بهگزارش همشهری، حدود ساعت ۶:۳۰ صبح پنجم تیرماه، ستوانیکم محمد قاینی نیازآبادی، مأمور کلانتری طرق مشهد سوار بر موتورسیکلت کلانتری در حال گشتزنی بود که از پشت بیسیم، صدای اپراتور۱۱۰ را شنید. یکی از شهروندان با پلیس۱۱۰ تماس گرفته و گفته بود که لحظاتی قبل خودروی نیسان داییاش را که چند روز پیش به سرقت رفته بود بهطور کاملا اتفاقی در یکی از محلههای طرق دیده و در حال تعقیب آن است.
ستوانیکم قاینی که از چند ساعت قبل در حال گشتزنی در این منطقه بود، موقعیت دقیق نیسان سرقتی را پرسید و سپس راهی آنجا شد. او لحظاتی بعد خودروی نیسان را با پلاک مخدوش در یکی از خیابانها دید. این در حالی بود که فرد تماس گیرنده با پلیس همچنان در تعقیب آن بود.
راننده نیسان با دیدن مأمور پلیس که از او میخواست توقف کند، پایش را روی پدال گاز گذاشت و اقدام به فرار کرد. مأمور جوان کلانتری شروع به تعقیب آن کرد و همزمان از راننده خواست که توقف کند. او وقتی دید راننده قصد توقف ندارد وارد مسیر میانبر شد و ثانیههایی بعد در ابتدای خیابانی قرار گرفت که نیسان وارد آن شده بود. مأمور کلانتری از موتور پیاده شد و با حرکت دست به راننده نیسان اخطار داد. سرعت نیسان کم شد و لحظاتی بعد راننده پایش را روی ترمز گذاشت. مأمور کلانتری برای دستگیری راننده به سمت نیسان رفت و همزمان از مالباختهای که در حال تعقیب آن بود، خواست عقب بماند و نزدیک نشود. زمان زیادی تا بازداشت راننده فراری نمانده بود و مأمور وظیفهشناس به یک قدمی نیسان رسیده بود که در این هنگام راننده پایش را روی گاز گذاشت، مأمور جوان را زیر گرفت و اقدام به فرار کرد.
شهادت پدر مهربان
همهچیز در چشمبرهمزدنی رخ داد. چند نفری که شاهد ماجرا بودند شوکه شده بودند. یکی از آنها با پلیس و اورژانس تماس گرفت. لحظاتی بعد مأموران کلانتری در محل حادثه حاضر شدند. پیکر غرق در خون ستوانیکم قاینی به بیمارستان منتقل شد اما تلاش پزشکان برای نجات او بیفایده بود و مأمور وظیفه شناس به شهادت رسید. طولی نکشید که خبر شهادت او به همسر و ۲دختر ۴و۶سالهاش هم رسید. آنها باورشان نمیشد دیگر پدر مهربانشان را نخواهند دید، اما خبر حقیقت داشت. همزمان با شهادت مأمور جوان، تیمی از کارآگاهان جنایی، زیرنظر قاضی محمود عارفی راد، بازپرس ویژه قتل مشهد برای شناسایی و دستگیری سارق جنایتکار وارد عمل شدند.
دقایقی بعد نیسان سرقتی ۲کوچه آنطرفتر از محل حادثه درحالیکه مقابل خانهای پارک شده بود پیدا شد. مأموران وارد این خانه شدند و جوانی ۳۷ساله را دستگیر کردند اما مشخص شد که او عامل جنایت نیست و برادرش که ۳سال از او بزرگتر است پشت فرمان نیسان نشسته بود. جستوجو برای دستگیری این مرد ادامه داشت و مأموران پلیس که توانسته بودند هویت او را شناسایی کنند، بعدازظهر همان روز متهم را در حالی که قصد ورود به خانه خواهرش در خیابان امامرضا را داشت محاصره و دستگیر کردند.
قاتل به محل جنایت بازگشت
مرد ۴۰ساله چارهای جز بیان حقیقت نداشت و در همان بازجوییهای اولیه به فرار مرگبار از دست مأمور پلیس و سرقت خودروی نیسان اعتراف کرد. در ادامه مشخص شد که او یک سارق سابقهدار است که تخصصاش سرقت خودرو است و علاوه بر نیسان مورد نظر، چند خودروی دیگر هم سرقت کرده است. او در همه مراحل بازجویی، جرمش را گردن گرفت و در نهایت صبح دیروز به همراه قاضی عارفی و مأموران پلیس به محل حادثه منتقل شد تا صحنه فرار مرگبار خود را بازسازی کند. دیروز علاوه بر متهم، قاضی جنایی و مأموران پلیس، خانواده شهید قاینی نیز در محل حادثه حضور داشتند. پدر، مادر و همسرش آمده بودند تا از نزدیک چهره فردی راکه عزیزشان را از آنها گرفته بود ببینند.
آنها در همه مراحلی که متهم در حال بازسازی صحنه جنایت بود، گریه میکردند و میگفتند که تنها خواستهشان از دستگاه قضایی، قصاص مرد جنایتکار است. مرد جنایتکار نیز درحالیکه میگفت پشیمان است و هرگز قصد به شهادت رساندن مأمور پلیس را نداشته است توضیح داد که آن روز چطور با دیدن مأمور کلانتری به وحشت افتاده و قصد داشته هر طوری شده از دست او فرار کند. او گفت: من فقط قصد فرار داشتم. ماشین را چند روز قبل از حادثه سرقت کرده بودم و میدانستم اگر گیر بیفتم به زندان خواهم رفت. برای همین دستپاچه شدم و هنگام فرار نفهمیدم که چطور مأمور کلانتری را زیر گرفتم و هرگز فکر نمیکردم که او جانش را از دست بدهد.
متهم پس از بازسازی صحنه جنایت با قرار قانونی به بازداشتگاه منتقل شد تا پرونده او پس از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای شروع محاکمه به دادگاه کیفری فرستاده شود.
- 16
- 5