به گزارش همشهری به نقل از رسانههای اسپانیا، آلفردو سانچز در سال۱۹۹۶ به جرم قتل مردی به نام مانوئل گارسیا در شهر کورتیس توسط پلیس دستگیر شد. او پس از محاکمه در دادگاه به تحمل ۳۰سال حبس محکوم شد و به زندان انتقال یافت اما تنها ۳سال بعد و با شگردی عجیب موفق به فرار از زندان شد. او با بستن تعدادی ملحفه به هم طنابی بلند ساخت و در حالی که بقیه زندانیان در حال سرگرمکردن نگهبانان بودند موفق شد با استفاده از آن از دیوار زندان بالا رفته و خود را به آنسوی دیوار برساند و فرار کند.
پس از فرار پروسروصدای این مرد، تحقیقات پلیس برای دستگیری دوباره او آغاز شد اما تا ۲سال بعد هیچ ردی از او بهدست نیامد. چراکه این مرد بهدلیل آموزشهایی که در ارتش دیده بود، به زندگی در شرایط سخت کاملا آگاه بود و در این مدت تلاش میکرد با زندگی در جنگل و کوهستان خود را از دید پلیس مخفی کند. از سوی دیگر او تبحر زیادی در فرار از دست پلیس داشت و هربار که مخفیگاهش لو میرفت بهراحتی میتوانست از دست مأموران بگریزد. در همان زمان بود که با توجه به تسلط قاتل فراری به تکنیکهای بقا در مناطق جنگلی، رسانههای اسپانیا به او لقب رامبوی گالیسیا دادند. با این حال مرد جنایتکار پس از ۲سال فرار از دست پلیس با این شگرد به دام مأموران افتاد و بار دیگر به زندان انتقال یافت.
فرار دوباره از زندان
آلفردو سانچز بار دیگر به زندان منتقل شد تا اینکه چندماه پیش و پس از گرفتن مرخصی یکروزه بار دیگر از آنجا گریخت و زندگی عجیبش را از سر گرفت. فرار دوباره این مرد نام او را سر زبانها انداخت و عکسهایش در تمام مناطق شمال غرب اسپانیا منتشر و تلاش پلیس برای دستگیری او آغاز شد.
درحالیکه هیچ ردی از این مرد نبود، پلیس شهری کوچک در منطقه گالیسیا متوجه ماجرای عجیبی شد. مردم زیادی با مراجعه به پلیس، گزارش سرقت از خانههایشان را اعلام کردند اما نکته عجیب این بود که سارق پس از ورود به این خانهها فقط مواد غذایی و نوشیدنی دزدیده بود. حال آنکه داخل خانهها لوازم باارزش زیادی وجود داشت که سارق به آنها دست نزده بود.
از همان زمان بود که احتمالاتی درباره مخفیشدن قاتل فراری در جنگلهای اطراف این شهر مطرح شد. مردم که نگران شده بودند، گروهی ۸نفره تشکیل دادند که وظیفه آن گشتزنی در خیابانهای شهر بود تا سارق مرموز شناسایی شود. در نهایت سهشنبه هفته گذشته بود که همه احتمالات درباره مخفیشدن رامبوی گالیسیا در اطراف این شهر به حقیقت پیوست. چراکه تعدادی از بچهها زمانی که در حال قدمزدن در کنار رودخانه بودند، با مردی روبهرو شدند که ظاهر عجیبی داشت. یکی از بچهها که از قبل عکسهای قاتل فراری را دیده بود، او را شناخت و با عجله به خانه برگشت و ماجرا را به پدرش اطلاع داد اما زمانی که آنها به همراه مأموران پلیس به کنار رودخانه رفتند، اثری از آن مرد نبود. یک روز پس از این ماجرا نیز یک شکارچی با دیدن مردی که در کوهستانهای اطراف چادر زده بود، به او نزدیک شده و فهمیده بود که وی همان قاتل فراری است اما زمانی که ماجرا را به پلیس اطلاع داد و به همراه آنها به کوهستان رفت، اثری از رامبوی گالیسیا نبود.
در این شرایط مردم شهر کوچک پونتدئوم دور هم جمع شدهاند و با تشکیل گروههای جستوجو، گشتزنی در مناطق اطراف شهر را آغاز کردهاند تا شاید بتوانند به فرار این قاتل سرشناس پایان دهند.
- 14
- 4