شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳
۰۹:۲۰ - ۲۹ دي ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۱۰۲۷۷۲
جرم و جنایت

کشتن شوهرخواهر بعد از تبرئه از اتهام قتل رفیق

مردی که یک‌ بار از اتهام قتل تبرئه شده بود، بعد از مهاجرت از تهران دست به قتل دیگری زد و دوباره برای بررسی پرونده به تهران فرستاده شد.

به گزارش شرق، این مرد چند سال قبل در تهران متهم به قتل شد، اما به‌ دلیل اینکه جسدی پیدا نشد و مدارک علیه او کافی نبود، آزاد شد. بر اساس محتویات پرونده، پنج سال قبل مردی به نام سعید مورد شکایت یک مرد میانسال قرار گرفت.

شاکی به مأموران گفت: سعید با پسرم قرار داشت و آنها با هم بودند، اما بعد از آن قرار دیگر خبری از پسرم که یاسر نام دارد، نیست. از آنجایی که سعید و پسرم اختلاف مالی با هم داشتند، من فکر می‌کنم سعید بلایی سر او آورده است. پلیس ردیابی‌های علمی را آغاز کرد و مشخص شد تلفن همراه یاسر بعد از دیداری که پدرش مدعی است با سعید داشته، خاموش شده و دیگر با کسی تماسی نداشته است. وقتی سعید بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت، ادعا کرد خبری از سرنوشت یاسر ندارد.

سعید گفت: پدر یاسر درست می‌گوید ما با هم اختلاف مالی داشتیم و یاسر هم برای حل همین اختلاف مالی پیش من آمده بود. ما با هم صحبت کردیم، اما به نتیجه نرسیدیم و حتی درگیر هم شدیم. من یک ضربه به سر یاسر زدم، اما ضربه کاری نبود و مشکلی پیش نیامد. بعد هم یاسر رفت و ما از هم جدا شدیم. بعد از آن از او خبر نداشتم تا اینکه یکی از دوستانم گفت یاسر با او تماس گرفته و گفته به پاکستان رفته است. یاسر حالا در پاکستان است. او کشته نشده و من هم خبری از سرنوشتش ندارم. در ادامه تحقیقات پلیس مردی را که سعید مدعی بود یاسر با او در تماس بوده است، پیدا کرد و مورد بازجویی قرار داد.

این مرد گفت: سعید درست می‌گوید چند روز بعد از درگیری آنها من با یاسر حرف زدم، اما نمی‌دانم کجاست و بعد هم دیگر تماسی نداشتیم. او از شماره‌ای عجیب به من زنگ زد.

هرچند پدر یاسر اصرار داشت که پسرش به دست سعید کشته شده و سعید از سرنوشت او خبر دارد، اما با توجه به اینکه مدارکی که نشان دهد یاسر کشته شده و سعید این کار را کرده است وجود نداشت، سعید آزاد شد و دادسرا برای او منع تعقیب صادر کرد. با این حال پدر یاسر به قرار منع تعقیب اعتراض کرد. سعید که با وثیقه آزاد بود، تصمیم گرفت در این مدت به خراسان مهاجرت کند. او بعد از رفتن به خراسان با خانواده خواهرش زندگی می‌کرد تا اینکه بعد از مدتی با شوهرخواهرش، حبیب، درگیر شد و او را به قتل رساند.

من اهل همین شهر هستم و با توجه به اینکه در تهران خیلی تنها شده بودم و کارم را از دست داده بودم، تصمیم گرفتم به خراسان بیایم تا در اینجا در کنار دوست و آشنا و فامیلی که دارم کار کنم و زندگی‌ام را بچرخانم. من حبیب را خیلی دوست داشتم و فکر نمی‌کردم چنین اتفاقی بین ما بیفتد. نمی‌دانم آن روز حبیب از چه چیزی ناراحت بود که به من بد و بیراه گفت و باعث شد من عصبانی شوم و دست به هاون ببرم. متهم درباره اینکه دسته هاون را از کجا آورده بود، گفت: هاون روی زمین بود، من آن را از جای خاصی برنداشتم. وقتی عصبانی شدم، دست انداختم چیزی بردارم که دسته هاون به دستم آمد و محکم به سر حبیب زدم که یکباره دیدم روی زمین افتاد. این در حالی است که خانواده حبیب شکایتی را به دادسرا ارائه کرده و خواستار مجازات متهم شدند.

آنها گفتند: حبیب به سعید بسیار محبت کرد و به او در حالی که خانواده‌اش طردش کرده بودند، پناه داد و برایش کار پیدا کرد. سعید به ما نمی‌گوید چه اتفاقی بین‌ آنها افتاده که او مرتکب قتل حبیب شده است، اما هرچه بود او حق نداشت حبیب را بکشد. او پرونده قتلی هم در تهران دارد و ما خواستار مجازات او هستیم. با توجه به ادعایی که خانواده مقتول کردند، متهم یک بار دیگر مورد پرسش قرار گرفت. او گفت: من در تهران به‌ اتهام قتل بازداشت شده بودم، اما نه جسدی بود و نه اینکه اولیای دم مدرکی علیه من داشتند، به همین خاطر آزاد شدم. با توجه به پرونده مطرح قتل که سعید در تهران داشت، دادسرا تصمیم گرفت طبق قانون پرونده را برای رسیدگی به تهران ارسال کند.

به این ترتیب شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران موظف به بررسی پرونده شد و از دادسرای تهران خواست مستندات خود را برای قرار منع تعقیبی که برای متهم صادر کرده است، مورد بررسی قرار دهد تا در صورت تأیید این قرار از سوی شعبه ۱۰ پرونده یک بار دیگر به خراسان برگردد، در غیر این صورت متهم در تهران محاکمه خواهد شد.

سعید بعد از دستگیری توسط مأموران پلیس به قتل اعتراف کرد و گفت: بعد از اینکه از تهران به خراسان رفتم، با حبیب و خواهرم زندگی می‌کردم. او مرد خوبی بود، به من پناه داده بود و برایم کار پیدا کرده بود. من کار می‌کردم و برای زن و بچه‌ام پول می‌فرستادم. شب حادثه دقیقا نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که با هم درگیر شدیم. من خیلی عصبانی شدم و با دسته هاون به سر او کوبیدم. نمی‌دانم چطور شد که او درجا روی زمین افتاد. من از خانه فرار کردم و نمی‌دانم بعدش چه اتفاقی افتاد. چند ساعت بعد که به خودم آمدم توسط پلیس بازداشت شدم.

  • 16
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش