به گزارش شرق، این مرد جوان به اتهام تسبیب در قتل پدر و شروع به قتل مادر و برادرش پای میز محاکمه خواهد رفت.
براساس محتویات پرونده یک سال قبل آتشسوزی مهیبی در خیابانی در شرق تهران به مرکز ۱۲۵ گزارش شد و بلافاصله مأموران آتشنشانی به محل رفتند. آنها آتش را مهار کردند اما در بازرسیهای ابتدایی مشخص شد یکی از اهالی خانه به نام سعید جانش را از دست داده است.
با انتقال جسد به پزشکی قانونی تحقیقات درباره علت دقیق فوت سعید آغاز شد. از سوی دیگر کارشناسان آتشنشانی به پلیس گزارش دادند این حریق عمدی بوده و فردی با بنزین خانه را آتش زده است. بهاینترتیب پروندهای در این خصوص در دادسرای جنایی تهران تشکیل و تحقیقات در این زمینه آغاز شد. مأموران در گام نخست متوجه شدند درگیریهایی میان اعضای خانواده وجود داشت. وقتی مادر خانواده مورد تحقیق قرار گرفت راز این آتشسوزی را فاش کرد. او به مأموران چنین گفت: من پسری به نام فرهاد دارم که به مواد مخدر اعتیاد دارد. چند ساعت قبل از آتشسوزی ما باهم جروبحث کرده بودیم و من فکر میکنم آتشسوزی کار اوست.
این زن درباره روز حادثه گفت: زمان وقوع حادثه من، پسر دیگرم و شوهرم در خانه بودیم. فکر میکنم فرهاد هم بود، چون من متوجه خروجش از خانه نشده بودم. یکدفعه آتش شعله کشید و ما از ترس از خانه فرار کردیم. من اصلا حواسم نبود که شوهرم در خانه است، فکر میکنم او خواب بود، وقتی آتشسوزی مهار شد، متوجه شدیم که شوهرم جانش را از دست داده است. البته تکنیسینهای اورژانس که در محل حاضر بودند، گفتند او فوت کرده است و عملیات احیا هم راه به جایی نبرد.
بهاینترتیب فرهاد ۴۰ساله بازداشت شد. او اتهام تسبیب در قتل پدرش را قبول کرد و گفت: من سالهاست که اعتیاد دارم و این اعتیادم به خاطر رفتارهای مادرم است. او همیشه فرشاد برادرم را بیشتر از من دوست داشت و خیلی به او محبت میکرد. مادرم بین ما فرق میگذاشت و همین موضوع باعث شده بود فرشاد خیلی خوب پیشرفت کند و من عقب بمانم و معتاد شوم. اعتیادم زندگیام را سیاه کرد و فاصله من و خانوادهام هرروز بیشتر از قبل میشد. من بارها با مادرم سر این موضوع درگیر شده بودم و او هم همیشه من را بهخاطر اعتیادم تحقیر میکرد. متهم ادامه داد: من هیچ شغلی نداشتم و زندگیام روی روال نبود. روز حادثه از مادرم پول خواستم تا داروهایم را بگیرم. گوشم عفونت کرده بود و باید داروی گوش میخریدم.
مادرم گفت قیمت دارو ۲۰ هزار تومان میشود و من پول بیشتری نمیدهم. مادرم متوجه شده بود که مابقی پول را برای خرید متادون میخواهم، هرچه گفتم پول را بده توجهی نکرد. او مدام شرایط زندگی فرشاد را به سر من میکوبید. به من گفت ببین برادرت کار و زندگی دارد و باعث سربلندی خانواده است اما تو مدام بدبختی با خودت میآوری. این حرفهای مادرم باعث شد تا حسابی باهم درگیر شویم و من همان موقع نقشه انتقام را کشیدم. راستش چون مواد هم مصرف کرده بودم، خیلی حالت عادی نداشتم؛ چند لیتر بنزین برداشتم و در بخشی از خانه ریختم و آتش زدم که خیلی زود آتشسوزی همهجا گسترش پیدا کرد، من هم خیلی ترسیدم و فرار کردم. وقتی آتشسوزی مهار شد، به خانه آمدم و دیدم پدرم فوت کرده است. من قصدی برای کشتن مادر و پدرم نداشتم، حتی نمیخواستم به برادرم آسیبی وارد شود، من از روی عصبانیت دست به این کار زدم و حالا از کاری که کردهام، خیلی پشیمان هستم.
وقتی برادر فرهاد مورد بازجویی قرار گرفت، او نیز علیه برادرش شکایت کرد و گفت: فرهاد از کودکی با من رقابت میکرد و خیلی من را اذیت میکرد. او فقط با من درگیر نبود، با بچههای کوچه و خیابان هم خیلی دعوا و درگیری درست میکرد و همیشه پدر و مادرم گرفتار کارهای او بودند. از وقتی معتاد شد، شرایط را بدتر هم کرد. من کار خاصی برای خانوادهام نمیکردم. همین که اعتیاد نداشتم و دستم در جیب خودم بود، برای پدر و مادرم کافی بود اما فرهاد همین را هم برنمیتابید. او پدرمان را از من گرفت و من در این خصوص شکایت دارم و گذشت هم نمیکنم؛ ضمن اینکه بابت اقدام به قتل خودم و مادرم هم شکایت دارم.
وی درباره روز حادثه گفت: من در اتاق خودم بودم که یکباره بوی سوختگی و آتش بلند شد و من فریادزنان خارج شدم. مادرم هم پشتسر من خارج شد. ما آنقدر ترسیده بودیم که یادمان نبود پدرمان در خانه است. پدرم خواب بود، بههمینخاطر هم قبل از اینکه بیدار شود و بتواند فرار کند، بر اثر استنشاق گاز مونواکسید کربن دچار خفگی شد و جانش را از دست داد.
در ادامه روند رسیدگی به این پرونده پزشکی قانونی اعلام کرد علت فوت سعید خفگی براثر استنشاق گاز مونواکسید کربن بوده است و آثار کربن در ریه مقتول این موضوع را تأیید میکند.
با توجه به شکایت فرشاد و مادرش از فرهاد به اتهام اقدام به قتل آنها و همچنین تسبیب در قتل سعید پدر خانواده کیفرخواست علیه فرهاد صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم بهزودی پای میز محاکمه میرود.
- 15
- 2