«مادربزرگم زار داره. وقتی میگیردش، حالت صورتش عوض می شه و اصلا شبیه خودش نیست. به زبونی که بلد نیست حرف میزنه. بعد چند دقیقه به حالت عادی برمیگرده و چیزی از چنددقیقه قبلش یادش نمیمونه»؛ «داداشم یهبار گم شد. همه اهالی بسیج شدن، کل جزیره رو دنبالش گشتن. هیچجا نبود....