بيشترين مليت کودکان زبالهگرد به ترتيب مربوط به کشورهاي افغانستان، ايران و پاکستان است و بهواسطه ساعت کار طولاني و نوع شغل درصد بالايي از اين کودکان بيسواد هستند يا ترک تحصيل کردهاند. اغلب اين کودکان در مراکز تفکيک زباله زندگي ميکنند.
غلام حضرت ملاحيدر ۶ساله است که به صورت قاچاقي و توسط يک واسطه به ايران آورده شده؛ پريشان و غمگين ايستاده است، گريه نميکند اما وقتي حرف ميزند، صدايش ميلرزد. کاغذي در دست دارد؛ دستهايي کوچک که زخمي است. «اينو گذاشتن تو جيبم که اگه گم شدم پيدام کنن. يه شمارهست، ميشه بهشون بگي من اينجام؟»
در ابتدا با هدف پيداکردن اشياي قابلاستفاده يا جمعآوري تهمانده مواد غذايي در دامداريها از ميان زبالهها رواج پيدا کرد اما بعدها با اجراي طرحهاي بازيافت به شدت گسترش يافت؛ شغل تعريفنشدهاي که دامن سلامت کودکان کار را گرفته است؛ زبالهگردي.
بخشي از غذاي اين کودکان از ميان زبالهها تأمين ميشود يا اينکه در همان کارگاههاي تفکيک زباله آشپزي ميکنند که از لحاظ بهداشتي وضعيت وخيمي دارند.
سيستمهاي شناسايي به سختي وارد اين کارگاهها ميشوند
مدير يکي از انجیاوهاي فعال در حوزه کودکان کار در رابطه با اين بحران ميگويد: «سيستمهاي شناسايي به سختي وارد اين کارگاهها ميشوند زيرا اين کارگاهها از لحاظ بهداشتي بسيار نامطلوب هستند و صاحبان کارگاهها علاقهاي به نشاندادن اين مکان به مراجعهکنندگان شناسايي ندارند. ۴۰ درصد کودکاني که زبالهگردي ميکنند، تنها منبع درآمد خانواده هستند. اغلب اين کودکان بين ۱۰ تا ۱۲ سال سن دارند که براي تأمين هزينه زندگي خانواده مهاجرت کردهاند.»
وي ادعا ميکند که اين کودکان اگر بدون کارت اقدام به زبالهگردي کنند، تنبيه فيزيکي ميشوند يا زبالهها را از آنها پس ميگيرند. هر کودک ۸۰۰ هزار تومان به پيمانکار سود ميرساند و اين به ازاي يکبار قرارداد واسطهها با پيمانکاران شهرداري است.
پس از اينکه استفاده از کودکان توسط پيمانکاران شهرداري توسط انجیاوها مطرح شد، محدوديتهايي قانوني نيز براي آنها در پروسه ورود به کارگاهها ايجاد شد. طبق آخرين گزارش، اعضاي جمعيت امام علي(ع) توانستند به ۱۰۳ مرکز بازيافت يا دپوي زباله ورود پيدا کنند که در مجموع با ۷۵۸ کودک مواجه شدند؛ کودکاني محروم از تحصيل که صبح تا پاسي از شب، روزانه بالغ بر ۱۱ ساعت و بيشتر، در سطلهاي آشغال شهر غرق ميشوند تا لقمه ناني براي خود و خانواده فراهم کنند.
بيش از ۵۷ درصد کودکان زبالهگرد در مراکز بازيافت پسماند زندگي ميکنند
مراکز شناساييشده، در استانهاي تهران (تهران، شهريار، اسلامشهر، قرچک، ورامين، پاکدشت، رباطکريم، سرآسياب و شهرقدس)، البرز، کرمان، کرمانشاه، خراسانرضوي، گلستان، يزد و سمنان قرار داشتند. بيش از ۵۷ درصد کودکان يادشده در مراکز مديريت و بازيافت پسماند زندگي کرده و مابقي در خانه به سر ميبرند. از حدود ۴۳ درصدي که با خانواده زندگي ميکنند نيز ۳۸ درصد زبالههاي جمعآوريشده را در محل زندگي خود دپو کرده و پس از تفکيک ميفروشند.
فاجعهاي در داخل کارگاهها در حال رخدادن است
يکي از مددکاراني که در ماههاي اخير تحقيقاتي را براي بررسي وضعيت اين کودکان انجام داده، در اين رابطه ميگويد: «فاجعهاي در داخل کارگاهها در حال رخدادن است و بههميندليل به بچهها اجازه نميدهند در رابطه با آن حرف بزنند. درخواست ميکنيم که در مراکز تفکيک زباله را باز کنيد و آرزوي کودکاني را بشنويد که از کمترين حقوق خود برخوردار نيستند و بيشترين درخواست آنها حق تحصيل است.»
اين مددکار تأکيد ميکند که اين کودکان متوسط ۱۱ ساعت در روز کار ميکنند و وضعيت بهداشتي آنها با وجود آلودگيها بسيار وخيم است؛ ۹۲ درصد اين کودکان هرگز از دستکش استفاده نميکنند و بيماري ايدز، هپاتيت، کزاز، حصبه، سالک پوستي، انگلهاي رودهاي، اسهال خوني، فلج اطفال و ديسک کمر اين کودکان را تهديد ميکند و برخي از آنها نيز به اين بيماريها مبتلا شدهاند.
احتياج به کارهاي اورژانسي و دوفوريتي داريم
مجيد اسماعيلي، عضو مرجع ملي کنوانسيون حقوق کودک دادگستري دراينباره ميگويد: «از کارگاهها بازديد کردهايم اما بعد از مدتي، از بازديد جلوگيري شد. شرايط کار در اين کارگاهها بسيار سخت است. مهاجران غيرقانونی در آن فعاليت ميکردند که در اين بين مهاجران ايراني نيز بودند.
اين افراد کارت زباله جمعکني را با ۸۰۰ هزار تومان دريافت ميکردند و حتي اين مسئله مخفي نيست. يعني در زمان بازديد ما مأموران وزارت بهداشت و شهرداريها نيز از آنجا بازديد ميکردند. گزارشها را به دادگستري تحويل دادهايم اما براي مقابله با اين پديده احتياج به کارهاي اورژانسي و دوفوريتي داريم.»
۸۵ تا ۹۰ درصد کودکان کار برگه هويت ندارند
در سالهاي گذشته وزارت بهداشت بحث بيمارستان کودکان کار را مطرح کرده که تا امروز به نتيجهاي نرسيده است. اين وزارتخانه در بحث کودکان زبالهگرد مدعي است که اگر اين کودکان بيمه سلامت داشته باشند در هر بيمارستاني تحت درمان قرار خواهند گرفت.
اين درحالي است که بخش قابلتوجهي از اين کودکان، ايراني نيستند و بيمه ندارند. ليلا ارشد، مديرعامل خانه خورشيد ميگويد: «مهم نيست که سازمانها چه نقشي در شفافيت اين موضوع اجتماعي دارند، بلکه مهم اين است که براي درمان کودکان کار چه کاري انجام ميدهند. ۸۵ تا ۹۰ درصد کودکان کار برگه هويت ندارند، کدام بيمه سلامت آنها را درمان ميکند؟ چرا سيستم نظارتي براي پيمانکاران وجود ندارد و پيمانکاران چگونه بايد براي تخلفي که انجام ميدهند، پاسخگو باشند؟»
وي تأکيد ميکند: «تجربه سالها کار با اين کودکان و وضعيت خانواده آنها اين است که نميتوانيم اجازه ندهيم آنها کار کنند اما متأسفانه کودکان زير ۱۵ سال در حال زبالهگردي هستند. برخي از اين کودکان ۶ و هفتساله هستند بدون اينکه واکسينه شوند، بيمه شوند يا حتي از دستکش استفاده کنند. صداوسيما در رابطه با اين مسئله همکاري نميکند و من از شهرداري درخواست ميکنم فضايي را در اختيار سازمانهاي مردمنهاد قرار دهد تا اين کودکان براي ساعتي هم که شده در اين فضا احساس امنيت کنند.»
تشکيل کارگروه بررسي وضعيت زبالهگردي کودکان
زهرا رحيمي، مديرعامل جمعيت امداد دانشجويي امام علي(ع) ميگويد: «در شرايطي هستيم که اين آسيبها وجود دارد. اگر کاري کنيم که اين کودکان از زبالهگردي به فالفروشي روي آورند، قدم مثبتي برداشتهايم. براي اينکه حداکثر سود براي پيمانکاران به وجود بيايد، حداکثر استثمار را از کودکان انجام ميدهند.
نبايد هيچ الماني را در اين خصوص بپذيريم، تمام استفادههايي که از اين کودکان ميشود براي فرار از قانون است. در کجاي جهان زبالهها به اين صورت مديريت ميشود؟ بايد سيستم مکانيزه براي آن وجود داشته باشد تا هم براي شهرها سودآوري داشته باشد و هم اينکه به اين مسئله منجر نشود که يک خانواده کودک ۶ساله خود را تنها به تهران بفرستد تا براي خانواده درآمد کسب کند.»
روزبه کردوني، مديرکل دفتر آسيبهاي اجتماعي وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي در رابطه با اين بحران در حوزه کودکان کار ميگويد: «طبق مصوبه شوراي حمايت اجتماعي کودکان کارگروه بررسي وضعيت زبالهگردي کودکان براي مقابله با اين معضل اجتماعي تشکيل شده است.»
زبالهگردي کودکان دردناک است
ناهيد خداکرمي، عضو کميسيون سلامت و محيط زيست شوراي شهر زبالهگردي کودکان را يکي از معضلات و بيماريهاي مزمن شهري عنوان ميکند که بسيار دردآور است.
وي از بررسي وضعيت کودکان زبالهگرد در کميسيون سلامت شوراي شهر خبر ميدهد و تأکيد ميکند که بايد منشأ سازماندهي کودکان در محلهاي دپوي زباله مشخص شود.
خداکرمي ميگويد: «برخي از اين کودکان مهاجران افغانستانی و پاکستاني و مابقي ايراني هستند که قطعا بايد فکري به حال آنها کرد؛ البته در بحث مبارزه با زبالهگردي اصلا مسئله ايراني يا غيرايرانيبودن مطرح نيست و بايد از همه کودکان در برابر آسيبهاي اجتماعي محافظت شود.» گفتني است؛ بيشتر از ۲,۵ ميليون خانوار تهراني، روزانه بيش از ۷۵۰۰ تن زباله توليد ميکنند که تنها ۳۰ درصد آن تفکيک ميشود.
و ارزش هر کيلو از اين زباله قابل بازيافت از مبدأ، کيلويي ۴۰۰ تومان است. همچنين هزينه جمعآوري، حمل و پردازش هر کيلو زباله افزون بر ۱۵۷ تومان است. به اينترتيب به نظر ميرسد ارزش زبالههاي تهرانيها روزانه حدود يک ميليارد و ۲۰۰ ميليون تومان و سالانه معادل ۴۰۰ ميليارد تومان است.
- 10
- 1