آنگ سان سوچی
آنگ سان سو چی متولد ۱۹۴۵م سیاستمدار، دیپلمات، نویسنده و مدافع حقوق بشر برمهای است. که به عنوان نخستین مشاور دولتی میانمار و رهبر اتحادیه ملی برای دموکراسی فعالیت میکند. او در این نقش بهطور دفاکتو رئیس دولت است و مقامی همارز نخست وزیر دارد. او همچنین نخستین زنی است که به عنوان وزیر امور خارجه، وزیر برق و انرژی و وزیر آموزش در کابینه رئیس جمهور تین چیاو فعالیت کرده و از سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ نماینده پارلمان این کشور بودهاست.
او از مخالفان حکومت سابق نظامی میانمار و برنده جایزه صلح نوبل است. در انتخابات عمومی ۱۹۹۰ اتحادیه ملی دموکراسی به رهبری او توانست ۵۹ ٪ آرای ملی و ۸۱ ٪ کرسیهای مجلس را از آن خود کند. او که پیش از این انتخابات نیز در بازداشت خانگی بود، مجموعاً ۱۵ سال از عمر خود را بین ژوئیه ۱۹۸۹ تا نوامبر ۲۰۱۰ در حصر خانگی بسر برد. وی برنده جوایزی همچون جایزه صلح نوبل(۱۹۹۱)، لژیون دونور (فرمانده)، جایزه ساخاروف، نشان افتخار آزادی رئیسجمهوری، جایزه بینالمللی سیمون بولیوار (از دولت ونزوئلا)، جایزه جواهر لعل نهرو را به منظور تفاهم بینالمللی از دولت هند (۱۹۹۲) و جایزه اولاف پالمه شدهاست.
ژنرال «آنگ سان»، پدر وی یکی از مبارزان آزادی و استقلال برمه از بریتانیا بود. ژنرال آنگ سان در سال ۱۹۴۷ درست پیش از استقلال برمه از بریتانیا ترور شد و نتوانست رویایی را که دنبال میکرد، به چشم ببیند.
با اعلام استقلال برمه از بریتانیا در سال ۱۹۴۸ میلادی، جنگ داخلی در این کشور آغاز شد. این جنگ داخلی که به «نبرد کارن» معروف است، به عنوان طولانیترین جنگ داخلی ناتمام جهان شناخته میشود.
پیش از استقلال از بریتانیا، گروههای ضداستعماری در این کشور دست به اعتراض و اعتصاب زدند. دو گروه بزرگ به رهبری حزب کمونیست برمه (CPB) و ناسیونالیستهای کارن تحت رهبری اتحادیه ملی کارن (KNU) از جمله احزاب و گروههای فعال و شناخته شده بودند.
سرانجام کشور برمه روز ۴ ژانویه ۱۹۴۸ رسما از بریتانیا اعلام استقلال کرد. با اینحال بسیاری از اقلیتهای قومی از شکلگیری دولت جدید ناراضی بودند، چرا که اعتقاد داشتند بسیاری از مقامات نظامی کارن در اصل توسط دولت بریتانیا منصوب شدهاند.
آنگ سانگ سوچی زمانی که ۱۵ سال داشت، همراه با مادرش به عنوان سفیر برمه و برادرانش به هند نقل مکان کرد.
او در سال ۱۹۷۳ همراه همسرش «میشل آریس» به بریتانیا نقل مکان کرد و تحصیلاتش را در فلسفه، سیاست و اقتصاد به پایان رساند. آن دو صاحب دو فرزند با نامهای آلکس و کیم شدند و دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی را در بریتانیا، ایالات متحده آمریکا و هند سپری کردند.
بارقههای امید برای دموکراسی
در سالهایی که آنگ سان سوچی به دور از کشورش بود، اولین نخستوزیر برمه «او نو» که از زمان استقلال این کشور به قدرت رسیده و برای چند دوره عهدهدار این سمت بود با کودتای ژنرال «نی وین» در سال ۱۹۶۲ میلادی از قدرت برکنار شد.
ژنرال نی وین از سال ۱۹۶۲ تا ۱۹۸۸ کشور را به صورت دیکتاتوری تک حزبی مارکسیستی اداره میکرد. در سال ۱۹۷۴ قانون اساسی جدید معرفی و براساس آن حزب سوسیالیست، تنها حزب قانونی کشور اعلام شد.
در این دوران اقلیتهای قومی شروع به تشکیل گروههای شورشی بزرگتری کردند که پاسخی به دولت جدید در رد سیستم ایالتی بود. ارتش استقلال کاچین (KIA) نمونهای از این گروههای شورشی بود.
در سال ۱۹۶۷ پس از وقوع انقلاب فرهنگی چین، خشونتهایی بین بومیان برمه و چینیهای ساکن این کشور رخ داد که منجر به شکلگیری شورشهای ضدچینی در برخی از شهرها شد. چین در سال ۱۹۶۸ کمکهای خود به کمونیستهای برمه را آغاز کرد. بلافاصله پس از کودتا و همچنین در سال ۱۹۷۲، ژنرال نی وین مذاکرات صلح را با نیروهای مخالف آغاز کرد که نتیجهای در بر نداشت.
تحت حکومت دیکتاتوری ژنرال نی وین، برمه به یکی از منزویترین و کم توسعه یافتهترین کشورهای جهان تبدیل شد.
بدنبال اعتراضات سراسری در سال ۱۹۸۸ که در آن بیش از نیم میلیون دانشجو و شهروندان برمه شرکت داشتند، نظامیان از قدرت مردمی ترسیدند و ژنرال نی وین از سمتش استعفا داد.
بازگشت به سرزمین مادری و شروع فعالیتهای سیاسی
همزمان با شروع تظاهرات علیه دولت ژنرال نی وین، آنگ سان سوچی که در سال ۱۹۸۸ برای دیدار مادر بیمارش از بریتانیا به برمه بازگشته بود، در تجمعات شروع به سخنرانی کرد و بخاطر نام و نشانی که از پدر داشت، صدای مخالفان شد.
اما حکومت که متوجه اثرپذیری جامعه از او شده بود او را در حبس خانگی قرار داد. آنگ سان سوچی آزادی و دموکراسی را هدف اصلی مبارزات خود قرار داد چرا که کشورش از سالها پیش درگیر اختلافات قومی و دیکتاتوری بود.
در سال ۱۹۸۹ حکومت تصمیم گرفت تا در چندسال آینده انتخابات برگزار کند و همزمان نام برمه به میانمار تغییر کرد.
در سال ۱۹۹۰ انتخابات برگزار شد و با آنکه حکومت گمان میکرد که برنده این انتخابات خواهد شد، آنگ سان سوچی با حزب «اتحاد ملی برای دموکراسی» برنده انتخابات شد. حکومت اما حاضر نشد تا قدرت را به وی واگذار کند و او را همچنان در حبس خانگی نگه داشت.
آنگ سان سوچی در زمانی که در حبس خانگی بود توانست بر جامعه خود اثرگذار باشد. از آنجایی که او به فعالیتها و مبارزات صلح آمیز معتقد بود و ماهاتما گاندی را الگوی خود در مبارزه علیه استبداد میدانست، در حبس باقی ماند و از آنسوی نردههای حیاط با مردمی که در اطراف خانهاش جمع میشدند سخن گفت. تلاشهای او سرانجام جایزه نوبل صلح را در سال ۱۹۹۱ برایش به ارمغان آورد.
آنگ سان سوچی خستگیناپذیر این رویه خود را بیش از ۲۵ سال ادامه داد تا آنکه در سال ۲۰۰۷ مجددا تظاهرات علیه حکومت نظامی و سیاستهای اقتصادی و سیاسی در میانمار آغاز گردید. بخاطر حضور راهبان بودایی که ملبس به لباسهای سرخ رنگ بودند و در خط مقدم تظاهرات شرکت داشتند، این واقعه «انقلاب زعفران» نام گرفت.
افکار جهان تحت تاثیر خشونتهایی که علیه انقلابیون و راهبان بودایی معترض اعمال می شد قرار گرفت و در نهایت با فشارهای بینالمللی به حکومت میانمار، آنگ سان سوچی در سال ۲۰۱۰ از حبس آزاد شد و حکومت نظامی حاکم بر این کشور به سمت اصلاحات رفت. با این وجود حکومت همچنان مانع از آن میشد که وی وارد «بازی قدرت» شود و دلیل این مخالفت را همسر و فرزندان وی بیان میکرد، چرا که براساس قانون میانمار زنی که همسر غیرمیانماری داشته باشد و فرزندانش در خارج از این کشور متولد شده باشند، نمیتواند به سمت مقامهای عالیرتبه در دولت منصوب گردد.
او اما نامید نشد و به تلاشهایش برای استقرار دموکراسی در کشورش ادامه داد تا سرانجام در انتخابات سال ۲۰۱۵ میلادی با پیروزی حزبش در این انتخابات، رویای دموکراتیک شدن کشور میانمار به حقیقت نزدیک تر شد. گرچه وی به دلایل ذکر شده نتوانست به مقام ریاست جمهوری برسد، اما به عنوان رهبر و مشاور ارشد دولت میانمار به فعالیتهای سیاسی اش ادامه میدهد.
توجه جامعه جهانی به میانمار جلب می شود
از سال ۱۹۸۲ اقلیت مسلمان روهینگیا از فهرست ۱۳۵ اقلیت شناخته شده قومی این کشور حذف شده است. این اقلیت همراه با چهار اقلیت قومی دیگر از داشتن ملیت میانمار محرومند و شهروند این کشور محسوب نمی شوند.
کشور میانمار از جمله کشورهای کمتر توسعه یافته جهان محسوب می شود و براساس آمار سازمان ملل متحد، میانمار در سال ۲۰۱۵ در بین ۱۸۸ کشور بلحاظ میزان توسعه یافتگی در پایین جدول واقع شده و رتبه ۱۴۵ را داشت.
در این میان اقلیت مسلمان روهینگیا که از یکی از ستمدیدهترین اقلیتهای جهان هستند، در وضعیت بسیار بدتری نسبت به سایر اقوام میانمار دارند. اقلیت مسلمان روهینگیا سالیان سال است که تحت ستم بوده و از حقوق انسانی و اجتماعی خود محرومند.
براساس گزارش یونیسف، حدود ۶۰ درصد از جمعیت روهینگیا به علت فقر اقتصادی هرگز به مدرسه نرفتهاند و ۸۰ درصد از آنان بیسواد هستند.