فیلم/ کولبری در نقطه صفر مرزی
گردنههای پربرف در میانه کوه؛ از دور و نزدیک صدای جیغهای بلند قطع نمیشود؛ صدایی که با هر بار شنیدنش کولبران میخندند.
راه سربالاییِ باریک اما بلندِ کوه، یخ زده و مثل سرسره شده. کولبرانی که بار سبک یا نشکستنی دارند با کولهشان سُر میخورند و با سرعت تمام پایین میآیند. صدای خنده و جیغشان در تمام کوه میپیچد. پیام میگوید: «خوشخوشانند. بارشان عالی است و راحت سرسره بازی میکنند.» اما آنها که تلویزیون الایدی بر دوش خود دارند نه جیغی میکشند و نه شادند؛ فقط عصایی در دست دارند و مسیر را با قدمهای آرام خود، آهسته و پیوسته طی میکنند.
در مسیر کولبری برخی حرف میزنند و میخندند یا برای بقیه آواز میخوانند، اگر هم داشته باشند روی کولهشان ضبط صوتی میگذارند که ترانههای «حسن زیرک» و «ناصر رزازی» گوش دهند. نوای ترانه «کهتانه» حسن زیرک با یک کولبر از دور میآید و دوباره کمکم دور میشود. برخی کولبران هیچ نمیگویند؛ فقط منتظرند این مسیر پربرف که هیچ لباسی حریف سرمایش نیست و هیچ یخشکنی تاب یخهایش را ندارد به پایان برسد و از باری که زیر آن گرفتارند، خلاص شوند.
آنانی که شب قبل در سیاهی و ظلمات از کوه گذشتهاند مثل نقطههایی سیاه و متحرک از دور پیدا میشوند و وقتی به لب جاده گناو میرسند، دستهدسته بارهای تلویزیون، سیگار، پوشاک و… را جلوی پای صاحبباران پایین میگذارند. گناو اول مسیر کولبری در اورامان است؛ همان مسیری که به سلیمانیه میرسد.
- 19
- 3