صوت و فیلم گزارش تصویری کاریکاتور
یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
sarpoosh
نگارخانه > احمد فردید

احمد فردید

سید احمد فردید

سید احمد فردید

سید احمد فَردید با نام اولیه سید احمد مهینی یزدی -که در سال ۱۳۱۸ به فردید تغییر یافت.[۱] (زادهٔ ۱۲۸۹ در یزد - درگذشتهٔ ۲۵ مرداد ۱۳۷۳ درتهران) متفکر معاصر ایرانی بود.

 

زندگی‌نامه

دروس مقدماتی و زبان فرانسه را در یزد خواند. در ۱۳۰۵ به تهران رفت و در مدرسه سلطانی و دارالفنون به تحصیل ادامه داد. مدتی درس طلبگی خواند و با فلسفه اسلامی آشنا شد. اندکی بعد در دانشسرا در رشته ادبی مدرک لیسانس دریافت نمود و ضمن اشتغال به تدریس، زبان‌های پهلوی وآلمانی را نیز آموخت.

 

او بعد از جنگ دوم جهانی به فرانسه و آلمان رفت تا به تحصیل فلسفهٔ معاصر اروپایی به ویژه اگزیستانسیالیسم و فلسفهٔ مارتین هایدگر فیلسوف آلمانی بپردازد؛ ولی پس از سال‌ها اقامت در اروپا موفق به اخذ هیچ درجه تحصیلی نشد.

 

به گفتهٔ غلامحسین ابراهیمی دینانی هرچند فردید دروس حوزوی نخوانده بود بسیاری از کتاب‌های معارف اسلامی و علم اصول را می‌شناخت و از آن‌ها یاد می‌کرد. وی در زمینهٔ ریشه‌یابی لغات نیز مطالعات زیادی داشته‌است، هرچند نظرات او با نظر زبان‌شناسان مطابقت نداشت.

 

پیش از انقلاب

او پس از بازگشت به ایران، برای تدریس به دانشگاه تهران دعوت شد. او در دانشگاه (به دلیل نداشتن دکترا) امکان استادی نیافت. بلکه پرونده وی با اعمال نفوذ احسان نراقی در هیئت امنای دانشگاه مطرح شد و به درجه معلمی اکتفا نمود، هرچند پس از انتصاب فضل‌الله رضا به ریاست دانشگاه تهران و سرپرستی سید حسین نصر به دانشکدهٔ ادبیات و علوم انسانی، مدرک دکترای او تأیید و به رتبهٔ استادی ارتقا یافت.

 

فردید در دههٔ پنجاه و شصت در دانشگاه تهران به طرح اندیشهٔ هایدگر در درس‌گفتارهای خود در رشتهٔ فلسفهٔ دانشگاه تهران پرداخت و تا آن زمان کسی با اندیشه‌های او در ایران چندان آشنایی نداشت. فردید شیفته هایدگر بود و معتقد بود که خود وی با هایدگر همسخن و در بسیاری از موارد یکسخن است و به دانشجویان خود توصیه می‌کرد که خود راساً زبان آلمانی را فرا گرفته و به مطالعه آثار هایدگر بپردازند و از خواندن ترجمه‌ها که نارسا می‌باشند بپرهیزند.

 

در دههٔ ۵۰ سلسله نشست‌هایی فلسفی به محوریت فردید و با حضور نویسندگانی چون ابوالحسن جلیلی، داریوش شایگان، حمید عنایت، داریوش آشوری و رضا داوری معمولاً در منزل امیرحسین جهانبگلو برگزار می‌شد که به «فردیدیه» معروف شده بود. گرایش ضد مارکسیستی با توجه به تأثیری که عقاید چپ‌گرایانه و فعالیت‌های فلسفی حزب توده در آن زمان بر جامعه گذاشته بود در این جلسات کاملاً آشکار بود.

 

در زمان حکومت تک حزبی حزب رستاخیز تلاش ناموفقی برای نمایندگی شهر یزد در مجلس شورای ملی نمود. او زمانی نیز با همراهی برخی از مارکسیستها تلاش نمود تا «دیالکتیک انقلاب» را تدوین کند. تا پیش از انقلاب، فردید فردی بود علاقه‌مند به فراماسونری و بی میل نسبت به مذهب و دموکراسی. او شاه را نماد «فره ایزدی» و کاریزماتیک روز می‌دانست.

 

در ضمن فردید به مباحثات تلفنی مفصلِ هزار ساعته با استادان فلسفه مانند دینانی مشهور است.

 

پس از انقلاب

فردید پس از انقلاب خود را نامزد مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی نمود، ولی در هیچ‌یک رأی لازم را به‌دست نیاورد و با ۲۰۱ رای خبرگان و ۶۰۰۰ رای برای مجلس شورای اسلامی ناکام ماند. او از انقلاب اسلامی ایران حمایت کرد. فردید همچنین یک طرف از جدال معروف هایدگری-پوپری در ایران بعد از انقلاب بود.

 

غرب‌زدگی

اصطلاح «غربزدگی» را فردید متعلق به خود می‌داند. وی عنوان می‌کند که این عبارت زمانی که در اروپا می‌زیسته به سراغش آمده‌است. وی بیان می‌کند که در بیست سالگی تحت تأثیر پوزیتیویسم و غرب زدگی بوده‌است. خواندن کتاب‌های گوستاو لوبون را هم در همین راستا می‌داند. اندیشه غرب زدگی نزد فردید با مفاهیم بسیاری نظیر نیست انگاری، یونانیت و ادوار تاریخی و مکر لیل و نهار ارتباط دارد. بیژن عبدالکریمی مفهوم غرب‌زدگی در اندیشه فردید را در ارتباط با فلسفه تاریخ گونه می‌داند. بر این اساس غرب‌زدگی پوسته‌ای فردیدی و محتوایی کاملاً هایدگری دارد. این اصطلاح را خود فردید وضع کرده‌است و شیفته آن بوده‌است. عبدالکریمی مفهوم غربزدگی نزد فردید را به مفهوم مثلث زر و زور و تزویر از شریعتی مقایسه کرده‌است. این مفاهیم شاه کلید دریافت این تفکرات است. وی غربزدگی نزد فردید را به معنایی کاملاً وجود شناختی و همچون غفلت از وجود می‌داند. غرب به معنای مرگ تفکر حضوری و اقبال کردن به علم حصولی معنا شده‌است که همان غفلت از وجود است. مفهوم غرب همان مفهوم متافیزیک است؛ و غرب‌زدگی به معنای غلبه تفکر متافیزیکی بر هر گونه تفکر شهودی، قلبی و معنوی و حضوری است.

 

تکنولوژی

فردید تحت تأثیر مارتین هایدگر نگاهی نقادانه یا منفی به تکنولوژی داشت. او معتقد بود نتیجة متافیزیک مدرن علم و صنعت است که در آن هیچ خیر و برکت نیست. او تکنولوژی را نشانة قهر الهی می‌دانست که کره زمین را ویران می‌کند. او معتقد بود در آخر تاریخ که غضب خدا بر رحمت او پیشی دارد، علم و صنعت به میان آمد که علی‌رغم کشفیات «چون مبنایش باطل بوده وِزر و وبال بشر شده». او «شهوت آخرالزمان» را زمام‌دار تکنولوژی می‌دانست که دارد «تمام بشر را وارد مسابقه تسلیحاتی» می‌کند. از نظر او «بشر سروصدای ماشین را به [جای] ندای حق می‌گیرد». اما از نظر بیژن عبدالکریمی لحن و بیان فردید در مورد تکنولوژی بیشتر به بیان سنت‌گرایانی چون رنه گنون شباهت دارد تا مارتین هایدگر.

 

انتقاد از ژان پل سارتر

فردید در کتاب دیدار فرهی و فتوحات آخرالزمان نظر خود در مورد سارتر را این‌گونه بیان می‌کند:

 

ژان پل سارتر اصلاً تفکرش تفکر نیست، مرد بی‌فکری است و یک موجودی است که حقیقتاً مطالب را از بین برده. یکی از کثافت‌ترین حامیان امپریالیسم و بورژوازی و هر فکر غربی، ژان پل سارتر است زیرا مقدماتش طوری است که همه چیز معتبر به اعتبار انسان است. ژان پل سارتر انسان را به جای خدا می‌گذارد و خودبنیادی به اینجا می‌رسد که شما چگونه می‌توانید به آزادی خودبنیادانه، بشر را اصلاح کنید. چیز تازه‌ای در ژان پل سارتر نیست. آزادی ژان پل سارتر همان حوالت و آزادی غربی است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر تمام می‌شود.

 

آزادی حقیقی آزادی از آزادی ژان پل سارتر است و این آزادی سارتر عین گریز از آزادی است.

 

ژان پل سارتر یک چشم نداشته، دجال هم یک چشم است. در زمان ما دجالی مانند این سارترها زیادند. اینها مدافع دجالند. بنده یکبار گفتم این دجال عجوزی است که الاغی ندارد، برای این الاغ خصوصیاتی وصف کرده‌اند. این الاغ پشکل می‌اندازد و دیگران این پشکل را برمی‌دارند و تناول می‌فرمایند. حالا این ژان پل سارترها و این فلاسفه الاغ‌هایی هستند که دجال سوار آنهاست.

 

دفاع از انقلاب اسلامی ایران

فردید بعد از انقلاب اسلامی، از این انقلاب طرفداری کرد و روشنفکران را مورد انتقادات تند قرار می‌داد. او طی یک سخنرانی گفت:

 

می‌خواهم پیامی به امام خمینی بدهم و درد دلی با ایشان بکنم، سیداحمد فردید آدمی است که برای خودش کار کرده‌است. اگر کتاب ننوشته، نخواسته تشبه به کثافات دیگران بکند. من پیام کوچکی به امام خمینی دارم، این انقلاب را عبدالکریم سروش خراب می‌کند، … من پوپر را می‌شناسم و به ریش او می‌خندم … من دارم به جمهوری اسلامی مدد می‌رسانم.

 

او در جای دیگر دربارهٔ هایدگر گفته‌است:

بعد از سی سال مطالعه می‌گویم، هایدگر جهت فکرش همین جهت جمهوری اسلامی است.

 

آثار فردید

احمد فردید در دوران حیات طولانی خود هیچ اثری منتشر نکرد. به‌طوری‌که به «فیلسوف شفاهی» مشهور شد. برخی از منتقدان وی معتقدند که دلیل این امر تغییر جهت‌های مکرر فکری او بوده و اینکه او مایل بود مدرک مکتوبی نزد کسی نداشته باشد تا بتواند افکارش را مکرراً نفی کند. او حتی پس از شرکت در کنگره‌ها نیز گزارش مکتوبی از کارش ارائه نمی‌داد. این تغییر موضع مکرر فردید را بسیاری از افرادی که با وی برخورد داشته‌اند، گزارش کرده‌اند. صادق هدایت در نامه‌ای به یک دوست مشترک، در مورد تغییر موضع مکرر فردید می‌نویسد:

 

باید یک سال دیگر فردید را ببینیم که چه Originalite {ابتکاری} از خودش بروز می‌دهد. این هم یک جور تفریحی است!

 

تنها اثری که بطور قطع به فردید نسبت داده می‌شود، برابرهای فارسی برخی اصطلاحات فلسفی است که در آثار یحیی مهدوی (تاریخ متافیزیک) و احسان نراقی (سیر تکوینی علوم اجتماعی) بکار رفته‌است. برخی از این اصطلاحات همچون غربزدگی هنوز در میان فلسفه‌دانان رایج است، و برخی دیگر رواجی نیافت. کتاب دیدار فرهی و فتوحات آخرالزمان مجموعه‌ای است از درس‌گفتارهای وی که پس از مرگ وی منتشر شد. برخی از هواداران فردید این کتاب را «مغلوط و ویرایش نشده» می‌دانند.

 

دینانی اصطلاح فیلسوف شفاهی را برای فردید مناسب می‌داند. فردید در زمان حیاتش به او گفته بود بیش از هزار صفحه یادداشت دارد و پس از درگذشت او دینانی حواشی زیادی از او را بر برخی کتاب‌ها در بنیاد فردید مشاهده کرده که شاید اگر استخراج شود بالغ بر هزار صفحه باشد.

 

سایر مطالب درباره احمد فردید

  • اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,کتاب و ادبیات,منوچهر آشتیانی

    تحت تأثیر هدایت، فردید و نیما بودم

    با منوچهر آشتیانی، از نسل اول جامعه شناسان ایرانی درباره خاطرات دوران جوانی، حیات فکری و تحصیلات او به گفتگو نشستیم و نظر او را درباره جریانات چپ و انقلاب اسلامی جویا شدیم. به گزارش مهر،با منوچهر آشتیانی، از نسل اول جامعه شناسان ایرانی درباره خاطرات دوران جوانی، حیات فکری...

  • فردید,اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,کتاب و ادبیات

    نیم‌نگاهی به غرب و غرب‌زدگی نزد فردید/ نظریه‌ اسماء الله تاریخی

    شاید بتوان گفت شناخت آرای سید احمد فردید، مستلزم فهم نسبت آنها با مفهوم غرب وغرب زدگی است. به مناسبت سالگرد درگذشت او، در گزارش پیش رو غرب وغرب‌زدگی در نگاه این اندیشمند بررسی شده است. به گزارش مهر،موافق و مخالف فردید، شناخت آرای او را به ویژه آن‌چه در نسبت غرب و غرب‌زدگی...

  • منوچهر آشتياني,اخبار سیاسی,خبرهای سیاسی,تحلیل سیاسی

    منوچهر آشتیانی: فرديد به كلی ناكام ماند

    -چيزي به عنوان فرديديسم نداريم   -فرديد به كلي ناكام ماند   -مخاطب فرديد فرو مي‌ريخت   -سخنش در فرم تفكر ايرانشهري بود   -ايرانشهر بايد ساخته شود و فلسفه جديدي ايجاد شود   -فرديد مي‌گفت، فلسفه در ايران بايد از بنياد دگرگون شود   متاسفانه...