به گزارش شرق، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل به دنبال شکایت پسر ۱۴سالهای به نام کامبیز که همراه پدرش به پلیس آگاهی فشم رفته بود، آغاز شد.
پسر نوجوان به مأموران گفت: ما سالهاست در یکی از روستاهای منطقه فشم زندگی میکنیم. ظهر بود و من در حال بازی در یکی از کوچههای روستا بودم که سه پسرعمو که از بستگان دورمان هستند، سراغم آمدند. یکی از آنها بهزور من را به سرویس بهداشتی یک مجتمع نیمهساز برد و آنجا آزارم داد. دو پسرعموی دیگر نیز پشت سرش آمدند و من را آزار دادند.
پدر کامبیز نیز گفت: وقتی پسرم به خانه برگشت حال خوبی نداشت. ماجرا را از او پرسیدم و متوجه شدم که تحت آزار سه پسرعمو قرار گرفته است. سه پسرعمو که ۱۷ و ۱۸ سال سن دارند، از بستگان دورمان هستند و قبلا نیز از خانواده ما کینه به دل داشتند. گمان میکنم بههمینخاطر پسرم را آزار دادهاند.
با این شکایت، سه پسرعمو ردیابی و بازداشت شدند. یکی از آنها گفت: قبول دارم کامبیز را به سرویس بهداشتی بردم و او را اذیت کردم، اما من به او تجاوز نکردم. دو پسرعموی دیگر مدعی شدند در این ماجرا دستی نداشتهاند. انکارهای سه پسرعمو در حالی بود که دادگاه پسر نوجوان را به پزشکی قانونی معرفی کرد. در معاینات پزشکی تجاوز به این پسر مورد تأیید قرار نگرفت، اما آزار و اذیت او ثابت شد.
پزشکی قانونی اعلام کرد آثاری روی بدن کودک پیدا کرده است که به نظر میرسد مورد آزار قرار گرفته است. این در حالی بود که خانواده کودک شاکی نیز شاهدانی را به دادسرا معرفی کردند که حضور سه پسرعمو در محل حادثه را مورد تأیید قرار میداد. یکی از شاهدان گفت: من از ابتدای ماجرا در محل نبودم ولی دیدم که دو نفر از سه متهم با عجله به سمت سرویس بهداشتی رفتند و بعد هم هر سه پسرعمو با هم از سرویس بهداشتی خارج شدند. شاهد دیگر نیز گفت: من از ابتدا دیدم چه اتفاقی افتاد اما متوجه نشدم قصد سه پسرعمو آزار کودک است.
من دیدم پسربچه و یکی از پسرعموها وارد سرویس بهداشتی شدند سپس دو نفر دیگر پشت سر او رفتند. آنها قبلش با تلفن صحبت کردند و بعد وارد سرویس بهداشتی شدند. خانواده شاکی و متهم مدتی است با هم مشکلاتی دارند و من دورادور میدیدم که آنها با هم مشکل دارند اما اصلا فکر نمیکردم چنین انتقامگیریای در کار باشد، وگرنه دخالت میکردم و کودک را نجات میدادم. چون خانواده شاکی چند شاهد را معرفی کردند که میگفتند سه پسرعمو را همراه هم دیدهاند و همچنین نظریه پزشکی قانونی هم آزار و اذیت کودک را مورد تأیید قرار میداد، هر سه متهم مورد محاکمه قرار گرفتند. در ابتدای جلسه، پدر کامبیز برای متهمان درخواست اعدام را مطرح کرد اما آنها جرمشان را منکر شدند.
سپس وکلای متهمان خواستند با توجه به سن کم متهمان آنها بهلحاظ کمال عقلی مورد بررسی پزشکی قانونی قرار بگیرند که دادگاه موافقت کرد. بهاینترتیب سه متهم برای بررسی کمال عقلی و رشد فکری به پزشکی قانونی معرفی شدند. وقتی کارشناسان پزشکی قانونی پس از معاینات روانی و بالینی، اعلام کردند سه متهم هنگام ارتکاب جرم زیر ۱۸ سال داشتند و از رشد و کمال عقلی برخوردار نبودهاند، پرونده برای رسیدگی آماده شد و هر سه متهم یک بار دیگر پای میز محاکمه قرار گرفتند. در ابتدای جلسه شاکی پرونده بار دیگر درخواست اشد مجازات را مطرح کرد. پدر کامبیز گفت: پسرم فقط ۱۴ سال داشت که مورد آزار قرار گرفت و این ماجرا تأثیر بدی در روحیهاش گذاشته است. او شبها کابوس میبیند و وضعیت روانی بدی پیدا کرده است. پسرم بعد از این حادثه بهشدت وزن کم کرد و بیمار شد. من خیلی ناراحتم که پسرم چنین شرایطی پیدا کرده است مدتی است او را پیش روانشناس میبرم اما هنوز پسرم به حالت قبل برنگشته. او پسر شادی نیست و اینکه سرنوشتش با کاری که این سه نفر کردند تغییر کرده من را اذیت میکند و درخواست مجازات آنها را دارم. متهمان که با قرار وثیقه آزاد بودند، اتهام را رد کردند و مدعی شدند چون پدر کامبیز با خانواده آنها خصومت دارد، چنین ادعایی را مطرح کرده است و تجاوزی در کار نبوده است.
نخستین متهم گفت: من گفتم که کامبیز را به دستشویی بردم اما فقط او را تهدید کردم. تجاوزی در کار نبوده و این پدر و پسر به خاطر خصومتی که با ما دارند، دروغ میگویند. متهم دوم نیز گفت: من چیزی از آن ماجرا به خاطر ندارم و اصلا آن روز کامبیز را ندیده بودم. او به دروغ و به خاطر اختلافهای قبلی با ما چنین ادعایی را مطرح کرده است. من و یکی از پسرعموهایم از ابتدا گفتیم اصلا در ماجرا دخیل نبودیم و این دروغ است.
در واقع کامبیز قربانی خصومت خانوادگی پدران ما با پدرش نشده، این ما هستیم که قربانی شدیم و حالا سرنوشت هر سه نفر ما به خاطر حرفهای دروغ این پدر و پسر تحت تأثیر قرار گرفته است. متهم دیگر نیز گفت: ما از ابتدا هم گفته بودیم بیگناه هستیم و در این ماجرا دستی نداشتیم، اما چون شاهدان گفته بودند همیشه ما را کنار هم دیدهاند بیدلیل بازداشت شدیم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی را صادر کنند.
- 11
- 6