ایل بزرگ بختیاری در مناطق ییلاقی استان های چهارمحال و بختیاری و اصفهان ساکن هستند و با آغاز کوچ پاییزه، حدود ۱۴ هزار خانوار عشایری با ۱۲۶ هزار نفر جمعیت، همراه با بیش از یک میلیون و ۵۰۰ هزار راس دام سبک و سنگین به مناطق عشایری شهرستان های ایذه، مسجد سلیمان، لالی و اندیکا در استان خوزستان کوچ می کنند.
زنان عشایر که در گویش ایلیاتی، " زینه " خوانده می شوند، نقش بسیار مهم و برجسته ای در صحنه زندگی ایفا می کنند. به گونه ای که به جرات می توان گفت، ستون مهم زندگی سخت و دشوار عشایر کوچ رو، زنان هستند.
با توجه به فرهنگ زندگی عشایری که چنین نقشی را از دیرباز برای زنان تعریف کرده، کار زنان عشایری به شیوه های مختلف در خدمت رشد و توسعه اقتصاد خانواده قرار می گیرد. نقش پایاپای زنان در پرورش و نگهداری گوسفندان، تهیه و تولید محصولات متنوع دامی، مشارکت فعال در کشاورزی، بافتن قالیچه و گلیم و جاجیم وگبه و ساخت صنایع دستی زیبا، در کنار ایفای نقش همسری و مادری، آنان را به تکیه گاه محکم و استواری برای خانواده تبدیل کرده است. با این حال اغلب زنان عشایری از کمبودها و نارسایی های بسیاری رنج می برند؛ نارسایی هایی که به مانع بزرگی در راه رشد و شکوفایی استعدادهای آنان بدل شده است. زندگی در کوچ و عدم سکون در نقطه ای خاص و همچنین، رفت و آمد سالیانه میان ییلاق و قشلاق در مسیرهای طولانی و چندصد کیلومتری در حاشیه راه های مواصلاتی شهری و استانی، خود به خود خانواده های عشایر را دور از فضای شهر و روستا و امکانات گریزناپذیر شهرنشینی و توسعه نگاه می دارد و بنابراین، میزان دسترسی به امکانات آموزشی و بهداشتی را تا حداقل، تقلیل می دهد. دوری از امکانات رفاهی به دلیل زندگی در دل طبیعت و انس گرفتن با چارچوب های زندگی عشایری، زنان عشایر را زودتر پیر و شکسته می کند و دیری نمی پاید که رنگ جوانی از رخسار دختران کم سن و سال و حتی زنان جوان محو می شود. دختران عشایر به دلیل کمبود شدید دسترسی به مدارس شبانه روزی یا مقاطع تحصیلی ششم و هفتم متوسطه سیار، پس از گذراندن آموزش عمومی عطای تحصیل در مقاطع بالاتر را به لقایش می بخشند و استعدادهای سرشار آنان زیر دست مادرانشان صرف یادگیری اصول زندگی عشایری می شود.
عدم دسترسی به بهداشت به ویژه آموزش های مربوط به کنترل جمعیت و تنظیم خانواده، سهل انگاری مراجعات دهگردی پزشکان و بهورزان روستاهای پیرامون و اهمال زنان عشایر در پیگیری بهداشت و سلامت شخصی نیز، باعث شده تا زنان گاهی تا ۱۰ بار زایمان کنند و نسل اندر نسل، آموخته اند که در این دشوارترین لحظه زندگی هم مستقل و متکی به خود باشند که این اتفاق هم با توجه به شیوه زندگی برگرفته از فرهنگ عشایری و سختی های آن، توان بسیاری را از آنان به تحلیل می برد.
با وجود غلبه فرهنگ مردسالار در جامعه عشایری، اما می توان تایید کرد که زنان عشایر، علاوه بر آنکه تولیدکننده بیش از ۹۰ درصد اقلام زندگی اعم از خوراک و پوشاک و ملزومات بیتوته و سکونت هستند والبته، نقش بسیار کمرنگی در تصمیم گیری ها و تعیین کننده خط مشی زندگی دارند، اما جای خالی آنان در لحظه لحظه زندگی این اقلیت طبیعتنشین به شدت محسوس و آشکار است.
عباس پوستین دوز
- 18
- 1