صدر این حاشیهنشینیها قرار دارد. از قبل همین موضوع شهرهای جدیدی در اطراف کلانشهرها احداث میشود و تبعات مخربی را به همراه داشته است.
حال در شرایط اقتصادی کنونی که زندگی یا بهتر است بگوییم هزینههای تامین یک زندگی معمولی در شهرهای بزرگ، مانند پایتخت، مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز و ... بالا رفته است، بسیاری تصمیم گرفتهاند به حاشیه شهرها مهاجرت کنند؛ مهاجرتی معکوس که بسیاری به آن تن دادهاند.
گزارش را از سوالی شروع میکنیم که از فرماندار تهران پرسیده شد: اگرچه محدوده حاشیهنشینی شهر افزایش پیدا نکرده، اما بر جمعیت حاشیهنشین افزوده شده، چه راهکاری برای کاهش آسیب در این مناطق در دستور کار دارید؟
عیسی فرهادی، فرماندار تهران در پاسخ به «ایلنا» گفته بود: در حال حاضر حاشیهنشینی در قالب شهرستان در اطراف تهران ایجاد شده است و متاسفانه حاشیهنشینی در حال رشد است. پیشبینی ما این بود که جمعیت تهران تا سال۱۴۰۰ در حدود ۱۰ میلیون شود، در حال حاضر هم تقریبا همین عدد است، اما جمعیت شهرکهای اطراف و اقماری به دو برابر افزایش پیدا کرده است و این وضعیت نگرانکننده است، چراکه مردم در این مناطق به آب، برق و گاز و سایر زیرساختها احتیاج دارند.
متاسفانه بخشی از زمینهای کشاورزی تبدیل به زمین مسکونی شدهاند و باید موضوعاتی مانند اشتغال، مسکن، امنیت و سایر زیرساختها برای ساکنان این مناطق فراهم شود. همچنین باید امکانات جانبی مانند مدرسه، فضای سبز و بیمارستان و فضای ورزشی را نیز در این مناطق مهیا کرد، لذا باید تدابیری برای این مناطق داشت.
فرهادی تا حدودی تمام نکاتی را که نیاز است عنوان کرده اما یک سوال دیکر باید اینجا مطرح شود، افزایش حاشیهنشینی همیشه در قالب کمبود امکانات در منطقه زندگی و سپس مهاجرت به شهرهای کوچک یک منطقه بزرگ صورت میگرفته. برای روشن شدن موضوع به طور مثال بسیاری از افراد در شهرستانها جنوبی به دلایلی مشکلات معیشتی به شهرهای اطراف تهران، چون ورامین، اسلامشهر و ... مهاجرت کردهاند. در حال حاضر اما مشکلات اقتصادی که تورم و رکور از اصلیترین آنها است باعث شده تا بسیاری از ساکنین شهرهای بزرگ نیز قصد عزیمت به حاشیه ها را داشته باشند، تا بتوانند با هزینهکمتر و درآمدی مانند گذشته زندگی حداقلی را برای خود فراهم کنند.
تبعات این نوع از مهاجرت در حاشیهشهرها مسائلی است که فرهادی و بهتر است بگوییم بیشتر مسئولان با آن آشنا هستند. یکی از این موارد افزایش جمعیت روز تهران نسبت به شب آن است. نادر صادقیان، جامعهشناس در گفتوگو با روزنامه «ابتکار» میگوید: «یکی از مهمترین تبعات مهاجرت از شهرها به حاشیهها همین موضوع جمعیت روز و شب است. ببینید در زمان بروز این پدیده تا چه میزان وسیله ایاب و ذهاب و حمل و نقل شهری با مشکل مواجه میشود. به عنوان نمونه شهر تهران اکنون ناوگان حمل و نقل آن با مشکل مواجه است و پاسخگوی نیازهای شهروندان نیست.
شک نکنید که با افزایش حاشیه نشینی که همزمان هم از شهرها به حواشی شهرها و هم از روستاها به شهرها درحال رخ دادن است، مشکلات حمل و نقل عمومی چون اتوبوسرانی، چون مترو با مشکل مواجه خواهد شد؛ حال اینکه در بسیاری از مرکز استانها همین امکانات نیز وجود ندارد و متعاقبا مشکلات آنها چندین برابر خواهد بود.» این جامعه شناس یکی از اصلیترین مشکلاتی را که باعث شده جمعیت از سمت شهرها به حاشیهشهرها سوق پیدا کند را بالا رفتنقیمت مسکن دانسته و میگوید:
«با پولی که پیش از این فرد خانه میخرید، حال باید هزینه رهن را بپردازد! متراژ خانهها کوچک میشود، فرد برای اینکه بتواند خانهای تهیه کند از مرکز به سمت اطراف شهر سوق پیدا میکند.» صادقیان ادامه میدهد: «همین حالا خط فقر از ۲.۵ میلیون به ۶ میلیون رسیده است. قشر متوسط جامعه که در اکثریت بودهاند حال در نوسانات اقتصادی فقیر شده و در گیر هزینه معیشت خود هستند. موازی با مسکن مشکل کار نیز وجود دارد و برای رهایی از این نوع مشکلات که گریبانگیر مردم شده است راهی جز اصطلاح ساختارهای اقتصادی کشور نیست.
اتفاقی که باید پیش از اینها رخ میداد، اما هیچگاه نه اجرایی و نه حتی مطرح شد.» این جامعهشناس با اشاره به تبعات این نوع از مهاجرت که در کشورمان سابقه نداشته است، میگوید: «ما حاشیه شهرها را با بزه و آسیبهای اجتماعی میشناسیم. خانواده پس از مهاجرت به این مناطق چون در یک فضای مفرح و مرفهتر حضور داشته تاب نمیآورد؛ ممکن است فرزندان به اعتیاد و بزه روی آوردند، والدین ساز طلاق کوک کنند و بسیاری دیگر چرا که محیط پاسخگوی نیازهای آنها نیست؛ اگر تفریحی بود اکنون محدود شده است و اگر دورهمی بوده، منحل خواهد شد.»
وی با اشاره به اینکه در جامعهشناسی اصطلاحی وجود دارد به عنوان «مرکز پیرامون» و اکنون عکس این پدیده رخ داده است، میافزاید: «راهکارهای موقتی به هیچوجه پاسخگو نیست. اینکه مصوبهای سریعا ارائه شود و بخواهند همه چیز را به حالت عادی برگردانند، میسر نخواهد شد. چون ساختار کلان دچار مشکل است، با اجرای راهکارهای موقتی پس از مدتی همه چیز دوباره روبه فروپاشی سوق پیدا خواهد کرد.»
پویان خوشحال
- 13
- 6