یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۰۱:۳۲ - ۱۴ خرداد ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۳۰۰۲۱۶
سیاست

امام خمینی: بترسید‌‎ ‎‌از روزی که مردم بفهمند در باطن شما چیست و یک انفجار حاصل بشود/ ویدئو

در بیست و نهمین سالگرد رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، ویدئویی از سخنان مهم امام را خطاب به مسئولین کشور منتشر شد. این سخنان در صبح ۶ خرداد ۱۳۶۰ (۲۲ رجب ۱۴۰۱ ) در حسینیه جماران و در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی‌ ایراد شده است.

 

 

این سخنان در صبح ۶ خرداد ۱۳۶۰ (۲۲ رجب ۱۴۰۱ ) در حسینیه جماران و در جمع نمایندگان مجلس شورای اسلامی‌ ایراد شده است:

دعواهای ما دعوایی نیست که برای خدا باشد. این را همه از گوشتان بیرون کنید!‌‎ ‎‌همه تان همۀ ما، از گوشمان بیرون کنیم که دعوای ما برای خدا است، ما برای مصالح‌‎ ‎‌اسلام دعوا می کنیم. خیر! مسئله این حرفها نیست. من را نمی شود بازی داد! دعوای خود‌‎ ‎‌من و شما و همۀ کسانی که دعوا می کنند همه برای خودشان است. همه می گویند پیش بده‌‎ ‎‌برای ما! همه می خواهند تمام این قدرت چی چی. آخر من نمی فهمم چه قدرتی الآن در‌‎ ‎‌کار هست! خوب، محمدرضا اگر دنبال این مسائل می رفت مطلبی بود، برای اینکه یک‌‎ ‎‌قدرتی بود ـ قدرت شیطانی بود ـ کسی حق نداشت یک کلمه بگوید؛ اما امروز که بقال‌‎ ‎‌سرمحله می آید و می گوید که برادر نخست وزیر اینجا این کار درست نیست، برادر‌‎ ‎‌رئیس جمهور این کار درست نیست، این دیگر قدرتی نیست. یک برادری است، یک‌‎ ‎‌دسته برادرند، یک دسته شان شانسشان آورده است آنجا نشسته اند؛ یک دسته بیچاره‌‎ ‎‌هم برای اینها سینه می زنند!

 

قدرت نیست که ما حالا برای یک قدرتی بیاییم. اینها‌‎ ‎‌تلبیسات ابلیس است که بر ما غلبه کرده است. و این تلبیسات ابلیسی را چنانچه مسامحه‌‎ ‎‌کنید، شما را به جهنم می فرستد! در همین دنیا هم به تباهی می کشد. در همین دنیا ایستاده‌‎ ‎‌است این تلبیس نفسانی و این شیطان نفس ایستاده است تا آنجایی که همه چیز دنیا را به‌‎ ‎‌باد فنا بدهد. 

 

هیتلر حاضر بود تمام بشر از بین برود، و خودش در آن قدرت همان آلمان‌‎ ‎‌باقی باشد. آن نژاد بالاتر و این چیزی که در مغز هیتلر بود در مغز همۀ شما هست! خودتان‌‎ ‎‌غفلت کرده اید. در مغز همه این مطلب هست که همه بروند و من ‌‌[‌‌باشم‌‌]‌‌! تا نروید سراغ‌‎ ‎‌اینکه یک انصافی در کار باشد، یک توجهی به خدا در کار باشد. یک حسابی در کار‌‎ ‎‌باشد، که خودتان از خودتان حساب بکشید که من امروز می خواهم چه بکنم، می خواهم‌ همۀ مملکت ایران را به هم بزنم برای اینکه من باشم و هیچ کس نباشد نه، همه باشید، و‌‎ ‎‌همه هم حفظ کنید مملکت را. همه باشید، و همه روی قانون عمل بکنید قانون اساسی را‌‎ ‎‌باز کنید، و هر کس مرز و حد خودش را تعیین کند. به ملت هم بگویند که قانون اساسی ما‌‎ ‎‌برای دولت این را وظیفه کرده است؛ برای رئیس جمهور این را؛ برای مجلس این را؛‌‎ ‎‌برای فرض کنید فلان کار برای ارتش این را. برای همه وظیفه معین کرده است. به مردم‌‎ ‎‌بگویند در قانون اساسی که شما رأی دادید برایش، وظیفۀ ما این است. در لفظ فقط‌‎ ‎‌نباشد، و در واقع خلاف. واقعاً سر فرود بیاورید به قانون؛ و واقعاً سر فرود بیاورید به‌‎ ‎‌اسلام. لفظ را همه می گویند. شاید شیطان را هم ازش بپرسند، می گوید من انقلابی هستم!‌‎ ‎‌امروز همه انقلابی هستند! امروز همه دلسوز برای ملت هستند! امروز دعوای اینکه ما‌‎ ‎‌همه جنگ هم رفته ایم ـ

 

و شما دیدید که یک دسته نوشته اند که ما از اول در جنگ چه‌‎ ‎‌بودیم ـ گفته اند. خوب، من هم می توانم بگویم من در صفِ اول جنگ دارم جنگ‌‎ ‎‌می کنم، ولی اینجا افتادم همینطور.

 

باید به حسب واقع، به حسب انصاف، به حسب‌‎ ‎‌وجدان، این مردمی که شماها را روی کار آورده اند، این مردم زاغه نشین که شماها را‌‎ ‎‌روی مسند نشانده اند ملاحظه آنها را بکنید، و این جمهوری را تضعیفش نکنید. بترسید‌‎ ‎‌از آن روزی که مردم بفهمند در باطن ذات شما چیست، و یک انفجار حاصل بشود. از‌‎ ‎‌آن روز بترسید که ممکن است یکی از «ایام الله » ـ خدای نخواسته ـ باز پیدا بشود. و آن‌‎ ‎‌روز دیگر قضیه این نیست که برگردیم به ۲۲ بهمن. قضیه ‌‌[‌‌این‌‌]‌‌ است که فاتحه همه ما را‌‎ ‎‌می خوانند!

 

(صحیفه امام، جلد۱۴، صص: ۲۷۹ و ۲۸۰)

 

 

j​amaran.‎​ir
  • 23
  • 6
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر