بیکاری
بیکاری، عدم ادامه کسب و کار یا در دسترس نبودن کار برای افراد. یعنی فرد تمام خصوصیات کار کردن را دارد؛ اما کاری برای او پیدا نمیشود.
شرط هایی وجود دارد که با مشاهده ی آنها در فرد می توان گفت او به دسته بیکاران پیوسته است.
۱.اگر توانایی انجام کار را داشته باشد.
۲.اگر به دنبال یافتن کار باشد اما هیچ کاری یافت نشود.
اخیراً بیکاری، برای افرادی که تحصیلات شان را به پایان رسانده اما به دلیل نداشتن مهارت و عدم تجربهی کافی فرصت های کاری ندارند نیز اتلاق می گردد.
انواع بیکاری
۱- بیکاری ساختاری
۲- بیکاری اصطکاکی
۳- بیکاری طبیعی
۴- بیکاری منطقه ای
۵- بیکاری فصلی
۶- بیکاری فقر
۷- بیکاری آشکار
۸- بیکاری پنهان
۱- بیکاری ساختاری
این نوع بیکاری ناشی از رشد و توسعه در برخی از فعالیت های فعلی در اقتصاد مربوط در کشور است و این در کیفیت انتخاب مهارت ها تأثیر می گذارد.
۲- بیکاری اصطکاکی
این نوع بیکاری توسط جنبش مستمر بین پرسنل در مناطق و حرفه های مختلف و ناشی از تغییرات اقتصاد ملی ایجاد می شود.
۳- بیکاری طبیعی
باید بین عرضه و تقاضا برای مهارت ها تعادل وجود داشته باشد.
۴- بیکاری منطقه ای
در این نوع بیکاری وضعیت اقتصادی در برخی از صنایع و قلمروها رو به وخامت است.
۵- بیکاری فصلی
برخی از فعالیت های اقتصادی که در طبیعت فصلی هستند در این نوع بیکاری اثر می گذارند. مانند کشاورزی، ساخت و ساز، گردشگری
۶- بیکاری فقر
افرادی که پول لازم برای سرمایه گذاری را ندارند درگیر این نوع از بیکاری هستند.
۷- بیکاری آشکار
این نوع بیکاری به این معنی است که افراد نمی توانند کار متناسب با شرایط و تخصص خود را پیدا کنند.
۸- بیکاری پنهان
انتخاب ضعیف افراد برای مشاغلی که فایده و سودی برایشان ندارد، بیکاری رفتاری نیز نام می گیرد.
تعریف بیکاری
فردی که در اجتماع قادر به کار کردن است و قدرت لازم را برای کار کردن دارد اما فرصتی برای کار برای فرد یافت نمی شود. بیکاری یک معضل اجتماعی محسوب شده و اثرات سوء را برای فرد و جامعه دارد. نمی توان تعداد افراد بیکار را مشخص کرد. این امر با توجه به مراکز روستایی و شهری، جنسیت، نوع آموزش، سطح درس، در انواع مکان ها متفاوت می باشد.
افرادی مانند دانش آموزان، معلولین، سالمندان، بازنشستگان، و دارندگان کار موقت بیکار به حساب نمی آیند.
علل بیکاری عبارتند از :
۱_ مهاجرت از روستا به شهر
۲_ نقص در تولید و توسعه و عدم سرمایه مالی
۳_ سطح درسی و آموزشی
۴_ زشت و ناپسند بودن برخی از کارهای دستی مانند فروشندگی
۵_ عدم ارتباط مراکز آموزشی با برخی الزامات بازار کار
۶_ انصراف دولت از برخی خدمات کارگران از صندوق بین المللی و خصوصی سازی
۷_ اختلال در ساختار اقتصاد ملی کشور
۸_ برتری جنسیت و قومیت در برخی مکان ها بین افراد گوناگون
۹_ رشد جمعیت بیش از تولید داخلی
۱۰_ کار و تجارت خارج از کشور
۱۱_ افزایش ترکیب ارگانیک سرمایه