به گزارش همشهری، از چند روز قبل برای ساخت خانهای در روستای بنواسحاق بازار شهرستان چابهار گودالی در اطراف روستا حفر شده بود. قرار بود خاک این گودال برای ساخت خانه استفاده شود. عمق گودال به حدود ۵متر میرسید و از روزی که حفر شد، آنجا به محلی برای بازی کودکان روستا تبدیل شد. این روستا از امکانات اولیه هم محروم است و داشتن پارک برای کودکان آنجا رؤیایی دستنیافتنی بود. آنها در این چند روزی که گودال حفر شده بود همه کودکیهایشان را به آنجا میبردند و از صبح تا شب مشغول بازی بودند؛ غافل از اینکه حادثهای بزرگ در راه است.
روز یکشنبه مردان روستا سرکار رفته بودند و زنها هم مشغول انجام کار خانه بودند. بچهها هم که این گودال برایشان حکم شهربازی را پیدا کرده بود، از صبح در آن مشغول بازی بودند. آنها ۸نفر بودند؛ ۸پسربچه ۶تا ۱۲ساله. در میان گرد و خاک گودال، کودکی میکردند و از سر و کول هم بالا میرفتند. عقربهها ساعت ۱۱را نشان میداد که ناگهان حادثه عجیبی اتفاق افتاد. دیواره خاکی گودال که سست بود ناگهان فرو ریخت و هر ۸کودک را بلعید. در یک چشم بههمزدن همگی غافلگیر و زیر خروارها خاک مدفون شدند.
لحظاتی بعد یکی از آنها که تا کمر در آوار فرو رفته بود توانست خودش را بیرون بکشد. پسربچه هنوز به درستی نمیدانست چه اتفاقی افتاده و چه بلایی بر سر ۷همبازیاش آمده است. او وقتی بهخودش آمد به زحمت توانست راه روستا را پیدا کند. او دواندوان خودش را به چند خانه رساند و درحالیکه بریده بریده حرف میزد به همه فهماند که دیواره گودال فرو ریخته و بچهها گرفتار شدهاند. اهالی روستا یکی یکی از خانهها بیرون آمدند و خودشان را به محل ریزش گودال رساندند. آنها صحنه وحشتناکی را که به چشم میدیدند باور نمیکردند. ۷کودک که تا همین چند لحظه قبل مشغول بازی بودند، حالا زیرخروارها خاک گرفتار شده و سرنوشتی نامعلوم پیدا کرده بودند.
هیچکس به درستی نمیدانست باید چهکار کند. یکی با دست خاکها را کنار میزد و دیگری با خود بیل آورده بود. همه اشک میریختند و ناباورانه بهدنبال یافتن عزیزانشان بودند. هادی اسلام جدگال، یکی از بزرگان روستا در اینباره به همشهری میگوید: حدود ۲متر خاک روی بچهها ریخته بود. برای کنارزدن خاکها باید دقت زیادی میکردیم. چون ممکن بود بیل و کلنگ به بچهها که زیر خاک بودند برخورد کرده و به آنها آسیب بیشتری بزند.
همزمان درخواست کمک کرده بودیم اما هیچکس به کمکمان نیامد و خودمان با دستان خالی به جستوجو ادامه دادیم. او ادامه میدهد: حدود ۲۰دقیقه طول کشید تا یکی یکی بچهها را از زیرخاک بیرون کشیدیم. باورش سخت بود اما ۴نفر از آنها زیر آوار خفه شده بودند و ۳نفر دیگر نیمهجان بودند. روستای کوچک ما در چند دقیقه عزادار ۴نفر از فرزندانش شده بود. زنها شیون میکردند و صدای ناله یک لحظه در روستا قطع نمیشود. او درباره سرنوشت ۳کودک دیگر میگوید: آنها را خودمان به درمانگاه رساندیم. حالشان بد بود. در آنجا کادر درمان تلاش زیادی انجام دادند تا اینکه بچهها نجات پیدا کردند. اگر پسربچهای که خودش را از زیرآوار بیرون کشیده و حادثه را خبر داده بود هم زیر آوار میماند، شاید هر ۸نفرشان برای همیشه زیر خاک دفن میشدند و هیچکس به درستی از حادثهای که اتفاق افتاده بود با خبر نمیشد.
او در ادامه میگوید: چند ساعت بعد از اینکه پیکر ۴پسربچه از زیرآوار بیرون کشیده شد، هر ۴نفرشان را به خاک سپردیم و حالا همه روستا سیاهپوش شدهاند. اگر روستای ما محلی برای بازیکردن داشت، شاید هیچ وقت بچهها برای بازی به این گودال نمیرفتند. اگر کسی به ما کمک میکرد، شاید میتوانستیم آنها را زنده بیرون بکشیم. ما در روستای محرومی زندگی میکنیم و هیچکس به وضعیت ما رسیدگی نمیکند.
تشکیل تیم حقیقتیاب
یک روز پس از این حادثه در شرایطی که خبر آن در شبکههای اجتماعی منتشر شده بود، یک تیم حقیقتیاب برای بررسی ابعاد این حادثه و روشنشدن مقصران آن تشکیل شد. با تأکید وزیر کشور و به دستور صریح حسین مدرس خیابانی، استاندار سیستان و بلوچستان، علیرضا شهرکی، مدیرکل مدیریت بحران و غلامرضا گنجی، مدیرکل بازرسی استانداری بهعنوان نمایندگان تامالاختیار استاندار برای بررسی ابعاد این حادثه عازم این شهرستان شدند.
استاندار سیستان و بلوچستان در دستوری صریح مدیران کل مدیریت بحران و بازرسی استانداری را مأمور کرد با حضور میدانی در محل وقوع حادثه، ضمن عیادت از مصدومین و همدردی با خانوادههای داغدار، گزارش کامل و جامع از چگونگی وقوع این حادثه را تهیه و اعلام کنند. همچنین بهدنبال این حادثه سرپرست آموزش و پرورش پیام تسلیتی صادر و ابراز امیدواری کرد که با تدبیر خانوادهها و ایفای نقش درست و بهنگام دستاندرکاران دیگر شاهد چنین اتفاقات ناگواری نباشیم.
- 18
- 5