جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
۰۸:۱۷ - ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۱۱۰۴۶۴۰
حوادث طبیعی

بازخوانی زلزله‌های بزرگ تربت‌حیدریه به ‌سال ١٣٠٢خورشیدی، بر پایه سندهای تاریخی

زلزله‌ای که هیچ‌کس به یاد نداشت

زلزله,اخبار حوادث,خبرهای حوادث,حوادث طبیعی

تاریخ معاصر ایران، روزگاری پرتلاطم و با فرازونشیب بسیار داشته است. جامعه و مردمان ایران در این روزگار، در زمینه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی، رخدادهایی گوناگون و فراوان از سرگذراندند. تأثیرهای ناگوار و ویرانگر بر وضع زندگی توده مردم، از پیامدهای نمایان این وضع به شمار می‌آمد؛ کسانی در جامعه بدین‌ترتیب در راستای گذران زیست و زندگی، با چالش‌ها و سختی‌هایی گوناگون دست به گریبان شدند. بیشتر رویدادهای ناخوشایند گرچه از دگرگونی‌ها و فرازهاوفرودها در سپهر سیاسی ایران برمی‌آمد و اختلال‌های اجتماعی و نابسامانی‌های اقتصادی، از کشاکش در گستره سیاست برمی‌خاست، اما گاه پدیده‌های طبیعی نیز در کنار این عامل‌ها، بر دشواری وضع نامناسب زیست اجتماعی مردم ایران می‌افزود. بلایایی همچون سیل، زلزله، قحطی و بیماری‌های واگیر و همه‌گیر که به گونه‌ای دوره‌ای در تاریخ ایران رخ می‌داده است، در روزگار معاصر نیز رشته زندگی مردم را از هم می‌گسیخت.

 

رخداد زلزله تربت‌حیدریه در خرداد ١٣٠٢ خورشیدی یکی از نمونه‌های برجسته این بلایا در تاریخ معاصر ایران به شمار می‌آید. این رخداد ویرانگر در همان برهه زمانی سربرآورد که ایران یکی از دوره‌های پرهیاهو و جنجالی سیاسی تاریخ خود را می‌گذراند. میزان اهمیت و حساسیت رخدادها در گستره سیاست ایران در آن روزگار به اندازه‌ای بود که ذهن و توجه بیشتر قشرهای جامعه، چه توده‌ها و چه نخبگان را به سوی خود کشانده بود، از این‌رو دیگر رویدادهای جامعه در گردوغبار برآمده از تلاطم گستره سیاسی بسیار کمرنگ دیده می‌شد. زلزله تربت‌حیدریه نیز در همین هنگامه‌ها از نگاه‌ها دور ماند. مورخان و پژوهشگران تاریخ از این‌رو به آن رخداد ناگوار که یکی از رویدادهای مهم اجتماعی در آن روزگار بود و پیامدهایی ویرانگر برای مردم آن بخش از سرزمین ایران داشته، روی نشان ندادند.

 

ناگهان شرق لرزید

اهالی تربت‌حیدریه و منطقه‌های پیرامون آن، زمین‌لرزه‌های گوناگونی را در خرداد ١٣٠٢ خورشیدی از سر گذراندند. این رخداد ناخوشایند حتی در روزهای پایانی آن ماه نیز اوضاع زندگی مردم تربت‌حیدریه را به چالش کشیده بود، اما ویرانگرترین و پردامنه‌ترین زلزله در پنجم خرداد رخ داد. برای پی‌بردن به چگونگی رخداد این زلزله دهشتناک و وضع منطقه‌های زلزله‌زده در همان ٢٤ساعت نخستین، سندهایی تاریخی وجود دارد که تصویری از ویرانی‌های زلزله و وضع مردم منطقه را می‌نمایاند. تلگراف‌خانه تربت‌حیدریه، پیام‌هایی برای مشهد، مرکز ایالت خراسان و پایتخت فرستاده است که واکاوی و بررسی آنها دریافت ما را از آن رخداد ویرانگر روشن می‌کند. نخستین خبر تلگراف‌خانه، بی‌درنگ در صبح روز پنجم خرداد ١٣٠٢ خورشیدی منتشر شد «[...] هفت ساعت و ربع از شب گذشته زلزله عظیمی واقع شده که نظیر آن را هیچ‌کس یاد ندارد و تاکنون که یک‌ونیم‌ساعت از روز گذشته متوالیا زلزله مداومت دارد ولی بشدت و سختی مرتبه اول نیست[.] تمام منازل سست‌بنیاد بکلی خراب و منزل‌های مستحکم هم شکست خورده[،] تلگرافخانه هم خراب و آنچه باقی است بواسطه گسیخته‌شدن ارکانش از هم[،] قریب بانهدام[.] عجالتا تلگرافچی تربت فقط با یک دستگاه که در توی چادر گذاشته برای این‌که سیم تعطیل نشود مشغول کار است[.] میزان تلفات و خسارات هنوز معلوم نیست.» گزارش دوم ظهر همان روز به تهران فرستاده شد «[...] هنوز تلفات و خسارات معلوم نیست[.] حکومت تربت شخصا باتفاق مامورین و عمادالممالک خرابی‌های وارده بشهر را معاینه و برای سرکشی بدهات اطراف رفته [...] بقدری حالت شهر و سکنه آن و وضع قراء و اطراف و تلفات وارده رقت‌آور است که حد ندارد [...] قریه مهم جوزق و صدرآباد زیادتر دچار لرزه شده بقرار مسموع از جمعیت کثیر آن عده[،] قلیلی نیمه‌جان نجات یافته‌اند.

 

صدرالعلما و دامادش با شش نفر اولاد و بستگانش که در قریه صدرآباد بوده‌اند تلف شده‌اند[.] هنوز هم پی‌درپی زلزله حمله میکند خداوند عاقبت این بلای عظیم را بخیر بگذراند!» گستردگی زلزله اصلی و شمار پس‌لرزه‌ها به اندازه‌ای بود که تلگراف‌خانه تربت را بر آن داشت سومین گزارش را عصر روز پنجم خرداد بفرستد «[...] در تعقيب راپورت قبل راجع به زلزله تربت بغير از خرابي‌هاي فوق‌العاده و تلفات شهر و دهات [...] چيزيکه در نتيجه اقدامات و معاينات حکومت و مامورين و ميرزاکريم‌خان سرتيپ و غيره محقق شده است، انهدام و با خاک يکسان‌شدن قراء حوض‌سرخ و خورق و قوزان و کاج‌درخ و بوري‌آباد و قلعه‌نو است که اين قراء آباد باستثناي چندنفري تمام سکنه‌اش تلف و کليه اموال آنها زير آوار رفته است [...] هرگاه اولياي دولت اقدامات عاجلي در ظرف امشب و فردا براي بيرون آوردن جنازه‌ها از زير خاک و دفن‌وکفن و جمع‌آوري اموالي که زير آوار رفته است نکنند بواسطه گرمي هوا تمام متعفن و اموال از ميان خواهد رفت [...] هنوز دنباله زلزله قطع نشده و بفاصله‌هاي مختلف با ضعف و شدت واقع ميشود.»

 

آنان که در خاک شدند

نخستین گزارش‌ها درباره میزان تلفات نشان می‌داد تنها در شهر تربت‌حیدریه، ٣٥نفر زیر آوار ساختمان‌های ویرانه مانده‌ که بیشترشان مرده و شماری نیز زخمی شده‌اند. شمار کشتگان، بر پایه سندی دیگر «چهار‌هزار نفر و بقولی بیش از سه‌هزار نفر» بود. یک گزارش تاریخی این آمار را بیشتر روایت کرده است «زیاده بر شش‌هزار نفر تلف شدند.» میزان تلفات انسانی بر پایه روایتی که سه روز پس از رخداد زلزله ارایه شد، براساس جداسازی منطقه‌ها این‌گونه بود «میزان تلفات غیر از مجروحین، قریه ملکی ٣نفر، برجرد ٤نفر، بالاولایات ٢٠نفر، مرتضویه ٤٠٠نفر، قوزان ٩٠٠نفر، حوارن ٥٠٠نفر، جعفرآباد ٢٤نفر و جمع باقی دهات و شهر کلیه ٢٢١٩نفر است.» این آمار، به واقعیت نزدیک‌تر می‌نماید، همچنان‌که آمار تلفات مجله «قشون» بر پایه گزارش‌های «عناصر لشکر شرق، حاضر در مکان رويداد» نیز بدان شبیه است. مجموع افرادی که جان سپردند، بر پایه اين آمار، بيش از ٢‌هزار نفر بود که روستاهاي «حوض‌سرخ ٤٦٣نفر، قوزان ٨٢٠نفر، خورق ٥٢٠نفر، جعفرآباد ٣٤نفر، کاج درخت ٨٦نفر، شهر تربت ٣١نفر [...]» بيشترين تلفات انساني را داشتند. همچنین برپایه تلگراف وزارت ماليه به استناد گزارش پيشکار ماليه خراسان، به حسن مستوفي رئيس‌الوزرای ايران به تاریخ ١٤خرداد ١٣٠٢ خورشیدی آمده است «تلفات شهر در اين مدت ٤٠نفر مقتول و ٢٥نفر مجروح ولي خسارات وارده به اطراف خيلي زياد است [...] در املاک مزبوره عده تلفات متجاوز از دو‌هزار نفر و يکصدوپنجاه نفر است.»

 

تصویری تلخ و دردناک از آنچه بر مردم آمد

تصویر دردناک و اندوهناک وضع مردم در این هنگامه طبیعی در شرق سرزمین ایران، در یکی از گزارش‌های کارگزاران ایالت خراسان به نخست‌وزیر درک‌پذیر خواهد بود «از ديروز عصر تاکنون وقايع تازه اتفاق نيفتاده است. ديشب و امروز ٣-٤ مرتبه زلزله شد [...] حالت عموم خیلی بد و بهت غریبی عامه را فراگرفته[،] بازار و دکاکین تعطیل، تمام زن و مرد در باغات اطراف پراکنده‌اند[.] هیچ‌یک از ابنیه شهر قابل سکونت نیست[،] تمام باید از بنیاد برداشته شده ثانیا ساخته شود. قراء منهدمه اطراف[،] تمام سکنه و مواشی آن تلف شده زراعتشان هم بواسطه عدم صاحب و سرپرست از میان خواهد رفت. میزان و مبلغ خسارات وارده را تخمینا میتوان بالغ بر چندین کرور برآورد کرد. عفونت اجساد و لاشه‌های مواشی قراء منهدمه[،] تمام نواحی را عفونی نمود[.] اگر با نهایت دقت و سرعت وسایل حفظ‌الصحه کاملا رعایت نشده[،] قبور با آهک پوشیده نشود و حتی قرنطینه نگذارند[،] با گرمی روبه‌تزاید هوا بروز ناخوشی‌های مسریه حتمی است [...] چهار رشته قنوات متعلق به شهر و دهات اطراف نیز به کلی مسدود شد.» گزارش‌هایی دیگر، میزان آسیب‌های اقتصادی و شهرسازی زلزله را در منطقه تربت‌حیدریه و پیرامون چنین می‌نمایاند «هيجده پارچه ده واقعه در جنوب غربي تربت تماما و در برخي قسمتي منهدم شده [است].» اهالی تربت همچنین در نامه‌ای به والی خراسان و دیگر کارگزاران حکومتی، از ٢میلیون خسارت مادی سخن رانده‌اند که این افزون بر آسیب به خانه‌های شخصی، کاروانسراها، مغازه‌ها، قنات‌ها و حتی ساختمان‌های دولتی بوده است «هيئت دولت براي تعمير املاک مبلغي قرضه براي مدت معين همراهي فرمايند، در غير اين‌صورت تعمير خرابي‌ها غيرممکن و بايد از تربت‌حيدريه بکلي صرفنظر فرمايند.» پاره‌ای ساکنان شهر همچنین در نامه‌ای به کارگزاران حکومتی در پایتخت، نسبت به گزارش «دکتر ریان»، مستشار آمریکایی دولت ایران و بلدیه تهران، درباره میزان خسارت‌های اقتصادی اعتراض کرده، مدعی شده‌اند «او فقط یکشب در تربت مانده و فقط خرابی یک معبر که اتومبیل‌رو بوده است دیده و از این‌رو راپورت ایشان ناقص و قریب دو کرور خسارت وارد و حاضرند مدلل کنند». اوضاع دردناک مردم منطقه در آن برهه زمانی، البته تنها، پیامد رخداد زلزله پنجم خرداد نبود، مسأله‌هایی دیگر نیز مشکل‌های توده مردم بینوا و مصیبت‌زده را پیوستگی بخشیده، بر میزان ناگواری وضع زندگی مردم افزوده بود. بروز زمین‌لرزه‌های خفیف و نسبتا شدید گوناگون در همان ماه، همچنین رخداد سيل، زندگی را بر مردم دشوارتر کرد. زمین‌لرزه‌های گوناگون که برخی نیز شدید بوده است، بر پایه گزارشی در میانه‌های خرداد تربت و پیرامون آن را پیوسته می‌لرزانده است. براساس گزارش امير لشکر شرق به وزير جنگ «از پريشب گذشته چهار مرتبه زلزله آمده غالب ابنيه که در شهر سالم مانده بود شکست خورده در شرف خراب‌شدن است.» اين بلای طبیعی، پس از دوره‌ای آرامش، باز در روزهای پایانی خرداد ١٣٠٢ خورشیدی رخ نمود و زندگي ساکنان منطقه را که تا اندازه‌ای آرام و طبیعی شده بود، مختل کرد. مردم تربت در سپیده‌دم ٢٤ خرداد زلزله‌ای نسبتا شدید از سر گذراندند که هرچند تلفات جانی نداشت، اما آسیب‌های اندک مادی به آنان وارد آورد. زمین‌لرزه‌ای شدیدتر نیز بعدازظهر همان روز رخ داد که وضع روحی مردم را آشفته‌تر کرد «چند روز بود بواسطه تخفيف‌يافتن زلزله مردم قدري مطمئن و دکاکين را باز نموده بودند، مجددا تزلزل خاطر يافته امروز بواسطه تکرار زلزله‌هاي شديد اهالي فوق‌العاده متوحش و مضطربند.» نه‌تنها تربت که ساکنان ترشیز (کاشمر کنونی) در غرب تربت‌حیدریه نیز چندین زلزله را در روزهای پایانی خرداد ١٣٠٢ خورشیدی از سر گذراندند. این زمین‌لرزه‌ها گرچه ضعیف‌تر بود و آسیب‌های مادی برجای نگذاشت، اما پیامدهای ناخوشایند روحی در پی ‌آورد «سه زلزله دیگر شده که خیلی خفیف بود و اهالی بخیالات این‌که در لیله [شب] ١٨ زلزله سختی خواهد شد لیله مزبوره را از منازل شهر خارج و بباغات و بیابان بیتوته نمودند و اکنون هم بهمان ترتیب باقی هستند و یک وحشت و اضطراب فوق تصوری در عموم تولید گردیده و شبها را در گذرها و معابر مشغول اقامه عزای حضرت خامس آل عبا (مطابق با ١٩ شوال ارواحنا الفداه) شده‌اند.»

 

مردم تربت و منطقه‌های پیرامون درحالی‌که همان روزهای پایانی خرداد هنوز از زلزله‌های چندباره رهایی نیافته و دردهای آن بلاي طبيعي را پشت سر نگذاشته بودند، با دیگر بلای ویرانگر طبیعی روبه‌رو شدند. بارش گسترده باران که در آن زمان از‌ سال در منطقه‌های مرکزي خراسان طبیعی بود، به گونه‌ای پیوسته در یک شبانه‌روز، پاره‌ای منطقه‌های خراسان همچون پیرامون تربت را دربرگرفت. دسته‌هایی از مردم که هنوز از ترس زلزله‌ای بزرگتر، در باغ‌ها و بیابان‌های پیرامون بیتوته کرده بودند، به علت نبود لوازم زندگی و بارش این باران‌ها در آن روزگار ناگوار پس از زلزله، وضعیتی نابسامانی یافتند؛ همچنین «بقيه دکاکين و منازلي که پس از زلزله بجا مانده بود همه خراب گرديد و از اين راه نيز خسارات عمده بکسبه بيچاره تربت رسيد.» بخشی بزرگ از زمین‌های کشاورزی نیز در پی سیل آسیب دیدند و شماری چشمگیر از دام‌ها و حیوانات اهلی تلف شدند. پاره‌ای گزارش‌های تاریخی از بی‌خانمانی ٢٠٠خانوار در پی این سیل ویرانگر سخن رانده‌اند. بدرفتاری کارگزاران مالیاتی و بی‌توجهی آنان به مردم مصیبت‌دیده و بینوا هنگام گردآوری مالیات‌ها، دیگر پدیده‌ای بود که افزون بر پیامدهای این بلایای طبیعی، بر گستره دامنه گرفتاری‌های مردم می‌افزود. رعیت‌های پاره‌ای روستاهای تربت‌حیدریه، در تلگرافی به کارگزاران حکومتی در تهران، از بی‌توجهی مالیات‌گیران به وضع ناگوار مردم شکایت کرده، یادآور شدند «وقوع زلزله‌های شدید در تربت طوری به اهالی خسارت و صدمات وارد ساخته است که پرداخت مالیات از برای ما رعایای پریشان و مفلس دشوار و از دایره امکان خارج است.» مقام‌های وزارت داخله در پی این شکواییه، در نامه‌ای به وزارت مالیه، خواستند مردم تربت در ‌سال ١٣٠٢ خورشیدی از تخفیف یا معافیت مالیاتی بهره‌مند شوند.

 

کاهلی‌ها و کوشش‌های دولت در آینه تاریخ

گزارش‌هایی درباره تعلل، حتی کم‌کاری پاره‌ای کارگزاران حکومتی در توجه به آسیب‌دیدگان زلزله تربت‌حیدریه وجود دارد، چنانکه نشریه انتقادی و فکاهی «ناهید» دراین‌باره به کنایه نوشت «باقی‌ماندگان از زلزله تربت تلگرافا بشرح ذیل از مجلس و دولت و ملت استرحام و تقاضا کرده‌اند که اگر احیانا از کارهای شخصی فراغت حاصل کردید و بیاد تربت افتادید بخواند از سر اخلاص الحمد!» نویسنده ناهید باز یادآور شد «یکی از وکلای خراسان یادداشتی بجهت وکیل آذربایجان فرستاده که هرچه زودتر موکلین خود را که غارت‌زده‌های ارومیه هستند امر بعزیمت دهید زیرا قریبا باقی‌ماندگان از زلزله تربت جلو مجلس چادر خواهند زد دیگر موقعی برای غارت‌زدگان ارومیه نخواهد بود.» نویسندگان این نشریه به زبان طنز و کنایه، رویه کارگزاران حکومتی را در یاری‌رسانی به زلزله‌زدگان نقد می‌کردند. یکی دیگر از نشریات نیز روایتی درباره کم‌کاری عون‌السلطنه، حاکم وقت تربت، در کمک به زلزله‌زدگان منتشر کرد «اگر روز اول اقدام مینمود شاید پانصد‌نفر زنده از زیر خاک بیرون میامد ولی کجا[.] عوض آن‌که فورا مامور بدهات بالاولایت بفرستد که مردم را قهرا برای بیرون‌آوردن اجساد بقراء مخروبه ببرند[،] در وسط باغ حکومتی سراپرده زده و با دو سه نفر از همدست‌های خودش مشغول عرض راپورت‌های جعلی از اقدامات خود شد [...] در صورتیکه همه میدانند یک عده اجساد متعفن شده و قابل بیرون‌آوردن نبودند.»

 

با این همه، نابسامانی‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشور در آن روزگار، همزمان با نبود راه‌های مناسب و کمبود ابزارهای آگاهی‌رسانی، به گونه‌ای بود که همان اندک کارها نیز چشمگیر و مناسب به شمار می‌آمد. کارگزاران حکومتی در تربت همراه با متنفذان محلی، بی‌درنگ پس از رخداد زمین‌لرزه سهمگین پنجم خرداد، پیگیرانه به تکاپو افتادند. گزارش تلگراف‌خانه چنین می‌نمایاند «[...] دیشب و امروز سه چهار مرتبه زلزله آمد سه بار خفیف و یکبار سخت بود. از طرف حکومت تربت و رئیس‌التجار و امین‌التجار و سایرین حتی‌المقدور برای بیرون‌آوردن اجساد و دفن‌وکفن آنها جدیت‌هائی شده و میشود [...] امروز هم عده دیگر عمله و چند نفر غسال و غساله و مقداری آذوقه و چندین توپ پارچه برای کفن از طرف حکومت باتفاق مامورین بخارج شهر فرستاده شد.» حسن مستوفي، رئیس‌الوزرا نيز به کارگزاران دولتي در ایالت خراسان دستور داد در نخستین زمان، کميسيوني دربرگیرنده رئیسان اداره‌ها، عالمان و بازرگانان برپا کرده، به وضعيت آسيب‌ديدگان برسند. چنان که شاهزاده مفاخرالسلطنه نایب‌الایاله خراسان بدین‌ترتیب در هفتم خرداد همراه با چند پزشک از مشهد به تربت رفت.

 

کمیسیون قرار بود با حضور آنان در تربت‌حیدریه شکل گیرد. کارهای اين کميسيون، در سامان‌بخشی به وضع ناگوار مردم می‌توانست تأثير بگذارد. يکي از گزارش‌های تاریخی درباره کارهای کمیسیون چنین روایت کرده است «[...] بتاريخ دهم برج جوزاي تنگوزئيل ١٣٠٢ کميسيون در اداره حکومت ساعت دو بظهر پنج‌شنبه تشکيل و راجع به اموال مخروبه از حادثه زلزله که عبارت از مرتضويه قوزان خورق کاج‌درخت تقي‌آباد باشد مذاکرات شروع و پس از تبادل افکار به اتفاق رأي داده شد بر اين که از بابت اسباب و اثاثيه که از رعايا و غيره در زير آوار است بموجب تفصيل ذيل جمع‌آوري نمايند[.] از طرف آقاي اميرلشکر شرق مامورين براي جمع‌آوري عمل اعزام شود و در هر محلي يک صاحب‌منصب لشکري و يک نفر از طرف ماليه و يک نفر از طرف حکومت و دو نفر از طرف تجار و يک نفر از طرف علما حضور داشته باشند و آنچه اسباب و اثاثيه و نوشتجات و قباله‌جات [...] خارج شود[،] اگر صاحبان آن حاضر باشند و اگر نباشند به اطلاع کميسيون برسانند و آن‌چه حکم شرع است رفتار خواهند شد.» دکتر ریان، مستشار آمریکایی که دولت ایران با تصویب دوره چهارم مجلس شورای ملی از میانه‌های ‌سال ١٣٠١ خورشیدی برای اصلاح کارهای بلدیه تهران، او را به کار گرفته بود نیز به دستور دولت برای بازدید از منطقه‌های زلزله‌زده و بررسی میزان آسیب‌ها، از تهران به خراسان رفت. او همچنین وظیفه داشت نقشه‌ای تازه برای بنای دوباره تربت‌حیدریه بریزد. وزارت جنگ نیز نیروهای خود در لشکر شرق را برای یاری به زلزله‌زدگان آماده کرد.

 

وزارت جنگ، بی‌درنگ پس از تلگراف محمدکریم خان، رئیس فوج قرائی در تربت و پیرامون، به امیرلشکر شرق درباره زلزله تربت و وضع بحرانی آن بخش از ایران دستور داد امیرلشکر شرق همراه با بخشی از نظامیانش، از مشهد به تربت رفته، به یاری آسیب‌دیدگان بشتابد. یاری‌رسانی‌های نظاميان در همان روزهاي نخست گستردگی نابسامانی و بحران تربت، در کاهش ميزان ناگواری وضع و جلوگيري از افزايش بحران سودمند بود. دسته‌ای از داغ‌دیدگان تربتی در نامه‌ای سرگشاده که در یکی از نشریات آن روزگار منتشر شد، از گروه‌ها و کسانی که به یاری زلزله‌زدگان شتافته بودند، یاد کردند؛ بر پایه روایت آنان، محمدکریم‌خان سرتیپ بی‌درنگ در روز پس از زمین‌لرزه، «افراد فوج خود را با عمله و نان و کرباس» برای کفن‌ودفن مردگان فرستاد، همچنین «از طبقه علما هم فقط جناب آخوند ملاعباس به قراء خراب‌شده تشریف آوردند [و] شخصا با جمعی از مومنین به دفن اموات پرداختند.» نویسندگان این نامه یادآور شده‌اند نایب‌الایاله و امیرلشکر شرق در روز دوم به تربت آمده، میان مردم مصیبت‌زده رفته و با آنان همدردی کردند. همچنین در روز سوم «پنجاه نفر نظامی و قریب ششصد نفر عمله از طرف آقای امیرلشکر آمدند خود حضرت معظم هم تشریف آوردند و با دست خود اموات و اموال ما را بیرون میاوردند شخصا مجروحین را حمل بشهر نموده بعد مسئولیت کل قراء و اموال و بیرون‌آوردن اموات را به آقای محمدکریم‌خان سرتیپ محول فرمودند.» نویسندگان نامه تصریح کرده‌اند لشکر شرق در چند روز نخست پس از رخداد زلزله، تغذیه زلزله‌زدگان و درمان زخمیان را انجام می‌دادند «پنجروزی تمام قراء را نان داده[،] پنجروز هم آرد مرحمت فرمودند[.] تمام عملجات را حتی روز مرخصی نان دادند[.] الان صد نفر در مریضخانه آقای امیرلشکر شرق تحت مراقبت آقای دکتر حاذق‌الدوله مشغول معالجه هستیم.» امیرلشکر شرق نزدیک یک هفته پس از زلزله و کوشش‌های پیوسته نظامیان در سامان‌بخشی به منطقه‌های زلزله‌زده، کارکرد نیروهایش را در تلگرافی به وزارت جنگ گزارش داد «الساعه که غروب سیزدهم برج است محمدکریم‌خان رئیس و سایر صاحب‌منصبان محلی از قراء خراب شده مراجعت تمام اموال را از زیر خاک درآورده و تحویل وراث اموات نمودند. جویهای قنات هم پر شده و عمل آبیاری معوق بود خالی نموده به زراعت مشغول آبیاری هستند [و] محصول‌های رسیده را درو نمودند[.] از هر جهت کار قراء مخروبه تمام و عملجات که قریب پانصد نفر بودند مراجعت کردند[.] فقط یک نفر زیر آوار بوده درآورده و دفن کردند[.] عمل مریضخانه هم مرتب[،] دکتر حاذق‌الدوله رئیس صحیه لشکری بریاست مریضخانه تعیین با سه نفر اطبای محلی مشغول معالجه مجروحین هستند [...] راجع به امورات شهری از هر جهت به محمدکریم‌خان و یاورخان رئیس امنیه دستور داده شده[،] چاکر هم هر هفته برای سرکشی به تربت خواهم آمد.»

 

آن‌گونه که سندهای تاریخی نشان می‌دهد، مقامات عالی‌رتبه وزارت مالیه نیز افزون بر وزارت جنگ، نسبت به شرایط ناگوار مردم تربت‌حیدریه بی‌توجه نبودند. ماژور‌هال، پيشکار کل ماليه خراسان، به دستور وزیر مالیه به منطقه زلزله‌زده رفت.‌ هال، با برآوردی نخستین از میزان خسارت اقتصادی پیشنهاد کرد وزارت ماليه در همان روزهاي نخست پس از رخداد، بی‌درنگ و بدون گذراندن مرحله‌های زمان‌بر تصويب لایحه در دولت و مجلس، ٢‌هزار تومان اعتبار به اداره ماليه خراسان واگذارد تا به هزینه کفن‌ودفن درگذشتگان برسد. وزير ماليه در گزارشي به نخست‌وزیر البته پس از پرداخت پول، بدان اشاره کرده است «مقام منيع رياست وزرا برطبق تلگراف اداره ماليه خراسان و تربت‌حيدريه زلزله فوق‌العاده رخ داده و عده کثيري از اهالي تلف شدند و براي مخارج کفن ‌و دفن آنها دوهزار تومان اعتبار تقاضا نموده بود، نظر به فوريت امر اجازه مبلغ مزبور تلگرافا صادر شد. مستدعي است مقرر فرمايند تصويبنامه آن از محل اعتبار دولتي صادر و ابلاغ شود.» پاره‌ای نمایندگان دوره چهارم مجلس شورای ملی، به‌ویژه نمایندگان خراسان، برای توجه بیشتر کارگزاران دولتی به منطقه‌های زلزله‌زده کوشیدند. پیشنهادهایی همچون طرح واگذاری نقدی ٢٠٠‌هزار تومان برای بازسازی ویرانی‌های تربت، همچنین اجازه هزینه‌کرد بخشی از مالیات خراسان در همان تربت‌حیدریه، از کوشش‌های آنان به شمار می‌آمد. نمایندگان مجلس شورا بدین‌ترتیب در روزهای پایانی دوره چهارم، طرحی تصویب کردند که دولت بر پایه آن موظف شد ٥٠‌هزار تومان از محل صرفه‌جویی سازمان‌های دولتی برای زلزله‌زدگان تربت اختصاص دهد؛ هرچند بعدها در پرداخت کامل و بهنگام آن، گویا مسأله‌هایی پدید آمد.

 

دکتر محمدحسن پورقنبر

 

 

shahrvand-newspaper.ir
  • 13
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش