یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
۰۹:۰۵ - ۰۲ مرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۵۰۰۳۱۴
سایر اخبار حوادث

مریم زنگنه چگونه از گرداب 'چال کندی'دزفول نجات یافت؟

اخبار حوادث,خبرهای حوادث,حوادث امروز,نجات یافته رودخانه کندی
مریم زنگنه، تنها نجات یافته از گروه چهار نفره گمشده درگرداب «چال کندی» شهر دزفول جزئیات روزحادثه ولحظه‌های پراضطراب یک شب تنهایی وسرگردانی روی تخته سنگ را تشریح کرد.

به گزارش ایرنا، «شاید روزی هیچ‌کس تصور نمی‌کرد که گرداب رودخانه زلال و هیجان انگیز «چال‌کندی» به گردابی دهشتناک تبدیل شود و کسانی را که با شور و شوق و برای فرار از گرما به این منطقه زیبا وخنک پناه برده بودند ببلعد.

 

محمد- راهنمای تور- که بارها به آنجا سفر کرده بود از یک هفته قبل نوید سفری هیجان‌انگیز و باور نکردنی را در کانال تلگرامی و صفحه اینستاگرامی‌اش داده بود و به قول خودش استقبال از این تور آن قدر خوب بود که علاوه بر سفر پنجشنبه، روزجمعه هم تکرار می‌شد اما چه کسی می‌دانست این سفر در همان پنجشنبه سیاه می‌ماند.

 

در پیام وی آمده بود: «روز پنجشنبه ۲۹ تیر ماه ساعت ۶ صبح مسیری پنج ساعته را برای رسیدن به آب و با عبور از دره ارواح طی خواهیم کرد. جلیقه نجات، تیوپ، لباس اضافه، لباس شنا، کلاه و عینک هم ملزوماتی است که باید گردشگران با خود به همراه داشته باشند و مبلغ این سفر یک روزه برای هر نفر ۱۰۵ هزار تومان است.» و...کول خرسان یا کول خرسون که به دره ارواح نیز معروف است در ۲۵ کیلومتری شمال شهرستان دزفول قرار دارد که در کنار آن منطقه‌ای به نام چال کندی واقع شده است.

 

در تابستان و فصل خرما پزان خوزستان که همه به فکر فرار از گرما هستند این نقطه با داشتن آبی زلال و بسیار سرد مردم خوزستان را از جای جای استان بویژه اهواز به سمت خود می‌کشاند.این بار اما رودخانه و گرداب هیجان انگیز چال کندی دزفول به گرداب مرگ برای برخی گردشگران تبدیل شد و از گروه ۱۹ نفره ۱۳ نفر در همان لحظه اول توسط مردم نجات یافتند، ۲ نفر از گردشگران غرق و چهار نفر هم ناپدید شدند.

 

در بین چهار نفر، یک نفر نجات یافت و از سرنوشت سه نفر دیگر هم هنوز خبری نیست؛ برخی می‌گویند گرداب آنها را به پایین کشیده است و برخی دیگر نیز هنوز امیدوار به بازگشت‌شان هستند.

 

مریم زنگنه یکی از گردشگران این تور که تاکنون سفرهای زیادی را با این تور تجربه کرده یکی از کسانی است که از این حادثه جان سالم به در برده و یک شب تلخ را به تنهایی تا صبح به امید کمک روی صخره‌ای در این منطقه سپری کرده است.

 

اوگفت: «همیشه با همین تورگردشگری به گردش می‌رفتیم و تور بسیار خوبی بود و اطمینان کاملی نسبت به این تور گردشگری و حتی لیدر آن داشتیم چرا که او فردی با تجربه و با توانایی بالا بود.

 

ساعت ۶ صبح پنجشنبه به همراه تعداد دیگری از گردشگران که اغلب خواهر و برادر، زن و شوهر یا فامیل بودند به سمت محل مورد نظر حرکت کردیم. راهنما، به ما گفت به مدپنج ساعت دره نوردی داریم و فیلم‌هایی از تیوپ سواری روی گرداب‌های چال کندی را هم به ما نشان داد. دره‌ای که ما از آن عبور کردیم نامش دره ارواح بود. این دره دیواره‌هایی بلند، فضایی تاریک و عرضی بسیار کم داشت به طوری که در عرض کم این دره فقط به اندازه یک نفر جا داشت برای همین مجبور بودیم پشت سر هم این مسیر را طی کنیم.

 

هیجان بسیاری برای دیدن دره و رسیدن به رودخانه داشتیم و در مسیر دره نیز پای یکی از دوستان پیچ خورد و با همان پای زخمی بقیه مسیر را به همراه ما ادامه داد. بعد از گذشت هفت ساعت به دره‌ای رسیدیم که انتهای آن رودخانه‌ بود، فضایی بسیار زیبا و مهیج داشت که راهنما، تیوپ‌ها را برای ما باد و سپس از نظر ایمنی آنها را بررسی کرد و پس از آن با یک طناب آنها را به هم متصل کرد تا در رودخانه از هم جدا نشویم. همچنین همه توصیه‌های ایمنی قبل از ورود به رودخانه را به ما ارائه کرد و به ما یاد داد که در گرداب چگونه خود را بالا بکشیم تا در آن فرو نرویم. پس از این توصیه‌ها به صورت قطاری و پشت سر هم وارد رودخانه خروشان شدیم.

 

هنگام ورود به رودخانه تعداد ما ۱۹ نفر بود؛ وقتی وارد شدیم هیجان بسیار زیادی داشت به نخستین گرداب که رسیدیم راهنما، با صدای بلند ما را راهنمایی می‌کرد تا اتفاقی نیفتد، به شکل یک دایره که از ۱۹ تیوپ تشکیل شده بود در گرداب دور هم می چرخیدیم و سپس از این گرداب براحتی بیرون آمدیم.

 

با چیزهایی که از افرادی که قبلاً به این منطقه آمده بودند و داستان‌هایی که از آنها شنیده بودیم هم دره ارواح و هم گرداب‎های چال کندی برای ما جذابیت بسیاری داشت و برای رسیدن به آن لحظه شماری می‌کردیم. وقتی به گرداب دوم رسیدیم شدت آب زیاد شد و نتوانستیم از آن بیرون بیاییم و کنترل آن را از دست دادیم.

 

برخی در گرداب گیر افتاده بودند و برخی دیگر هنوز به گرداب وارد نشده بودند در این هنگام راهنما، طنابی را که با آن همه تیوپ‌ها به هم متصل بودند پاره کرد.تقریباً پنج یا شش نفری در گرداب دوم گیر افتاده بودیم که راهنما سعی می کرد ما را از آن بیرون بکشد.اما گرداب هولناک ما را به پایین می‌کشید و تیوپ‌ها بجای نجات افراد، آنان را تا آستانه خفه شدن پیش برد و برای همین راهنما فریاد می‌زد که از تیوپ‌ها خارج شوید و فقط با جلیقه نجات در آب قرار بگیرید.

 

در گرداب دوم از صخره‌های اطراف آن طناب‌هایی آویزان شده بود که گفته می‌شد پیش از این شهرداری منطقه آنها را به آنجا آویزان کرده تا کسانی که به آنجا می‌آیند از طناب‌ها برای کنترل خود در گرداب استفاده کنند. در گرداب مدام دور خود می‌چرخیدیم و سعی داشتیم طناب‌ها را بگیریم و راهنما تمام تلاش خود را می‌کرد تا ما را از آنجا به سمت بالا بکشد و از طناب‌های آنجا آویزان شویم. اما شدت آب زیاد بود و ما را از نظر جسمی خسته کرده بود و نتوانستیم به آن طناب‌ها برسیم.

 

راهنمای تور پس از تلاش‌های بسیار مرا از گرداب بیرون آورد و سپس یکی دیگر از همسفران به نام امیری را از گرداب بیرون کشید. پس از آن تلاش کرد دو نفر دیگر از همسفران به نام‌های پیرمحمدی و غلام‌نژاد را نجات بدهد و نگذارد زیر آب بمانند. من تقریباً پس از اینکه از گرداب بیرون آمدم و چشم باز کردم خودم را وسط رودخانه دیدم.

 

درحالی که دچار تنگی نفس شده و مدام چشمم به رودخانه بود و دنبال همسفرهایم می‌گشتم. ولی هیچ کدام را نمی‌دیدم. فقط امیری را آخرین بار مشاهده کردم که از گرداب نجات پیدا کرده بود.همان موقع سعی کردم با شنا، خودم را به ساحل برسانم، وقتی به ساحل رسیدم از یک صخره بالا رفتم و از گرداب و آب رودخانه نجات یافتم.اماهنوز هوا تاریک نشده بود و صخره‌ها داغ بودند.

 

سرمای آب بدنم را بی‌حس کرده بود اما کم کم حالم بهتر شد و به نظرم این اتفاق حدود ساعت شش بعد ازظهررخ داد.با این حال صدای خروش رودخانه آن قدر زیاد بود که نمی‌گذاشت صدای اطراف را بشنوم. اما به ناچار فریاد می‌زدم و تقاضای کمک می‌کردم. ساعاتی بعد هوا تاریک شد اما هیچ‌کس صدای من را نشنیده بود. از همسفرهایم هم هیچ اطلاعی نداشتم و نمی‌دانستم کدام شان ازاین حادثه جان سالم به در برده است.

 

شب بسیار تلخی را پشت سر گذاشتم اما تلاش می‌کردم خوابم نبرد تا بتوانم خودم را نجات بدهم. وقتی هوا روشن شد، حوالی صبح بالگردی را  که برای بررسی منطقه آمده بود مشاهده کردم تمام سعی خود را کردم تا مرا ببیند. بالاخره حوالی ساعت۱۱ صبح پس از تکان دادن دستم مرا دیدند.

 

ابتدا طنابی برای من به پایین فرستادند اما به خاطر وضعیت منطقه طناب به من نرسید. پس از آن نیروهای امدادی به وسیله جت اسکی به محل استقرار من آمدند و نجاتم دادند که تلاش‌های شهرداری، هلال احمر و آتش نشانی درنجاتم قابل قدردانی است چراکه از جان خودشان برای نجاتم مایه گذاشتند.زنگنه گفت: قبلاً درباره این منطقه شنیده بودم اما خانواده‌ام با رفتن من به این منطقه مخالفت کردند.

 

ولی به خاطر هیجانی که داشتم خیلی علاقه‌مند بودم تا از نزدیک به این منطقه بروم.وی تأکید کرد: هیچ گونه تابلوی خطر یا هشداری در این منطقه گردشگری وجود نداشت و حتی افراد محلی هم در آنجا نبودند.اما هنوز در شوک هستم و در فکر اینکه سه نفر از همسفرانم آیا زنده هستند یا اسیر گرداب شده‌اند.گفتنی است در این حادثه ۲ نفر جان باختند، ۱۴ نفر جان سالم به در بردند و با گذشت سه روز از این حادثه نیروهای امدادی همچنان به دنبال سه فرد مفقود شده هستند و هنوز خبری مبنی بر یافتن آنها به دست نیامده است.

 

 

  • 22
  • 3
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش