سایت میزنفت؛ محمد حسین روانبخش | «در زمستان سخت اروپا، مردم آن کشورها از فضلهی گربه بهعنوان سوخت استفاده میکنند»؛ میزان تخیلی بودن این ادعای رسانههای اصولگرا معلوم است، اما اگر فرض کنیم این ادعا واقعیت دارد، آیا نباید آن را نشانه موفقیت برای اروپا بدانیم؟ میپرسید چرا؟!
یکلحظه چشمهایتان را ببندید و تصور کنید قرار بود این کار در ایران انجام شود؛ آنوقت چه میشد:
۱ - در ابتدا چندین قرارگاه، ستاد، پژوهشکده، مرکز و سایت پیرامون «سوخت سالم گربهای» از سوی نهادها و مرتبط و غیر مرتبط با بودجههای کلان تشکیل میشد تا کار را آغاز کند.
۲ - احکام ریاست، اعضای شورای عالی مدیریت، مدیران کل و ... صادر میشد. سپس دستور اقدام سریع، فوری، انقلابی به آنها ابلاغ میشد.
۳ - تیتر یک روزنامه کیهان از «ابتکار بزرگ دولت» در تأمین سوخت از فضلهی گربه میگفت. روزنامه دولت هم آمار اشتغالزایی آن را بررسی میکرد.
۴ - در فیش حقوقی شهرداران و معاونان، اعضای شورای شهر و رئیس دفتر و بچههای آنها، بندی با عنوان «حق سوخت گربهای» اضافه میشد و حقوقشان چندمیلیونی افزایش پیدا میکرد. حقالجلسه شرکت در «قرارگاه سوخت حیوانی» هم به کلیه عزیزان درگیر اختصاص مییافت.
۵ - استاد حسن عباسی روشنگری مفصلی درباره نقشههای استکبار در کارتون تام و جری و در راستای حذف فضلهی گربه از زندگی مردم انجام میداد.
۶ - بودجه لازم جهت سفر استانی، بازدید سرزده از مراکز جمعآوری و توزیع فضلهی گربه تصویب و ابلاغ میشد.
۷ - بازار سیاه فضلهی گربه شکل میگرفت. هر روز تعدادی از اخلالگران بازار بازداشت میشدند. «سلطان فضلهی گربه» اعدام میشد.
۸ - شعار سالی یکمیلیون تن فضلهی گربه داده میشد، اما بعد از یک سال معاون اول دولت اعلام میکرد: «در هیچ کجای دنیا، دولت سوخت گربهای جمع و توزیع نمیکند، خود مردم باید این کار را بکنند.»
۹ - پروژه به شکست میرسید. نقش دولت قبل در آن اعلام میشد: «برجام؛ ما هرچه میکشیم از دولت قبل است!»
- 17
- 4
اصولگرا
۱۴۰۱/۱۰/۳۰ - ۳:۴۶
Permalink