به گزارش همشهری، ماجرای جنایتی که این مرد مرتکب شد به یکی از روزهای پاییز سال۸۲ برمیگردد. در آن زمان پسری ۲۰ساله که خدمت سربازیاش را میگذراند، برای مرخصی دوروزه به خانهاش در پاکدشت برگشت، اما یکی از این روزها در جریان یک درگیری خانوادگی دست به جنایتی هولناک زد و ابتدا مادرش و پس از او خواهر ۱۴سالهاش را که تازه از مدرسه به خانه برگشته بود، به قتل رساند.
جوان قاتل پس از این جنایت هولناک قصد فرار داشت اما همسایهها که متوجه ماجرا شده بودند، مانع از فرارش شدند و به این ترتیب او دستگیر شد. متهم در بازجوییها به قتل مادر و خواهرش اعتراف کرد و درباره انگیزهاش گفت: در خانه ما همیشه جنگ و دعوا به راه بود.
روز حادثه من خسته از پادگان به خانه برگشته بودم و میخواستم استراحت کنم اما با صدای فریادهای مادرم از خواب پریدم. او بهانه میگرفت که چرا خواهرم از مدرسه برنگشته است. به او گفتم حتما کلاسش طول کشیده است اما مادرم اهمیتی به من نداد و همچنان غر میزد. وی ادامه داد: دقایقی بعد خواهرم از مدرسه به خانه برگشت و تازه دعوای اصلی شکل گرفت. او و مادرم دعوایشان شد و من که خیلی خسته بودم، نتوانستم صدای درگیری آنها را تحمل کنم.
به همین دلیل برای چندمینبار از مادرم خواستم دست بردارد اما همچنان با خواهرم درگیر بود و به اعتراضهای من اهمیت نمیداد. بعد از آن خواهرم برای انجام کاری از خانه بیرون رفت و مادرم همچنان غر میزد و در یک لحظه با وی دعوایم شد و وقتی بهخودم آمدم متوجه شدم او را خفه کردهام. در آن لحظات کنترل رفتارم دست خودم نبود و ناگهان خواهرم رسید و بهشدت شوکه شد. ناگهان شروع کرد به جیغکشیدن که به سمتش هجوم بردم و جان او را هم گرفتم.
وی ادامه داد: بعد از قتل خانه را آتش زدم تا کسی پی به رازم نبرد ولی آتشسوزی و انفجار باعث شد که همسایهها از خانهشان بیرون بیایند و مانع از فرارم شوند. پسر جوان پس از محاکمه در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران به جرم قتل مادر و خواهرش به ۲بار قصاص محکوم شد که مدتی بعد اولیای دم دختر نوجوان یعنی پدر و خواهر بزرگتر قاتل، از قصاص گذشت کردند و پسر جوان را بخشیدند.
اما مادربزرگ مادری قاتل بهعنوان ولیدم دخترش همچنان اصرار بر قصاص نوه خود داشت. در این شرایط مادربزرگ برای اجرای حکم باید تفاضل دیه را در حق اولیای دمی که بخشیده بودند پرداخت میکرد. اما او نیز پیش از آنکه سرنوشت جوان محکوم به قصاص مشخص شود، جانش را از دست داد و به این ترتیب اولیای دم، فرزندان مادربزرگ، یعنی دایی و خالههای قاتل شدند که آنها نیز حاضر به گذشت نبودند و درخواستشان قصاص بود.
درحالیکه پرونده در شعبه چهارم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران بود، عامل جنایت بارها از زندان نامه نوشت تا تکلیف او را مشخص کنند. وی در نامه خود نوشته بود که بهشدت از کار اشتباهی که مرتکب شده، پشیمان است و عذاب وجدان دارد. او میگفت که شرایط روحی وخیمی دارد و بیصبرانه منتظر اجرای حکم قصاص است؛ چراکه در این مدت هیچکس حتی به ملاقاتش هم نرفته بود و درخواستش این بود که هرچه زودتر حکم قصاص اجرا شود تا از عذاب وجدان رهایی یابد. اما خاله و داییهایش همچنان برای اجرای حکم هیچ اقدامی نمیکردند.
از آنجا که جوان اعدامی بلاتکلیف در زندان بوده و در این مدت کسی برای پیگیری پرونده وی نیز مراجعه نکرده بود، پرونده مشمول ماده ۴۲۹ قانون مجازات اسلامی شد. براساس این ماده قانونی در مواردی که محکوم به قصاص، در زندان است و صاحب حق قصاص، بدون عذر موجه یا بهعلت ناتوانی در پرداخت تفاضل دیه یا ... محکوم به قصاص را در وضعیت نامعین رها کند، با شکایت فرد محکوم، دادگاه باید به صاحب حق قصاص اعلام مهلتی برای تعیین تکلیف محکوم بدهد و درصورت عدم اقدام آنها، دادگاه میتواند با قبول وثیقه، محکوم به قصاص را آزاد کند.
به این ترتیب بود که دادگاه برای آزادی قاتل، وثیقه ۱۵۰میلیون تومانی تعیین کرد و از آنجایی که او این مبلغ را نداشت، تیم صلح و سازش مستقر در دادسرای جنایی تهران با دستور محمد شهریاری، سرپرست دادسرا، برای تهیه مبلغ وثیقه دست بهکار شدند تا اینکه با کمک خیرین این مبلغ تهیه شده و مرد زندانی بهزودی پس از گذشت ۱۹سال حبس از زندان آزاد خواهد شد. این در حالی است که اولیای دم درصورتی که برای اجرای حکم اقدام کنند، حکم قصاص اجرا خواهد شد.
- 16
- 2