کناره گیری «کیمیا گیلانی» از اجرا در صداوسیما چندساعت پس از بغضاش برای کیان پیرفلک
"کیمیا گیلانی" مجری برنامه تلویزیونی زنده به محض پخش شدن فیلم کوتاهی از کیان پیر فلک کودکی که در ایذه جان خود را از دست داد بغض کرد و نتوانست برنامه را ادامه دهد.
او ساعاتی پیش با انتشار پستی در اینستاگرام خود، از اجرا در صداوسیما استعفا داد.
بیوگرافی کیمیا گیلانی
کیمیا گیلانی متولد ۱۲ مرداد ۱۳۷۱ در تهران، مجری و بازیگر سابق تلویزیون است.
او فارغ التحصیل فوق لیسانس رشته مدیریت صنعتی از دانشگاه شهید بهشتی می باشد که در کنار اجرا نویسندگی هم می کند و می گوید عاشق بچه هاست.
اولین اجرا در ۹ سالگی
کارمو از سال ۱۳۸۰ وقتی ۹ ساله بودم از برنامه «امیدهای ایران» شبکه جام و جم شروع کردم تا اینکه بصورت جدی از سال ۸۵ در ۱۴ سالگی با برنامه «نردبان» ادامه دارد.
شهرت با رنگین کمان
گیلانی از سال ۱۳۹۱ که ۲۰ ساله بود اجرا و بازیگری برنامه «رنگین کمان» را بدست گرفت و علاوه بر اینکه دیده شد مدتی بعد نویسندگی را نیز برعهده گرفت.
تجربه در کنار خاله نرگس
در برنامه رنگین کما قرار نبود که جای خاله نرگس بیایم حتی در برنامه، ایشان عمه من هستند و من به ایشان عمه نرگس می گویم
ایشان به عنوان مجری و دانای کل بودند که نقش خودشان را دارند و من هم نقش یک بچه، بنابراین خیالم راحت بود که قرار نیست رقابتی باشد.
از اول هم که می خواستم وارد شوم از ایشان اجازه گرفتم و راهنمایی خواستم و عنوان کردم که نیاز به کمک از طرف او را دارم.
از انشاء تا علاقه به نویسندگی
همیشه در بچگی در ذهنم این بود که نویسندگی کار سختی است و زنگ های انشاء از فکر اینکه چه بنویسم دلهره داشتم.
قدم به قدم شروع به نوشتن کردم و متن هایم اصلاح و مقایسه می شد و کم کم راه افتادم و کارهای بیشتر بهم پیشنهاد شد، مدتی برای برنامه فتیله و هم برای رنگین کمان می نوشتم.
تجربه بازیگری
خیلی قدیم تر چند کار انجام دادم که در آنها نقش کودک و نوجوان داشتم که یکی از انها تله فیلم «هیچکس» برای شبکه دو بود.
بازی سریال مناسبتی «روزهای بزرگ» را هم در کارنامه کاری ام دارم در کل بازیگری را دوست دارم چون شیرین است.
ازدواج
خانم کیمیا گیلانی روز ۱ مهر ۱۴۰۰ در ۲۹ سالگی ازدواج کرد و به جرقه مجریان متاهل پیوست.
نشان دادن کیان پیرفلک در قالب سؤال مسابقه تلویزیونی و گریه مجری! واقعا شرم نکردید؟
نهال موسوی در عصر ایران نوشت: شب پنج شنبه ۲۶ آبان ساعت ۲۲ برنامه مسابقه محور "کهکشانیها" از شبکه ۵ سیما به شکل زنده در حال پخش است و پرسشها از ۲ شرکت کننده تلفنی پرسیده میشود. کیمیا گیلانی (مجری برنامه) با انرژی و سرحال سوالات را میپرسد تا اینکه حدود ۲۰ دقیقه بعد از شروع برنامه میرسد به یک پرسش تصویری و از مهمان تلفنی میپرسد: «ویدئویی که مشاهده خواهی کرد متعلق به چه کسی است؟»
در مونیتور تصویر "کیان پیرفلک" نشان داده میشود که آن قایق آبی را در دست دارد و دارد حرف میزند، کاملا مشهود است که مجری از دیدن این تصویر و شنیدن صدای کیان متحیر میشود، به گونهای که شرکت کننده در مسابقه جواب را میدهد اما مجری فقط بله ... بله ... میگوید و بعد هم بغضش گرفته و نمیتواند ادامه بدهد و با زور فقط میگوید: «بریم یک بخشی را ببینیم و برگردیم»
بعد از برگشتن به داخل استودیو کیمیا گیلانی به خودش مسلط شده، برنامه و مسابقه را ادامه میدهد اما آن انرژی و روحیه اولیه او کاملا از دست رفته است و این حس از صدایش کاملا معلوم است.
ویدئو این بخش از برنامه در فضای مجازی منتشر شد و با واکنش منفی مخاطبان روبرو شد، تا جایی که شب گذشته کیمیا گیلانی در حساب شخصی توئیترش اعلام کرد که دیگر اجرا نخواهد داشت و به تلویزیون برنمیگردد.
گیلانی نوشت: «من کیمیا گیلانی از ۱۵ تیر ۱۳۸۵ که وارد حوزه اجرا شدم واقعا براش تلاش کردم درس خوندم و هدفی جز شادی دل مردمم نداشتم و حالا که دل مردمم شاد نیست نیازی هم به حضور من نیست و از اجرا در تلویزیون خداحافظی میکنم.
یه روزی دلمون شاد میشه
شاید من زنده نباشم
اگر تو بودی
جای من هم بخند»
کاملا معلوم است از فشاری که به خانم مجری آمده تصمیم به چنین اقدامی گرفته است. چون برنامهسازان "کهکشانیها" را که کسی نمیشناسد و تمام خشم و ناراحتی نشان دادن این تصویر از کیان پیرفلک به عنوان یک آیتم مسابقه تلفنی بر سر مجری برنامه خالی شد.
از قدیم گفتهاند «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد» واقعا با توجه به این که در زمان پخش این مسابقه هنوز پیکر پاک کیان پیرفلک به خاک سپرده نشده بود، آیا انجام چنین کاری درست است؟
آیا مصیبتی چنین غم انگیز را تقلیل دادن به یک پرسش در مسابقه تلفنی کار درستی است؟ آن هم وسط برنامهای مسابقه تلفنی که پرسشهایش بیشتر به چالش کشیدن اطلاعات عمومی شرکت کنندههاست. برنامهای مفرح و هیجان انگیز!
واقعا باید پرسید هدف از چنین کاری چه بوده است؟
آیا این پخش تصویر کیان و حرفهای او در فاصله یک روز از شهادتش استفاده ابزاری از او نیست؟ آیا واقعا این کار بی احترامی به او، خانواده و مخاطب نیست؟
آیا در آن سیستم عرض و طویل صداوسیما کسی نبود و نیست که از انجام چنین کاری جلوگیری کند؟
آیا نباید هیچ کسی از برنامهسازان و یا طراحان سوال برنامه از خود بپرسد چنین سوالی در این زمان جایی از اعراب دارد؟ حال بعد از گذشت دو روز از این قضیه، کسی به اشتباه بودن چنین کاری اعتراف کرده است؟ کسی هست که مسولیت این خطا را بپذیرد و معذرت خواهی بکند؟ یا خیر چون از جایگاه و ساعت آنتنی که دارند چنان خیالشان جمع است اصلا نیازی به این کارها نمیبینند؟
واقعا چنین خبطی را با هیچ معیار و منطقی نمیتوان درک کرد! فقط احساس شرم است که برای ما میماند، شما که ...
- 14
- 6
Mosafer1989
۱۴۰۱/۸/۲۹ - ۱۷:۵۰
Permalink