حزب توده
حزب توده ایران سازمان اصلی چپ در تاریخ معاصر ایران است.
این حزب به عنوان وارث سوسیال دموکراسی عهد مشروطه و حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰) در ۱۰ مهر سال ۱۳۲۰ در تهران تأسیس شد. بنیانگذاران آن عدهای (۵۳ نفر) از روشنفکران و فعالان چپگرا و ملیگرای ایران نظیر: سلیمانمیرزا اسکندری، ایرج اسکندری، بزرگ علوی، انور خامهای، احسان طبری، خلیل ملکی، فریدون کشاورز، عبدالحسین نوشین و رضا رادمنش بودند که اغلب در دوره رضا شاه تحت پیگرد یا در زندان بودند.
حزب توده ایران در دهه ۱۳۲۰ به یکی از بازیگران اصلی سپهر سیاسی ایران تبدیل شده بود، پس از کودتای ۲۸ مرداد و افشای سازمان افسری، حزب با سرکوب گستردهای از سوی حکومت روبرو شد و صدها افسر ارتش ایران به دلیل عضویت در این حزب به اعدام، زندان و تبعید محکوم شدند. حزب که از سال ۱۳۲۷ غیرقانونی اعلام شده بود، به فعالیت مخفی خود ادامه داد و بخشی از رهبران و کادرها هم کشور را ترک کردند.
اهداف و برنامهها
در اساسنامه این حزب که حزبی استالینیستی ومائوییستی با گرایش به شوروی سابق و چین است در مهرماه ۱۳۸۲ به تصویب کنگره مرکزی رسیده اینگونه نوشته شده که «هدف نهایی حزب توده ایران، استقرار سوسیالیسم در ایران، است و نخستین گام در راه تحقق این هدف را، برقراری حکومت دموکراتیک میداند، که زمینه استقرار آزادی، استقلال، صلح و عدالت اجتماعی را در جامعه فراهم آورد.»
ایرج اسکندری در یادداشتی خطاب به نخستین کنگره حزب در ۱۳ شهریور ۱۳۲۳ در روزنامه رهبر مینویسد: «هدف حزب توده متحدکردن تودهها، کارگران، دهقانان، تجار، صنعتگران و روشنفکران مترقی است. البته این طبقات از نظر اقتصادی تفاوت دارند. مثلاً، در حالیکه کارگران چیزی غیر از نیروی کار خود ندارند، صنعتگران کنترل ابزار تولیدشان را در دست دارند و دهقانان هم قطعه زمینی دارند یا در آرزوی به دست آوردن آن هستند؛ ولی در ایران معاصر، این اختلاف تحتالشعاع مبارزهٔ مشترک علیه امپریالیسم، زمینداران غایب، سرمایهداران استثمارگر و صاحبان چپاولگر صنایع قرار گرفتهاست. وظیفه ما متحدکردن طبقات استثمار شده و ایجاد حزبی متشکل از تودههاست.»
سلسله مراتب رهبری حزب
سلسله مراتب رهبری حزب به ترتیب از بالا به شرح زیر است:
کنگره حزب و در فاصله دو کنگره:
هیئت دبیران
دبیر اول
دبیر دوم - مسئول تشکیلات کل
دبیر سوم - دبیر سیاسی و مسئول نامه مردم
مسئول شعبهٔ کل ایدئولوژیک
مسئول روابط عمومی و روابط بینالملل
مسئول شعبهٔ اطلاعات
سایر اعضای هیئت دبیران
هیئت سیاسی شامل اعضای هیئت دبیران و سایر اعضای هیئت سیاسی است.
کمیتهٔ مرکزی
اعضای اصلی: شامل اعضای هیئت سیاسی و سایر اعضای اصلی کمیتهٔ مرکزی است.
اعضای مشاور
دههٔ ۲۰ و انحلال
در نخستین انتخابات آزاد بعد از سقوط رضاشاه در سال ۱۳۲۱ حزب توانست به موفقیت چشمگیری دست یابد و ۸ تن از نامزدهای آن از تبریز، اصفهان، گیلان و تهران توانستند به مجلس معروف و تاریخی چهارم راه یابند. در آن مجلس ۸۰ نفری نمایندگان تودهای توانستند فراکسیون بانفوذی را تشکیل دهند حزب توده در سالهای پس از جنگ جهانی دوم که اتحاد شوروی در صحنه بینالمللی حضور خود را اعلام داشت، توانست به سرعت به عنوان یک حزب منسجم در صحنه سیاست و فرهنگ ایران حضور یابد و در کشمکش با جریانهای وابسته به بریتانیا و آمریکا این دوران تاریخی را رقم زند. حزب پس از تأسیس با استقبال بسیاری روبرو شد و توانست کارگران و دانشجویان و زنان را سازماندهی کند. بسیاری از روشنفکران نیز به سوی حزب جلب شدند.
همسویی حزب با شوروی و دفاع آن از کمونیسم (گرایش استالینیستی) موجب خروج برخی مخالفان از صفوف حزب شد و پس از شکست فرقه دموکرات انشعابی در حزب رخ داد و گروهی از روشنفکران به رهبری خلیل ملکی حزب را ترک کردند و بخشی از رهبران حزب به ناچار به خارج از کشور رفتند. محمدرضا پهلوی در بهمن ماه ۱۳۲۷ در دانشگاه تهران مورد سوء قصد قرار گرفت. روایت رسمی این بود که یک متعصب مذهبی وابسته به حزب توده مسئول ترور بودهاست. پس از آن دولت حزب توده را منحل اعلام کرد. بعد از این اعلان، حزب به فعالیت مخفی روی آورد و بخشی دیگر از رهبران حزب به خارج از کشور رفتند. نورالدین کیانوری در خاطرات خود گفته که توسط یکی از اعضا در جریان قصد فخرایی برای ترور شاه قرار گرفته و ضمن پیگیری ماجرا سیاست حزب و نظر کمیتهٔ مرکزی مبنی بر مغایرت رسیدن به «اهداف انقلاب از راه ترور» را به او اعلام کردهاست.
قدرت یافتن حزب در تمامی دهه ۱۳۲۰ ادامه یافت و در جریان ملی شدن نفت و دولت دکتر مصدق در اوایل دهه ۱۳۳۰ حزب توده تبدیل به نیرومندترین، متشکل ترین و سازمان یافته ترین جریان سیاسی کشور شده بود.
نقش مصدق
با شروع نهضت ملی شدن نفت و نخستوزیری دکتر مصدق، حزب توده ایران به یکی از بازیگران اصلی صحنه سیاسی ایران تبدیل شد. مخالفت حزب با برخی نظرات مصدق در این دوره نقش مهمی در جنبش ملی داشت. پس از ۳۰ تیر ۱۳۳۱ و تظاهرات مردمی که منجر به نخستوزیری دوباره مصدق شد، حزب رویه خود را عوض کرد و به پشتیبانی از مصدق پرداخت.
کودتا
دادگاه حزب توده
نقشه کودتای ۲۵ مرداد با همکاری بریتانیا و آمریکا طرح شد و پس از چندبار تجدید نظر و مشورت با عناصر اصلی به تصویب رسید؛ ولی در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ حزب، بر خلاف تبلیغات خود در روزهای قبل از آن، نتوانست اقدام مؤثری در مقابله با کودتا کند. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و تثبیت ایران در حریم نفوذ غرب، سازمانهای حزبی تحت تعقیب و سرکوب حکومت قرار گرفتند که به بازداشت و شکنجه و اعدام عدهای از تودهایها منجر شد. پس از کودتا بخش بزرگی از رهبران حزب تا سال ۱۳۳۶ مجبور به ترک ایران شدند، به بلوک شرق گریختند و بسیاری از آنان تا انقلاب ایراننتوانستند به ایران بازگردند.
حزب توده، هر چند هرگونه نقش و حضور در حیات سیاسی قانونی در ایران را از دست داد، معهذا به عنوان یک جریان فکری به موجودیت خود ادامه داد، بنحوی که میتوان فرهنگ لائیک را که در دهه ۱۳۴۰ در ایران شکل گرفت برآیند کنش متقابل فرهنگ غربی و مارکسیستی، در سیمای سخنگویان ایرانی آن، ارزیابی کنیم. این تأثیر به ویژه از طریق روشنفکرانی که در دهه ۱۳۲۰ در مکتب فکری و مطبوعاتی حزب توده پرورش یافتند در دهه ۱۳۴۰، و در نهادهای فرهنگی کشور اعمال شد.