رخداد زمینلرزه طبس هشت روز بعد از واقعه خونبار ١٧ شهریور ٥٧ در تهران و در بحبوحه انقلاب اسلامی، یادآور گذشت چهار دهه از شدیدترین زمینلرزه دهههای اخیر ایران است. امدادرسانی به زلزلهزدگان طبس در جریان انقلاب و بازسازی طبس بعد از پیروزی انقلاب روی داد و عملا تا حدود سال ١٣٦١ طول کشید. در سالروز زمینلرزه طبس، نکات ذیل را میتوان برای مرور درسهای چهار دهه گذشته ذکر کرد:
١- زلزله در ساعت ٧:٠٥ عصر با بزرگای ٧,٤ رخ داد. طبس در سال ١٣٥٥، حدود ١١ هزارو ٤٠٠ نفر و شهرستان طبس (طبس و روستاهای اطراف) ١٢هزارو ٦٠٠ نفر جمعیت داشت. بر اساس آمار مرکز آمار ایران در مهر۱۳۵۷ تعداد کشتههای زلزله طبس ششهزارو ٣٦٣ نفر بود که این تعداد شامل سههزارو ۶۶۲ نفر در شهر طبس و دوهزارو ۷۰۱ نفر در روستاهای اطراف بودند (با وجود آنکه در گزارشهای پراکنده دیگر، تا چند برابر - حدود ٢٠ هزار نفر- بهطور غیررسمی ذکر شده که با توجه به کل جمعیت موجود در منطقه، غیرواقعی مینماید).
بنابراین در زلزلهای که هنگام عصر روی داد، حدود ٥٢ درصد جمعیت شهرستان طبس از بین رفت. سرشماری طبس در سال ٦٥، جمعیت این شهر را حدود ١٥ هزار نفر و سرشماری سال ٩٥ جمعیت طبس را حدود ٣٩ هزار نفر نشان داد. بنابراین رشد جمعیت در طبس متناسب با رشد جمعیت در چهار دهه گذشته در ایران رخ داده است.
البته میتوان در شهر بازسازیشده به ارزیابی آسیبپذیری و تابآوری پرداخت و به لحاظنشدن فرم معماری تاریخی طبس در بناها و شهر بازسازیشده ایراد گرفت؛ ولی همزمان میتوان در یک ارزیابی اولیه، افزایش تعداد جمعیت درمعرضآسیب (و در نتیجه افزایش میزان ریسک) را متناسب با رشد جمعیت در چهار دهه گذشته در نظر گرفت. سؤال بنیادی آن است که آیا میزان آمادگی ما و مدیریت کاهش ریسک و مدیریت بحران در کشور، در این سالها به همین میزان توسعه یافته است؟
٢- با وجود شایعاتی مبنی بر مصنوعیبودن و حاصل انفجاربودن زلزله طبس، این زلزله بر پایه نگاشتهای زمینلرزه، کاملا طبیعی (زمینساختی) بود که پس از یک نبود لرزهای طولانی – که هنوز نمیدانیم چندهزارساله بوده است– اتفاق افتاد.
سطحهای زمینریختی متعددی در پای دامنه کوههای شتری در شرق طبس وجود دارد که با گسلهای کواترنر از هم تفکیک میشوند. یکی از این گسلهای کواترنر، همان گسل زمینلرزهای طبس بود. اگر برای طبس و هر شهر دیگری در ایران چنين مطالعاتی انجام دهیم، میتوانیم مکان گسلهای کواترنر و گسلهای زمینلرزهای بالقوه بعدی را حدس بزنیم؛ یعنی بفهمیم در زلزلههای احتمالی بعدی، چه محلهایی ممکن است گسیخته شود.
چیزی که حتی قبل از زلزله طبس نیز امکان تشخیص داشت؛ ولی کسی آن را پیشبینی نکرده بود. هنوز مطالعه دیرینه لرزهشناسی برای تعیین سن گسیختگیهای قبلی در راستای گسل زمینلرزهای طبس انجام نشده و هنوز نمیدانیم نبود لرزهای طبس، چندهزارساله است. همچنین ریزپهنهبندی لرزهای طبس صورت نگرفته است...
هیچ تلاشی نیز برای باززندهسازی بافت تاریخی (قبل از زلزله) و اساسا دوبارهسازی بناهای تاریخی بر اساس مستندسازیهای قبلی در طبس انجام نشده است. یکی از این مستندسازیهای قبل از زمینلرزه ٥٧، در کتاب جالب «طبس، شهری که بود- نوشته مهندس دانشدوست» انجام شده است.
٣- در تاریخ ١٦/٦/٩٦ (هفتم سپتامبر ٢٠١٧) زمینلرزهای با بزرگای ٨,١ در نزدیکی ساحل چیاپاس مکزیک (در زون فرورانش ورقه کوکوس به زیر ورقه آمریکای شمالی) در عمق ٧٥ کیلومتری در حدود نیمهشب (ساعت ٢٣:٤٩ به وقت محلی)، رخ داد. تعداد تلفات ٩٨ نفر گزارش شد که برای چنین زمینلرزهای برای کشور مکزیک، تعداد زیادی نیست.
کانون زلزله حدود ٩٠ کیلومتر از ساحل و حدود ٩٨ کیلومتر از شهر «پیجی جیاپان» با جمعیت ١٥ هزار نفر فاصله داشت. فاصله کانون با مکزیکوسیتی (با جمعیت ثابت حدود ٩ میلیون نفر در شب و جمعیت حدود ٢٥ میلیون نفر در کلانشهر مکزیکوسینی و حومه)، حدود ٧٠٠ کیلومتر و با گوتمالاسیتی (با جمعیت ٩٥٠ هزار نفر) حدود ٣٥٠ کیلومتر بوده است.
بنابراین میتوان گفت هم از نظر فاصله مناطق جمعیتی از کانون زلزله و هم از نظر عمق (حدود سه برابر عمیقتر از زلزله ١١ مارس ٢٠١١ ژاپن) مکزیکیها بخت خوبی داشتهاند تا رخداد ١٦/٦/٩٦ به فاجعه انسانی بزرگی تبدیل نشود. ضمنا به دلیل عمق زیاد، سونامی بزرگی هم شکل نگرفت.
باید گفت کشور مکزیک با حدود ١٢٧ میلیون نفر جمعیت، در سال ٢٠١٦ تولید ناخالص داخلی ١.٥ تریلیون دلاری (حدود ٤ برابر ایران ٨٠ میلیون نفری، با ٤٣٥ میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی) داشته است؛ درعینحال برنامههای مکزیک از نظر مدیریت بحران و کاهش ریسک در سه دهه اخیر، جزء برنامههای موفق در کشورهای درحالتوسعه بوده است.
ایجاد سامانه هشدار پیشهنگام زلزله برای مکزیکوسیتی که از سال ١٩٩١ تاکنون (در ٢٦ سال گذشته) عملیاتی بوده، نمونهای از این برنامههاست. از سوی دیگر، در دهه اخیر، دولت مکزیک تمرکز جالب و موفقی روی برنامه کاهش ریسک با راهبرد حمایت از برنامههایی که با نگاهی فدرال (استانی) هزینههای آسیب را در یک سانحه محتمل بعدی برای دولت فدرال کاهش میدهند، داشته است.
این کار بر پایه درسهای آموختهشده از سوانح و زلزلههای قبلی، به تمرکز بر برنامههای نسبتا موفق آمایش سرزمین و برنامهریزی شهری منجر شده است. چنین برنامههای موفقی با بهکارگیری نیروهای انسانی نسل جدید تحصیلکرده -که با یکی، دو زبان خارجی آشنا هستند- در بدنه اجرائی این کشور بهویژه برای برنامههای کاهش ریسک سوانح ممکن شده است. این همان کاری است که اکنون دولت ما در ایران، در سیونهمین سالروز زمینلرزه طبس ٥٧ باید با جدیت دنبال کند.
- 17
- 2