شرق نوشت:هفدهم بهمن سال ۹۷ دختر جوانی به نام مرجان به پلیس آگاهی رفت و از سه پسر به نامهای سامان، رضا و دوست دیگرشان به اتهام آزار و اذیت و شکنجه شکایت کرد.
این دختر ادعا کرد دوستش هم در این نقشه حضور داشته است. او گفت: مدتی قبل دوست صمیمیام میترا به من گفت پسر موردعلاقهاش رضا قصد دارد یک خودرو بخرد، اما ۱۵ میلیون تومان پول کم دارد. او از من خواست به او پول قرض بدهم تا مشکلش حل شود. من هم بهخاطر رفاقت قبول کردم و چک پدرم را به دوستم دادم، اما چند روز بعد رضا و دوست دیگرش به نام سینا به بهانه برگرداندن چک پدرم مرا سوار ماشین کردند و به خانهای سهطبقه در حوالی خاکسفید بردند. آنجا رضا و سامان و دوست دیگرشان بهشدت مرا شکنجه کردند. آنها با سیم داغ بدنم را سوزاندند و دستهجمعی مرا آزار دادند.
بعد از ثبت این شکایت، تحقیقات پلیس در این زمینه آغاز و مرجان به پزشکی قانونی معرفی شد، اما کارشناسان آثار سوختگی روی بدن وی را تأیید نکردند. در ادامه رضا و سامان ردیابی و بازداشت شدند ولی اتهام آزار و اذیت دختر جوان را گردن نگرفتند و گفتند چنین جرمی مرتکب نشدهاند.
سامان در بازجوییها گفت: دوست صمیمیام رضا میخواست ماشین بخرد، اما پول کم داشت و به همین خاطر از دختر مورد علاقهاش میترا خواسته بود به او پول قرض بدهد. میترا مبلغ ۱۵ میلیون تومان را خودش نداشت و این مبلغ را از دوست صمیمیاش مرجان گرفته بود. آن روز دوستم رضا چک را به من داد تا به بانک بروم و آن را نقد کنم، اما وقتی به بانک رفتم متوجه شدم در حساب پدر مرجان پولی وجود ندارد به همین خاطر چک را برگشت زدم.
متهم ادامه داد: بعد از برگشتخوردن چک پدر مرجان، او و پدرش مقابل خانه رضا رفته و داد و فریاد راه انداخته بودند. آنجا مرجان برای اولینبار به دروغ گفته بود رضا همراه من و دوست دیگرمان او را آزار داده و بهزور چک پدرش را از او گرفتهایم؛ درصورتیکه او خودش چک را داده بود و چنین ادعایی صحت ندارد.
رضا نیز در بازجوییهای پلیسی منکر اتهامش شد. سرانجام درحالیکه متهمان با قرار وثیقه آزاد بودند، برایشان کیفرخواست صادر شد تا در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کنند.
در جلسه دادگاه فقط سامان حضور داشت و دو متهم دیگر بهخاطر عدم ابلاغ احضاریه در جلسه محاکمه حضور نداشتند.
در ابتدای جلسه مرجان به تشریح ماجرا پرداخت و گفت: متهم به همراه دو دوست دیگرش بهزور من را به خانهای در منطقه خاکسفید بردند و آزارم دادند. آنها مرا کتک زدند و با سیم داغ بدنم را سوزاندند تا چک پدرم را از من بگیرند. من از آنها شاکی هستم.
سپس سامان روبهروی قضات ایستاد و در دفاع از خودش شاکی را دروغگو خواند.
این متهم به هیئت قضات گفت: من اصلا ادعای این دختر را قبول ندارم. دوستم رضا از دختر مورد علاقهاش پول خواسته بود و میترا که دوست صمیمی مرجان بود از او خواسته بود تا ۱۵ میلیون تومان پول به او قرض بدهد. مرجان هم با میل خودش چک ۱۵ میلیون تومانی پدرش را به او داده بود. من به بانک رفته بودم تا چک را نقد کنم که متوجه شدم در حساب موجودی نیست و آن را برگشت زدم. همین موضوع باعث شد به دردسر بیفتم. من هرگز مرجان را آزار ندادهام و این اتهام را قبول ندارم. شاکی بهخاطر خصومت شخصی علیه من و دوستانم این شکایت را مطرح کرده است و من هنوز علت این موضوع را نمیدانم.
در این هنگام قاضی به پیامک ارسالشده از سوی متهم به شاکی اشاره کرد و گفت: اگر شاکی را نمیشناختی چرا به او پیامک ارسال کردی؟ متهم در جواب این سؤال سکوت کرد.
سپس محمد شمس، وکیل متهم، به دفاع پرداخت و گفت: طبق اظهارات شاکی مرجان در تاریخ ۱۷ بهمن ۹۷ مورد آزار قرار گرفته، اما ۲۲ اردیبهشت سال ۹۸ شکایتش را مطرح کرده است. علت تأخیر در طرح شکایت چیست؟ شاکی حدود چهار ماه بعد به پزشکی قانونی معرفی شده است.
مرجان پاسخ داد: پدربزرگم فوت شده بود و من شرایط روحی مساعدی نداشتم، به همین خاطر آن زمان شکایت نکردم و مدتی بعد موضوع را پیگیری کردم.
سپس وکیل متهم به طرح چند ایراد پرداخت و گفت: شاکی مطلقه بوده و به همین خاطر پزشکی قانونی درباره آزار و اذیت وی نتوانسته اظهارنظر کند. از طرفی او درباره چگونگی خروج از خانهای که مدعی است در آنجا مورد آزار قرار گرفته، توضیح نداده و مشخص نیست از خانه خارج شده یا فرار کرده است. در بررسیهای پلیسی هیچ دوربین مداربستهای لحظهای را که شاکی مدعی است متهمان وی را بهزور سوار ماشین کرده و به خانه بردهاند، ضبط نکرده است و به نظر میرسد این شکایت با سوءنیت صورت گرفته باشد.
با پایان دفاعیات این وکیل، قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
- 14
- 3