بیت رهبری
دفتر مقام معظم رهبری که با عنوان بیت رهبری هم شناخته میشود نامِ سازمانی در جمهوری اسلامی ایران است که زیر نظر مقام معظم رهبری اداره میشود. این سازمان به طور کلی مرکز مدیریت همه سازمانها، نهادها، ادارات کل، موسسات و سایر دستگاههایی است که زیر نظر مستقیم رهبر ایران اداره میشوند.
پایگاه خبری عصر ایران در همین رابطه مینویسد: «بيت رهبري دو خصوصيت بارز دارد! اول هيچ ساختمان نوساز و مرتفعي ندارد. مجموعهي اداري بيت رهبري شامل خانه هاي قديمي {يا بهتر بگويم كلنگي} است! خانههاي قديمي هم كه ميدانيد تا دلتان بخواهد اتاق دارد. كف عمدهي اتاقها موكت است. موكتها به غايت سادهاند و كاملا پيداست سالهاست زير پا افتادهاند! و خصوصيت دوم؛ عليرغم اينكه هيچ وسيلهي تزئيني و زينتي در مجموعهي بيت ديده نميشود همه جا تميز و زيباست. پيچكها، چمنكاريها و درختان تنومند، نشان از ذائقهاي لطيف و زيباپسند دارد»!
این سازمان از سال ۱۳۶۸ و با تغییر رهبر جمهوری اسلامی به صورت رسمی تشکیل شد و دارای اختیارات مشخصی در قانون اساسی گردید.
در دوران رهبری سیدعلی خامنهای، ریاست این سازمان را محمد محمدی گلپایگانی بر عهده دارد.
نفرات اولیهی بیت
احمدآقا پیشنهاد کرد ناطق نوری و عبدالله نوری به دفتر رهبری بروند و ریاست دفتر را به عهده بگیرند. میگفت:«هر دو نوری هستند. یکی نور اصفهان و یکی نور مازندران و به نوعی از دو جناح موجود هستند و کسی حرف نمیزند»(۳) اما گویا رهبری به دنبال فردی غیرجناحی میگشت. آقای محمدی گلپایگانی را که در عقیدتی سیاسی ارتش و غیر جناحی بود انتخاب کردند.
گروه مشاوری هم از آقایان ناطق نوری، باهنر، خاتمی، موسوی خوئینیها و هاشمی رفسنجانی در ابتدا تشکیل شد که جلسات هفتگی داشتند و به رهبری مشاوره میدادند که به تدریج با شکل گرفتن تشکیلات رهبری نقش گروه مشاور کمرنگتر شد. (۴) محسن رفیقدوست هم از همان ابتدا نزد رهبری رفت و امور ساخت و ساز بیت رهبری را به عهده گرفت.
مکان برای برپایی بیت رهبری
رهبری همچنان در ساختمان ریاست جمهوری مستقر بود و دیدارهای او در همان جا انجام میگرفت. پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، رهبری باید محل استقرارش را به رئیس جمهور جدید میسپرد.
محسن رفیق دوست میگوید نزدیکی محل ریاست جمهوری ملکی متعلق به خانوادهی نظام مافی بود. آقا مرا خواستند و گفتند: «این جا را به قیمت مناسبی که صاحبش راضی باشد بخرید تا ما به آنجا برویم.
ملک خانوادهی نظام مافی را خریدند؛ ملکی که چهار ساختمان داشت. یکی از آنها را که سالن بزرگی داشت برای سکونت رهبری در نظر گرفتند.
رفیق دوست میگوید در و دیوار ساختمانها آرمها و گچبریهای خاصی داشت که دیدارهای رهبری آنجا انجام میشد و یک روز حسین شیخالاسلام گفت که اینها آرمهای فراماسونری است و ما آنها را کندیم.
در کنار ساختمانی که رهبری مستقر بود زمین بزرگی شبیه ورزشگاه و زمین بازی بود که حسینهای به نام امام خمینی در آنجا ساختند و بعد از آن دیدارهای رهبری در آنجا انجام میشد.
تشکیل بازرسی بیت رهبری
رهبری نامهای برای ناطق نوری فرستاد که در آن نوشته بودند: «بر اساس گزارشی که رسیده دو نفر را بازداشت کرده اند که پس از دستگیری اذیت شده اند و به اینها فشار آمده است. گزارشی که به دست من رسیده است خدا کند درست نباشد و اگر چنین باشد وای بر حال من در آخرت. از شما میخواهم بررسی کنید و فصل به فصل که پیش میروید به ما گزارش کنید.» در ادامه نامه نوشته بود: «خدا کند این گونه که اینها میگویند درست نباشد، والا وای بر من. وای بر ما، اگر این درست باشد. اگر این ظلمها در کشور شود در قیامت چه پاسخی خواهیم داشت.»
ناطق نوری: من تیمی را انتخاب کردم، رسیدگی کردم و گزارش درست بود. کسانی که خلاف قانون عمل کرده بودند بازداشت، محاکمه، تعزیر و از دستگاه مربوطه اخراج شدند. بعد از این ماجرا که برکات بسیار خوبی داشت، ایشان محبت کردند و حکمی به من دادند برای تشکیل یک دفتر کوچک. قید کوچک در این حکم جالب بود.
ایشان فرمودند: « از آنجا که اینجا آخرین ملجا مردم است و اگر به من تظلمی شد بتوانم رسیدگی کنم، شما دفتری تشکیل دهید که بتوان رسیدگی کرد.» پس از پایان رسیدگی به همین شکایت بود که رهبری به ناطق نوری حکم ریاست بازرسی دفتر رهبری را داد.