نجف آباد
نجفآباد یکی از شهرهای استان اصفهان است که در مرکز ایران است.
نجفآباد از جمله شهرهایی بود که که در پیروزی انقلاب اسلامی نقشی پیشگام داشت. به همین جهت به دنبال مبارزات، تظاهرات و اعتراضات گستردهای که به وسیله قشرها مختلف صورت گرفت رژیم شاه ناتوان شد و بعد از اصفهان در نجفآباد توسط سرلشکر ناجی حکومت نظامی برقرار شد
نجف آباد چهارمین شهر پرجمعیت استان اصفهان و در مرکز این استان واقع شدهاست. نجفآباد دارای دو بخش مرکزی و مهردشت و ۶ شهر نجفآباد، گلدشت، جوزدان، علویجه، دهق و کهریزسنگ میباشد. نجفآباد در ۲۷ کیلومتری غرب اصفهان و در دشت وسیعی با شیب نسبتاً ملایم که از غرب به شرق کاهش مییابد و اطراف آن را کوههایی با ارتفاع متوسط احاطه کردهاست، قرار دارد.
پیشینه تاریخی
نجف آباد در زمان شاه عباس صفوی در ۲۵ کیلومتری غرب شهر اصفهان بنا شدهاست. در دوره حکومت شاه عباس صفوی در حدود سال ۱۰۲۲ ه.ق مقداری هدایا و نذورات و جواهرات و پول نقد که بار چندین شتر بود از طرف شاه عباس برای حرم علی بن ابیطالب به نجف فرستاده شد. (که بالغ بر سیصد من موم زرد، کافور، مقداری فتیله عنبری و مروارید دریایی بود) قافله شتران در این سرزمین بازایستادند و تلاش شتربانان برای حرکت دادن شتران به جایی نرسید. خبر به شیخ بهایی رسید. شیخ در ردی فرمودند"دیشب در عالم رؤیا شاه نجف را زیارت کردم. فرمودند شتران را برهانید و بارشان را به صرف آباد کردن این محل مصرف کنید که اصلح همین است. " این سخن شیخ مورد تأیید پادشاه قرار گرفت. شرح حال این داستان را نویسنده توانا ابوالقاسم پاینده در کتاب قدمگاه خود به زیبایی بیان میدارند:
"بیرون شهر معجزه رخ داده بود، چند شتر که با بارهای سنگین از سکههای نقره شاه عباس، به راه نجف میرفت، پنج فرسنگی پایتخت (اصفهان) در یک دره وسیع ریگی و میان دو رشته کوه، خفتند و دیگر برنخاستند. تلاش شتربانان بی اثر بود. یک روز و دوروز گذشت. شتران هنوز خفته بودند. کاروانسالار درمانده شد و به پایتخت خبر داد. همان شب شیخ بهایی مشاور و محرم شاه امام خفته در نجف را به خواب دید که فرمود شتران را رها کنید و اموال را همان جا صرف کنید که صلاح کار همین است؛ و بنایی به نام من بسازید که چنین خواستهام. اراده امام انجام شد. آب آنجا نبود. از راه دور آوردند. درآن ریگزار بناء و صحن و ضریح و گنبدی ساختند با دو باغ در دو سو".
به عقیده عدهای اسم اصلی نجفآباد «ده نان» یا «دهان» بودهاست که مقصود از نان «نون» میباشد؛ و ابوالقاسم پاینده دیار نون را بر این شهر برگزیدهاست.
ساکنین اولیه شهر
عوامل متعددی در هسته اولیه سکونت در این محل نقش داشتند:
سیاسی: شاه عباس صفوی در سال ۹۹۶ه.ق با مساعدت روسای ایل اوستاجلو و ایل شاملو روی کار آمد. شورشهایی که از قبل از روی کار آمدن شاه عباس شروع شده بود هنوز ادامه داشت. شاه عباس از همان آغاز برآن شد تا با سرکوب شورشهای به پاخاسته قدرت خویش را تثبیت کند. وی در سال ۱۰۰۷ه.ق اصفهان را به پایتختی انتخاب کرد و سعی کرد با تحت فشار قراردادن نیروهای شورشی و متلاشی ساختن هستههای طغیانی آنها را نابود کند یا تبعید نماید. وی در این راستا در سال۱۰۱۴ه.ق حدود هفتاد هزار ارمنی و آذربایجانی را به مرکز ایران تبعید نمود. همچنین بسیاری را از گرجستان بیرون راند و در حوالی اصفهان و مازندران اسکان داد. اسکان مخالفان در اطراف پایتخت امکان کنترل بیشتر را به قدرت مرکزی میداد. بسیاری از مخالفان شهرهای دیگر هم به این شهر تبعید شدند.
شاه عباس این مکان را قورخانه(مرکز اسلحه) و محل سکونت کارگران اسلحهسازی قرار داد. به همین جهت احتمال دارد صنعت چاقو سازی و زودپزسازی و همچنین کارد و چنگالسازی در نجفآباد از بقایای همان دوران باشد.
نجفآباد پیش از صفویه
در خصوص ساکنان نخستین شهر گفته شدهاست که پیش از بنای آن عده از زرتشتیان در کوههای شمالی شهر ساکن بودند؛ و این محل پس از آنکه دولت اسلامی برقرار شد برای مدتی پایگاه گبران گردید.
نجفآباد قطعه زمینی گسترده با دو رشته کوه موازی در شمال و یک رشته از کوهپایههای زاگرس در جنوب، دشت گستردهای را تشکیل میداده که عدهای از زرتشتیان چادرنشین از فلات مرکزی ایران (یزد) در آغاز در تابستان با کوچ خود به این مکان حیواناتشان را در کوهپایههای شمالی میچراندند و تا پاییز در اینجا میماندند؛ ولی پس از مدتی رنج رفتوآمد همه ساله آنها را وادار به اسکان در این دشت کرد. اینان در کوهپایههای شمالی ساکن شدند و از چشمهسارهای آن برای استفاده خود و حیواناتشان بهره میبردند. چون تابستانها دچار کمآبی شدند به فکر حفر قنات و تأمین آب دائمی برای خود افتادند.