زن صیغهای
زن صیغهای زنی است که به ازدواج موقت با مردی درآمده است.
ازدواج موقت كه در افواه «عوام» به نام «صيغه» مشهور شده از نظر قوانين اسلامى يك نوع قرارداد ازدواج است كه با ازدواج «دائم» (ازدواجهاى معمولى) هيچ گونه فرقى جز در مسأله «محدود بودن مدت» ندارد.
در ازدواج موقت، مرد و زنى كه ازدواج آنها با يكديگر بلامانع است با هم پيمان زناشويى مى بندند و عقد مى خوانند و تعيين «مهر» و «مدت» مى كنند، و فرزندى كه از آنها به وجود مى آيد يك فرزند مشروع و قانونى (حلال زاده) و داراى تمام حقوق و مزاياى يك فرزند است.
پس از تمام شدن مدت ازدواج موقت، و جدايى دو همسر از يكديگر، زن بايد «عدّه» نگهدارد، يعنى پيش از گذشتن «مدت معينى» حق ندارد با مرد ديگرى ازدواج دائم يا موقت كند (مدت مزبور اقلا چهل و پنج روز تمام براى زنانى كه عادت ماهانه نمى بينند و براى آنها كه مى بينند دو بار قاعده شدن است).
بديهى است فلسفه نگه داشتن عدّه اين است كه روشن شود كه از شوهر اوّل نطفه اى در رحم زن منعقد شده است يا نه، چه اينكه اگر منعقد شده باشد در اين مدت آشكار مى شود، ناگفته پيداست كه در صورت انعقاد نطفه بايد تا موقع وضع حمل از ازدواج با ديگرى خوددارى نمايد.
بنابراين اگر زن، قبل از گذشتن مدت مزبور كه در واقع «حريم زوجيت» محسوب مى شود با ديگرى عقد ازدواج دائم يا موقت ببندد ازدواج او باطل و عمل او «عمل منافى عفت» (زنا) محسوب خواهد شد ومشمول تمام كيفرهايى است كه در اسلام براى اين كار تعيين شده است.
از اين گفتار چنين نتيجه مى گيريم كه تمام حدود ازدواج و شرايط همسرى كه در «ازدواج دائم» وجود دارد بايد در «ازدواج موقت» رعايت گردد (به استثناى موضوع مدت).
فقهاى اسلام طبق مدارك اسلامى تصريح كرده اند كه اين دو نوع ازدواج از نظر احكام هيچ گونه فرقى با هم ندارند جز در يك مورد و آن اينكه:
در ازدواج دائم «مسلمان» نمى تواند با «غير مسلمان» ازدواج كند، ولى ازدواج موقت مرد مسلمان با زن غير مسلمانى كه از اهل كتاب است (مانند مسيحى و يهودى) مانعى ندارد.
تعیین مهریه
در ازدواج موقت نیز مثل ازدواج دائم بایستی مهریهای تعیین گردد و مقدار آن بسته به توافق طرفین است، اما برخلاف ازدواج دائم که تعیین مهریه را میتوان به بعد از ازدواج موکول کرد یا اصولاً توافقی بر آن نکرد، در ازدواج موقت عدم تعیین مهریه در زمان عقد موجب باطل شدن قرارداد میشود.
شرايط عاقد در ازدواج یا صيغه موقت:
ماده ۱۰۶۴ قانون مدني: “عاقد بايد عاقل و بالغ و قاصد باشد.”
عاقد به كسي گفته ميشود كه صيغه عقد ازدواج را جاري ميسازد و كسي كه صيغه را جاري ميسازد بايد داراي سه ويژگي باشد:
قسمت الف ـ عاقل باشد: كسي كه صيغه عقد ازدواج موقت را جاري ميسازد بايد عاقل باشد، پس اگر شخص ديوانه، صيغه عقد را جاري سازد عقد باطل است.
قسمت ب ـ بالغ باشد: كسي كه صيغه عقد ازدواج موقت را ميخواند بايد بالغ باشد. به استناد تبصره ۱ ماده ۱۲۱۰ قانون مدني سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام قمري و در دختر نه سال تمام قمري است. بنابراين چنانچه طفلصغيري صيغه را جاري سازد عقد باطل است.
قسمت ج ـ قاصد باشد: يعني قصدش از جاري كردن صيغه ازدواج موقت اين باشد كه در مدت معين، پيمان زناشويي را منعقد مينمايد. بنابراين اگر شخصي از روي مزاح و يا در حال مستي، صيغه عقد را جاري سازد اين عقدباطل است.
در نتيجه كسي كه صيغه عقد ازدواج موقت را جاري مينمايد، چه براي خودش چه به وكالت از طرف زوجين يا از طرف يكي از زوجين يا ولي يكي از زوجين، بايد داراي شرايط مذكور در ماده ۱۰۶۴ باشد. لذا اگر دختر وپسري كه نابالغ هستند يا عاقل نيستند و يا قصد نداشته باشند، صيغه عقد ازدواج موقت را جاري نمايند، اين عقد باطل است.