شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳
۱۲:۲۸ - ۲۶ اسفند ۱۴۰۰ کد خبر: ۱۴۰۰۱۲۲۴۸۰
جرم و جنایت

جزئیات راز سر بریده پیرزن پولدار در تهران

جزئیات راز سر بریده پیرزن پولدار در تهران, سر بریده پیرزن پولدار تهرانی

جامعه ۲۴ نوشت: یک افسر جنایی پلیس آگاهی تهران در بازگویی خاطره‌ای، از پرونده قتلی می‌گوید که در آن مرد مکانیک برای سرقت ۲ میلیون تومان سر پیرزنی را بریده بود.

در خاطره این افسر جنایی می خوانیم: اواخر بهمن بود و در فکر شیفت بندی عید بودیم، اما من می‌خواستم چهار روز اول اسفند را که خلوت بود به مسافرت بروم و در عید تهران شیفت باشم. صبح روز ۲۷ بهمن به اداره آمدم و خوشحال بودم که تو این روز‌ها قتل کمتری اتاق می‌افتد و احتمالا شیفت آرامی دارم.

همه چیز طبق پیش بینی ام پیش رفت تا اینکه ساعت ۱۴ مامور کلانتری تماس گرفت و از قتلی هولناک در ده ونک خبر داد. سریع به همراه تیم جنایی به محل حادثه رفتم. قتل در طبقه دوم یک آپارتمان رخ داده بود و همسایه‌ها از بوی تعفن خانه پیرزن شکایت کرده و با حضور ماموران در محل آن‌ها وارد خانه شده و در حالی که خانه بهم ریخته بود، جسد پیرزن بدون سر در داخل حمام پیدا شده بود.

وارد خانه شدم و جستجو را آغاز کردم. اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که قاتل آشنا است، چرا که در تخریب نشده بود و صحنه جنایت مصنوعی بهم ریخته شده بود و صحنه شباهتی به صحنه بهم ریخته سرقت نبود

با دستور بازپرس، جسد که ۶ روز از قتل می‌گذشت به پزشکی قانونی منتقل شد. برادر زاده مقتول که در محل حاضر بود و گریه می‌زد، گفت: عمه ام از سال ۷۲ با مرگ شوهرش تنها شد و در این خانه ساکن بود. چند روزی بی خبر بودیم و موضوع را به پلیس اطلاع دادیم و بعد از اینکه همسایه‌ها از بوی تعفن خبر دادند، به اینجا آمدیم و با جسد عمه رو برو شدیم.

وقتی از صحنه خارج شدیم ساعت هشت شب شده بود. صحنه قتل برای آن‌ها که دیده بودند خشن بود، اما سعی کردم که روی من تاثیر نگذارد برای همین مقداری در خیابان چرخیدم و بعد به خانه رفتم. صبح از اداره به محل جنایت رفتم تا تحقیقات محلی کنم. امید داشتم که سرنخ جنایت را در محل حادثه پیدا کنم. با چند همسایه محل صحبت کردم، اما چیزی دستگیرم نشد. در حال آماده شدن برای بازگشت به اداره بودم که یک همسایه تازه به داخل کوچه پیچید، وقتی فهمید افسر قتل هستم از من خواست چیز‌هایی که به من بگوید را جایی به نقل از او بازگو نکنم.

زن سالخورده گفت من مقتول به نام زری را می‌شناختم. او با من رفت و آمد داشت تا اینکه فهمیدم رضا مکانیک به خانه اش می‌رود. احتمال می‌دهم مرد میانسال بداند چه بلایی بر سر زری آمده است. وقتی به در مغازه او رفتم شاگردش گفت رضا مریض است و سه روز است که به مغازه نیامده است. شکم بیشتر شد، با بازپرس ویژه قتل صحبت کردم و دستور دستگیری مرد مکانیک را صادر کرد. سریع به در خانه او رفتم که با پژو ۲۰۶ نقره‌ای در مقابل خانه اش روبرو شدم. در تحقیقات صحنه جنایت متوجه شدیم پژو نقره‌ای مقتول سرقت شده است. وقتی پلاک را استعلام گرفتم متوجه شدم همان خودرو زن سربریده بود.

با نیرو‌های عملیات وارد خانه شدیم و مرد ۴۰ ساله را بازداشت کردیم. او شوکه از حضور پلیس ساکت بود. او را به اداره آوردیم تا تحقیقات را شروع کنیم.

مرد میانسال همان موقع به قتل زری اعتراف کرد و گفت چند هفته قبل زری خودرواش را برای تعمیر آورد. او به من اعتماد کرد برای همین من را به خانه اش راه داد و رفت و آمدم به آنجا شروع شد. روز حادثه او یک دسته تراول ۵۰ هزار تومانی آورد تا دستمزدم را بدهد. وقتی پول را دیدم وسوسه شدم او را بکشم و پول هایش را سرقت کنم. او را خفه کردم، جنازه اش را به حمام بردم و سرش را جدا کردم. پول‌ها را برداشتم، اما متوجه شدم فقط دو میلیون تومان است.

سر بریده را به اتوبان اشرفی بردم و در یک باغچه خاک کردم. در چند روز گذشته به خانه زری رفتم و هر بار از خانه اش سرقت کردم. قصد داشتم جسدش را مثله کنم که دستگیر شدم.

با اعترافات رضا مکانیک سریع با هماهنگی بازپرس به حاشیه اتوبان رفتیم و موفق شدیم سر را کشف کنیم.

برای خودم جای تعجب بود که چگونه ۴۸ ساعته پرونده تکمیل و قاتل نیز دستگیر شد. روز بعد به مرخصی رفتم و در مسافرت پرونده دلخراش را فراموش کردم.

  • 17
  • 4
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱۰
غیر قابل انتشار: ۸
جدیدترین
قدیمی ترین
جناب بازپرس خسته نباشی برادر آیا ضرورتی هست که اینقدر ریز این جنایت ها را در رسانه ها توضیح دهید؟به خدا همین بیان کردن ها روز بروز این جنایت‌ها را در بین مردم عادی تر کرده ومردم از اینهمه عادی جلوه دادن جنایتهای هولناک خسته هستن کاش شما بعد آن دو روز مسافرتتان پرونده را روی میز قوه قضاییه میگذاشتی واینقدر ذکر جزییات راعلنی نمی‌کردی ورودی اعصاب مردم راه نمی رفتید.خدا لعنت کند این جنایت کاران پلید را که برای شما گرامیتان ومردم دردسر سازند.
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش