به گزارش همشهری، شامگاه ۱۶ تیرماه امسال بود که مهرسام کوچولو زمانی که داخل خودروی پدرش بود توسط سارقی لاغراندام که ماسک بهصورت داشت، ربوده شد. خاله مهرسام که حالا از پیدا شدن خواهرزادهاش خوشحال است، به همشهری میگوید: حدود ساعت ۱۱شب قرار بود خواهرم به همراه همسرش و مهرسام به خانه مادرم بروند. شوهرخواهرم مهرسام را بغل کرد و گفت که میروند داخل ماشین و منتظر میمانند تا خواهرم هم برسد. آنها رفتند و خواهرم سرگرم جمع کردن ساک بچه و وسایل دیگر شد. لحظاتی بعد، شوهر خواهرم درحالیکه مهرسام داخل ماشین بود به خانه برگشت تا به خواهرم که دیسک کمر داشت کمک کند و وسایل را بیاورد، اما همان موقع بود که فردی سوار ماشین شد و ماشین را به همراه خواهرزاده ۴ماهه ام دزدید.
شروع تحقیقات
پدر مهرسام وقتی به کوچه رسید که سارق پشت فرمان ماشین نشسته و حرکت کرده بود. او هر چه کرد نتوانست به ماشین برسد. همان شب ماجرا به پلیس گزارش شد و تیمی از مأموران، راهی محل حادثه شدند و به بررسی دوربینهای مداربسته پرداختند، اما تنها سرنخی که بهدست آمد تصویری از مردی لاغراندام بود که ماسک بهصورت داشت و ماشین را به همراه پسر ۴ماهه با خود برد. صبح روز بعد خودروی ربوده شده که در جاده آبادان-شیرین شهر رها شده بود، پیدا شد، اما مهرسام داخل آن نبود و سارق او را به همراه کیف مدارکی که داخل ماشین بود، ربوده بود.
روزهای سخت
ربوده شدن مهرسام، ضربه وحشتناکی به خانوادهاش بخصوص مادرش وارد کرد. کارآگاهان پلیس در جریان بررسیهای گسترده متوجه شده بودند که آدمربایان از آشنایان این خانواده هستند و حتی ۲مظنون را نیز دستگیر کردند، اما آنها مدعی بودند که نمیدانند مهرسام کجاست و چهکسی او را ربوده است. روزها به سختی برای مادر مهرسام سپری میشد و او هر لحظه انتظار میکشید که بار دیگر پسرش را در آغوش بگیرد، اما ماهها گذشت و این اتفاق رخ نداد.
درخواست کمک در فضای مجازی
درحالیکه جستوجوی کارآگاهان برای پیدا کردن پسر ربوده شده ادامه داشت، مادر او نیز بیکار ننشست و تصمیم گرفت با انتشار عکس پسرش در فضای مجازی، از مردم برای پیدا کردن او کمک بگیرد. خاله مهرسام میگوید: خواهرم از یک هفته قبل دست به دامان فضای مجازی شد. تا پیش از آن، ما عکسهایی از مهرسام را منتشر کرده و حتی برای پیدا کردنش مژدگانی تعیین کرده بودیم، اما تماسهایی که گرفته میشد اکثرا بیربط بود و کمکی به ما نکرد. تا اینکه خواهرم با انتشار عکس پسرش در فضای مجازی از پدر و مادرها برای بازنشر این عکس کمک خواست.
طولی نکشید که خیلیها که با خواهرم همدردی میکردند، به بازنشر عکسهای مهرسام پرداختند. تا اینکه یکی از سلبریتیهای ورزشی بهنام سپهر حیدری نیز عکس او را در پیج خود منتشر کرد. چند روز بعد، مردی از طریق یک اکانت جعلی برای خواهرم پیام و عکسی از پسربچهای فرستاد و پرسید که آیا این پسربچه مهرسام است؟ او خود مهرسام بود و تنها تفاوتش این بود که موهایش کوتاه شده بود. خواهرم ماجرا را به وکیلش اطلاع داد و پس از آن تماس با مرد ناشناس برقرار شد. کمی بعد این مرد خودش را معرفی کرد و گفت که مهرسام نزد زوجی است که در تهران زندگی میکنند. او میگفت که این زوج کاملا محترم هستند و احتمالا از اینکه مهرسام ربوده شده، خبر ندارند.
پایان ماهها دوری
خبر پیدا شدن ردی از مهرسام و سلامتی او امیدی تازه در دل مادرش دواند. ماجرا به پلیس اطلاع داده شد و با همکاری کارآگاهان اداره آگاهی اهواز، تحقیقات برای شناسایی خانوادهای که پسربچه نزد آنها بود، آغاز شد. محل زندگی این خانواده شناسایی شد، اما چند روز پیش، وقتی مأموران راهی پایتخت شدند معلوم شد که این زوج به همراه مهرسام راهی اهواز شدهاند.
خاله مهرسام میگوید: مأموران پلیس در نهایت توانستند آدمربایان و زوجی را که در این مدت مهرسام را در اختیار داشتند شناسایی و دستگیر کنند. وقتی با ما تماس گرفتند و گفتند که مهرسام در اداره آگاهی اهواز است، به همراه خواهرم به سرعت راهی آنجا شدیم. ربایندگان اصلی مهرسام از آشنایانمان بودند که با دیدن آنها درحالیکه دستبند بهدست داشتند شوکه شدیم. حتی متهم اصلی در این مدت با ما همدردی میکرد و پا به پای ما بهدنبال مهرسام میگشت.
او درباره انگیزه این آدمربایی نیز میگوید: در اداره آگاهی فهمیدیم که رباینده اصلی مهرسام که نمیدانیم انگیزهاش حسادت بوده یا انتقام گرفتن از خواهرم، آن شب پس از ربودن مهرسام، او را به مرد دیگری تحویل میدهد. او هم چند روز بعد پسربچه را به فرد دیگری تحویل داده و در نهایت مهرسام را به کرج میبرند و به زنی در آنجا تحویل میدهند. البته این زن میگوید که از ماجرای ربوده شدن خواهرزادهام خبر نداشته و فردی که بچه را به او داده گفته که پدر و مادر بچه، او را نمیخواهند و قصد فروش وی را دارند.
وی ادامه میدهد: زن کرجی یک هفته از مهرسام نگهداری میکند و بعد او را به خواهر و شوهرخواهرش میسپارد. این زوج، همان هایی بودند که در همه این مدت از خواهرزادهام نگهداری میکردند. آنها اصالتا اهوازی هستند و بچهدار نمیشدند و مدتی قبل نیز به تهران کوچ کرده و در آنجا زندگی میکردند. این زوج که وضع مالی خوبی دارند، میگویند که وقتی خواهرشان مهرسام را به آنها داده و گفته که پدر و مادر بچه او را نمیخواهند و قصد فروشش را داشتهاند، تصمیم گرفتهاند که از او نگهداری کنند.
آنها در این مدت از خواهرزادهام مثل پسر خودشان نگهداری میکردند و به گفته خودشان، چند روز قبل متوجه میشوند که مهرسام ربوده شده و مادرش در به در بهدنبال او میگردد. برای همین به همراه مهرسام به اهواز برگشته و او را تحویل همان فردی میدهند که وی را ربوده بود و این در حالی بوده که پلیس سایه به سایه در تعقیب آنها بوده و در نهایت توانست فرد آدمربا را دستگیر و مهرسام را پس از ماهها دوری به خواهرم تحویل دهد. حالا خواهرم از اینکه بار دیگر پسرش را در آغوش گرفته سر از پا نمیشناسد و متهمان نیز در بازداشت هستند و تحقیقات برای مشخص شدن انگیزه آنها از ربودن مهرسام ادامه دارد.
- 10
- 2